این مقاله را به اشتراک بگذارید
علل بیخانمانی و راهحلهای آن
دکتر علی غزالیفر*
وقتی در زیر یکی از پلهای شهر تهران با یک کارتنخواب مواجه میشویم یا چیزی در اینباره میشنویم، اولین چیزی که به ذهنمان میرسد آن است که او فقیر است. البته بیخانمانی منحصر در کارتنخوابی نیست و شامل کسانی هم میشود که در پارک، محل کار، خودرو یا گورستان بهسر میبرند. به نظر میرسد که در همه این موارد فقر باعث شده که آن افراد نتوانند مسکنی برای خود تهیه کنند. راهحل هم آن است که نهادهای حکومتی، مثل شهرداری، خوابگاههای عمومی زیاد و بزرگی بسازند و این افراد را در آنها جای دهند تا از گزند گرمای تابستان و سرمای زمستان در امان باشند. اینگونه است که پس از مدتی هیچ کارتنخوابی در سطح شهر دیده نخواهد شد. چقدر راحت! اما آیا بهراستی مسئله به همین سادگی است؟ اما اگر اینقدر ساده است، سوالاتی به ذهن متبادر میشود. اگر چنین است، چرا تاکنون این معضل ریشه کن نشده است؟ شهرداریها نهادهای قدرتمند و ثروتمندی هستند و ساختن خوابگاه برای آنها زحمتی ندارد. البته ممکن است کسی از شهرداریهای کشورمان گله کند که به وظایف خود عمل نمیکنند، اما این معضل در همه جای دنیا به چشم میخورد. چرا در پیشرفتهترین و مدرنترین کشورهای جهان نیز هنوز با این پدیده مواجه هستند؟ چرا در آمریکا و ژاپن هم افراد بی خانمان وجود دارد؟ این کتاب همین را نشان میدهد؛ زیرا موضوع آن مسئله بیخانمانی در بریتانیا و در بازه زمانی دهه نود است. پانصد صفحه مطلب آکادمیک برای یک موضوع جزیی در این چارچوب محدود زمانی و مکانی!
یک پیشگفتار کوتاه، مقدمه مترجم و معرفی نویسندگان در ابتدای کتاب قرار دارد. پس از آن مباحث کتاب با درآمدی به قلم جان گرو با عنوان "بیخانمانی، دیروز و امروز" آغاز میشود. کتاب از شانزده فصل تشکیل شده است که در واقع هر کدام مقاله کاملی است که توسط یک محقق متخصص نوشته شده است. هر مقاله از زاویه خاصی به مسئله بیخانمانی روی میآورد و آن را واکاوی میکند. از آنجا که این اثر از جهت نظری یک پژوهش جدی و قوی است، مفاهیم نظری تخصصی در آن بهکار رفته است که شاید برخی از آنها برای خوانند مبهم باشد. برای مثال میتوان این موارد را نام برد: کارهای یقه سپید، فیزیک خُرد قدرت، عادتواره، انطباقهای نیندیشیده و امنیت هستیشناختی. مترجم در پایان کتاب بخش جداگانهای را به توضیح آنها اختصاص داده است.
نه فقر تنها علت بیخانمانی است و نه ساختن خوابگاههای عمومی راهحل ریشهکن کردن آن است. این مسئله بسیار پیچیدهتر از آن است که در ابتدا بهنظر میرسد. در واقع، ما اینجا با یک شبکه گسترده و تودرتو از عوامل گوناگون مواجهیم که این مشکل را بهوجود آورده است. برای مثال در پارهای از موارد شخص فقیر نیست، بلکه خانوادهاش او را طرد کردهاند و حاضر نیستند او را در کنار خود جای دهند. گاهی دیده میشود بدنامی باعث شده که هیچکس حاضر نباشد آن شخص را بپذیرد. اعتیاد نیز یکی دیگر از اینگونه عوامل است. بنابراین، گاهی علت بیخانمانی محرومیتهای اقتصادی نیست، بلکه مشکلات اجتماعی-فرهنگی است. ساختن خوابگاه عمومی نیز راهحل نهایی نیست؛ زیرا میتواند انگیزهای باشد تا افراد از روستاها و مناطق دوردست به شهر هجوم آورند و پس از مدتی خود این نوع خوابگاهها سبب تشدید بیخانمانی میشود. نکته دیگر آن است که بیخانمانی مشکلی نیست که فقط متوجه افراد بیخانمان باشد، بلکه برای همه جامعه ضرر دارد. به عنوان نمونه تجمع افراد بیخانمان را در یک نقطه در نظر بگیریم. واضح است که این وضعیت منطقه را ناامن میکند و باعث احساس ترس و نگرانی خانوادهها و شهروندان میشود. همچنین این امر برخی فعالیتهای زندگی، همچون کسبوکار، را با مشکل مواجه میسازد. به همین دلیل میتوان در باب مسئولیت شهروندان در قبال این معضل اجتماعی هم سخن گفت. آنان نیز باید در اینباره همکاری کنند.
با توجه به این مطالب است که میبینیم در این اثر تلاشی صورت گرفته که یک بررسی کامل و همهجانبه از معضل بیخانمانی صورت بگیرد. از این روی علاوه بر ابعاد گوناگون بیخانمانی، مسائل حاشیهای متعدد مربوط به آن نیز واکاوی میشود؛ مسائلی همچون: آموزش مهارتهای اجتماعی، خدمات اجتماعی، کمکهای نقدی، بهداشت و درمان، تأمین سرپناه، تأمین خوراک، اسکان موقت و دائم، کمکهزینهها و… . تنوع بیخانمانها از جهت سن، جنسیت، قومیت، ملیت، طبقه اجتماعی و دین هم مورد توجه بوده است. پرداختن به نظامیان کهنهکار، مجرمان ناتوان، زندانیان سابق و معتادان هم در مقالات گنجانده شده است؛ زیرا این گروهها نیز بخشی از بیخانمانها را تشکیل میدهند. این گونه افراد بیخانمانهای خاصی هستند که مسائلی متفاوت با دیگر بیخانمانها دارند. همچنین نگاه به موضوع و مسائل آن محدود به یک نوع نیست و نگاههای مختلف تاریخی، حقوقی، اقتصادی و جامعهشناختی را میبینیم. همانطور که پیش از این اشاره شد، این تنوع بهخاطر تفنن نیست، بلکه سرشت پیچیده موضوع اقتضا میکند که اینگونه بررسی شود. حتی از رویکردهای فمنیستی، پستمدرنیستی و پساساختارگرایی نسبت به مسائل غفلت نشده است. علاوه بر مباحث نظری متنوع که مورد استفاده قرار گرفته است، روشهای پژوهشی نیز گوناگون است. پژوهشگران حتی از مصاحبه و گفتگوی حضوری با افراد مرتبط نیز دریغ نکردهاند. در این راستا نهتنها به سراغ خود افراد بیخانمان رفتهاند، بلکه با مددکاران اجتماعی و کسانی که به هر دلیلی با اینگونه افراد سروکار دارند، گفتگو کردهاند و تجربههای آنان را مورد تأمل قرار دادهاند. با وجود همه این مطالب، هدف این اثر فقط مباحث نظری نیست، بلکه تلاش میشود که راهکارهایی به عنوان سیاستگذاری برای حل این معضل ارائه گردد.
اما پرسشی که در اینجا مطرح میشود آن است که اثری که مشکل بیخانمانی را در بریتانیا بررسی میکند چه فایدهای برای ما دارد؟ پاسخ آن است که این پژوهش عالی میتواند الگوی مناسبی برای ما باشد. با بررسی چنین آثاری میتوان آموخت که مشابه آن را که متناسب با وضعیت بومی جامعه ایران باشد، انجام داد. همچنین نباید از این نکته غافل شد که پدیده بیخانمانی وجوه مشترکی دارد که در همه جای دنیا یکسان است. در این حالت، در برخی از مباحث میتوان بهطور مستقیم از تحقیقات سایر کشورها استفاده کرد.
سخن آخر آنکه ارزش این اثر منحصر به مسئله بیخانمانی و به آنچه گفته شد، نیست، بلکه می تواند الگویی کلی برای انواع دیگری از معضلات اجتماعی باشد؛ یعنی میتوان از آن آموخت که مشابهاش را درباره مشکلات دیگری همچون اعتیاد و روسپیگری انجام داد. از این منظر، فایده آن عامتر و بیشتر خواهد بود.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
*******
«بیخانمانی و سیاستگذاری اجتماعی»
نویسندگان: روجر باروز، نیکلاس پلیس، دبورا کویلگارس و…
مترجم: محمد خانی
ناشر: علمی و فرهنگی، چاپ اول ۱۳۹۶
۵۱۱ صفحه، ۲۵۰۰۰ تومان