این مقاله را به اشتراک بگذارید
سیری در هنرهای تجسمی شرق و غرب
دکتر علی غزالیفر
داریوش شایگان در جایی از این کتاب میگوید: "قبل از هر چیز واجب میدانم بگویم که من نه شهرسازم، نه معمار، نه مورخ هنر، نه حتی جامعهشناس. من در واقع متفکری آزادم که پیشترها در هندشناسی، دینشناسی تطبیقی و فلسفه دستی داشتم. پس انتظار گفته محیرالعقولی از من نداشته باشید که امیدتان قطعا به یأس مبدل خواهد شد". اما خواننده در این اثر رنگارنگ شگفتیها میبیند، متحیر میشود و لذت میبرد.
این اثر کتابی است درباره هنرهای تجسمی؛ درباره معماری، عکاسی و نقاشی. گشتوگذاری در هنر شرق و غرب است. بحث با غرب آغاز میشود و هر چه جلوتر میرویم به ایران نزدیکتر میشویم. در این سیر و سیاحت میتوانیم هنر ایران را بهتر ببینیم و بیشتر بفهمیم. اما در اینجا هنر معبری است برای فرهنگ؛ زیرا از نظر شایگان شناخت راستین یک فرهنگ، تنها با درک آثار مکتوب و فلسفی و ادبی بهدست نمیآید، بلکه هنر نیز بخشی جدانشدنی از هر فرهنگی است. حتی گاهی هنرمندان با بصیرتی بهمراتب ژرفتر و رساتر، از رازها و جنبههای پنهان فرهنگ جامعه خود نقاب بر میگیرند و آدمیان را به سرشت راستین و کنه روح آن فرهنگ راهنمایی میکنند. در اینجا نیز در آینه هنر شرقی و غربی، فرهنگ آنها را به تماشا مینشینیم.
این اثر دو بخش کلی دارد. بخش اول شش مقاله است. دو مقاله اول در حکم اصول و مبانی نظری مباحث بعدی است. آغاز کتاب این مسئله است که از یک قرن پیش میان هنرِ سنتیِ شرق و هنرِ غربِ مدرن گسستی عظیم رخ داده است. سرچشمه این تقابل بزرگ کجاست؟ نویسنده به تفصیل و با بررسی مصادیق هنرهای شرقی و غربی نشان میدهد که این امر ریشه در رنسانس قرن پانزدهم دارد و هنر غربی از رنسانس راهی دیگر را در پیش گرفت. چنین رنسانی در شرق رخ نداد و به همین دلیل انسان شرقی امروزه وضع دیگری دارد و دچار گسستها و تضادهای بیرونی و درونی است. اما امروزه این انسان بدون جذب همه تاریخ پنج قرن اخیر و بدون فراگیری هویت مدرن که با رسوبات باستانی او ناسازگار است، هرگز انسان زمان خود نخواهد شد.
مقاله دوم به موضوع اندیشیدن به هنر میپردازد. در فضای فرهنگ غرب تأملات نظری و انتقادی در باب هنر بسیار جدی و گسترده دنبال میشود به حدی که باعث شکلگیری دانشهایی همچون زیباییشناسی و فلسفه هنر شده است. اما چنین چیزی در فضای فرهنگی شرق رخ نداده است. چه چیزی مانع اندیشیدن شرقیان به هنر بود؟ چرا امروزه، بهجز چند استثنا، روشنفکران غیرغربی توجه چندانی به هنر نشان نمیدهند؟ نویسنده مسیری طولانی را برای پاسخ به این پرسش طی میکند. هسته اصلی دیدگاه او آن است که جایگاه و کارکرد هنر در شرق با جایگاه و کارکرد همتای غربی آن پس از رنسانس بسیار متفاوت بوده است و به دلیل اینکه هنر شرقی همیشه بخشی از یک کل بزرگتر – همچون دین و سنت – بود، نمی توانست جداگانه موضوع تفکر واقع شود. اما امروزه شرایط تغییر کرده است و لازم است اندیشمندان شرقی از امکانات پیشآمده استفاده کنند.
سه مقاله بعدی بر محور معماری میگردند. اما چرا معماری اینقدر مهم است؟ به باور نویسنده معماری همیشه تحقق یک رؤیا، یک اتوپیا یا یک تخیل است. هر نوع معماری با یک شیوه زندگی، یک نحوه شناخت و حتی میتوان گفت یک شیوه حضور همراه است. مثلا با گذار از بنارس به اصفهان و از آنجا به پاریس و سپس لوسآنجلس، صرفا از فضاهای گوناگون عبور نمیکنیم، بلکه با شیوههای زندگی و بینشهای بسیار متفاوت در میآمیزیم. به عبارت دیگر جهانهای گوناگونی را درمینوردیم.
مقاله سوم، "در جستوجوی فضاهای گمشده"، نام رمان مشهور مارسل پروست (۱۸۷۱-۱۹۲۳) را بهخاطر میآورد و بیربط به نگاه آن نویسنده فرانسوی نیست. البته پروست آن دیدگاه را درباره زمان مطرح کرده است و در این مقاله دکتر شایگان چنین نگاهی به فضا و مکان دارد. منظور از فضاهای گمشده معماری دورانهای گذشته است که یک نمونه ممتاز آن شهر اصفهان در زمان پادشاهی صفویه است. نویسنده روح معماری این شهر را با حال و هوای پاریس قرن نوزدهم مقایسه میکند. اصفهانِ صفویه نماینده همه آن فضاهای گمشده است و پاریس قرن نوزدهم الگویِ شهریِ مدرنیته بهشمار میآید که بر دوران پس از خود اثری بیمانند گذاشته است. در پایان نیز نویسنده تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به غلبه و سیطره معماری مدرن بر زندگی ما، چگونه می توانیم آن "فضاهای گمشده" را در معماری جدیدمان بازیابیم؟
به دلیل اهمیت پاریس، مقاله بعدی بهطور کامل به این شهر پیچیده، تودرتو و لایه لایه اختصاص دارد. در این بخش، این شهر از اعصار قرون وسطا تا دوره معاصر بررسی میشود. پاریس یک شهر جهانی است و، به تعبیر برخی از اندیشمندان، پایتخت فرهنگی اروپا یا غرب است. بسیاری از بزرگان عرصه فکر و فرهنگ در این شهر به خودآگاهی رسیدند و جایگاه خود را در عصر مدرنیته یافتند. به باور نویسنده هیچ شهری در جهان همچون پاریس کتابِ جهان نیست. پاریس نسخهای خطی از جنس سنگ و سیمان و چشماندازی از خاطرات تاریخیست که شناخت عمیق آنها دروازههای روح کل غرب را به روی ما میگشاید.
موضوع مقاله بعدی تهران است و این شهر را از زوایای گوناگونی بررسی میکند. از بعد بیرونی آن، یعنی معماری، و بعد درونی آن، یعنی حال و هوای فکری و فرهنگیاش، بحث میشود. و تضاد میان این دو بعد را نشان میدهد. تهران شهری پیچیده و پر از انواع تضاد است. اما بهخاطر تجربههای بیسابقهای که از سر گذرانده و شرایط تاریخیاش، در قیاس با دیگر شهرهای کشورهای اسلامی، موقعیتی بینظیر دارد و گویای جهشی بزرگ در خاورمیانه بود و خواهد بود.
مقاله آخر این بخش نیز مثل مورد سابق به ایران میپردازد و مباحثی کلی را در زمینه عکاسی معاصر کشورمان ارائه میکند. در واقع با این دو مقالهی آخر، راه برای ورود به بررسی موارد جزئیتر در بخش دوم هموار میگردد و اینگونه است که این دو بخش کتاب به هم ربط پیدا میکنند. نکته دیگر آن است که همه اهل فرهنگ و قشر کتابخوان با هنرمندان معاصر ایرانی در عرصههایی همچون ادبیات و سینما آشناست. همه افراد این طبقه فرهنگی، شاعران و داستاننویسان و بازیگران و کارگردانان معاصر را میشناسند. اما کمتر کسی هست که از هنرمندان معاصر در عرصههای نقاشی و عکاسی شناخت خوبی داشته باشد. یکی از دلایل اهمیت این کتاب نیز آن است که ما را با معنای هنرهای تصویری دوران معاصر ایران آشنا میسازد و از این طریق ما را نسبت به برخی از مسائل مهم زندگی فردی و اجتماعی به خودآگاهی میرساند؛ زیرا این مسائل فقط در این هنرها بهخوبی بازتاب یافتهاند و ما نه با آنها آشناییم و نه آنها را چنان که باید میفهمیم. بخش دوم این خلأ را تا حدی جبران میکند.
در این بخش دو مقاله اول، به ترتیب، به بررسی عکاسی بهمن جلالی و عباس کیارستمی اختصاص دارد و سه مقاله در مورد نقاشیهای ابوالقاسم سعیدی، آیدین آغداشلو و کامی یوسفزاده است. نویسنده در یک مقاله از شعر سهراب سپهری هم سخن میگوید و دورنمایه آن را توضیح میدهد. یک مقاله نیز، در واقع، گفتگویی با ابوالقاسم سعیدی است که در سال ۲۰۱۳ در پاریس انجام شده است. دکتر شایگان درباره تغییرات جدیدی که در سالهای اخیر در نقاشی این هنرمند رخ داده است، با او به گفتگو مینشیند. به این ترتیب بخش دوم در مجموع از هفت مقاله تشکیل شده است. البته در دیگر جاهای کتاب به عکاسی کاوه گلستان، محسن راستانی، پیمان هوشمندزاده، جواد پورصمد، محمد اسلامیراد، شادی قدیریان، سیفالله صمدیان و کوروش ادیم نیز اشاره میشود.
هدف دکتر شایگان از این مقالات آن است که نشان دهد فرهنگ ایران یک امر ساده و یکپارچه نیست، بلکه چند تکه و بسیار گوناگون است. این ویژگی را بهخوبی میتوان در هنرهایی مثل عکاسی و نقاشی مشاهده کرد. نظر نویسنده در مورد عکاسی هنرمندان معاصر ایرانی این است که این هنر در واقع آینهای است که تصویر روح ملت ایران را منعکس میکند. به همین دلیل توجه به آثار هنری در این زمینه تصویر بهتری از وضعیت فرهنگ و زندگی را پیش روی ما میگذارد. ثانیا در اینجا میبینیم که موضوع هنر عوض شده است و یکباره جهشی بزرگ کرده است. در اینجا هنر از جهان مثالی و اساطیری روی برگردانده و به حوادث روز روی آورده است. عکاسی در پی آن است که از روی چیزهای دنیایی که در آستانه فروپاشی است، پرده بردارد و شکافها و گسستهای آن را نشان دهد. این وضعیت نشاندهنده تضادها و تعارضهای ملتی است که از یک طرف هنوز نتوانسته گریبان خود را از چنگال اشباح گذشتهی خویش رها کند و از طرف دیگر میخواهد به سوی آیندهای نو و متفاوت جهش کند. به همین دلیل مدام شاهد رویارویی امور متعارضی چون پیر و جوان، کهنه و نو، سنت و مدرنیته، امر قدسی و لائیسیته در همه عرصههای حیات انسان ایرانی معاصر هستیم. لذا هنر ایران بازتابنده روح ملتی است که هنوز حرف آخرش را نزده و در آینده همچنان و بیش از پیش ما را شگفتزده خواهد کرد.
همه مقالات به زبان فرانسه نگاشته شدهاند و بعدا به فارسی بازگردانده شدند. با اینکه از اول بنا نبود در کتابی گرد هم آیند، اما در این اثر مجموعه منسجمی را تشکیل دادهاند و بهخوبی در کنار هم جای گرفتهاند. مباحث بسیار جذاب و رنگارنگ آن نیز به خوبی در ذهن و جان خواننده ایرانی مینشیند؛ زیرا ضمیر انسان ایرانی در فضاهای گمشده سکنی میگزیند.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
*****
«در جستوجوی فضاهای گمشده»
(مجموعه مقالات مرتبط با هنرهای تجسمی)
نویسنده: داریوش شایگان
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ سوم ۱۳۹۵
۲۳۴ صفحه، ۳۵ هزارتومان