این مقاله را به اشتراک بگذارید
ادوارد سعید را به یادآور
ایوانا پریچ ترجمۀ: سهیل جاننثاری
«انسانیتْ تنها -و حتی میگویم آخرین- مقاومتی است که امروز در برابر اقدامات و بیعدالتیهای غیرانسانیای داریم که تاریخ انسان را لکهدار میکند.»
ادوارد سعید(۱۹۳۵-۲۰۰۳)
پایان سپتامبر چهاردهمین سال بدون ادوارد سعید خواهد بود؛ نظریهپرداز ادبی و روشنفکری با دامنۀ وسیعی از دغدغهها. سعید یکی از چهرههای بنیانگذار حوزۀ نظریۀ انتقادی پسااستعماری، و مدافعی قدرتمند برای حقوق سیاسی و انسانی مردم فلسطین بود. اثر برجستۀ او، شرقشناسی، کتابی بود در مطالعۀ فرهنگهای شرقی از سوی غرب، و در کل، این چارچوب را ارائه کرد که غرب چگونه شرق را میفهمد و بازنمایی میکند.
جای خالی هوش بسیار سعید و و انرژی پایانناپذیر او بسیار به چشم میآید. بسیاری از چیزهایی که سعید دربارهشان نوشت -از بازنماییهای فرهنگی شرق تا مسئلۀ فلسطین- همچنان موضوعاتی داغ باقی ماندهاند. برای گرامیداشت سعید و یادآوری عظمت آثارش با محققانی در سراسر جهان گفتوگو میکنیم و از آنها یک سؤال میپرسیم:
این ماه، وقتی به چهاردهمین سالگرد ادوارد سعید میرسیم، دوباره به آثارش نگاهی میاندازیم. به نظر شما در این دوران مرتبطترین و مهمترین موضوع در آثار ادوارد سعید یا دربارۀ آثار او چیست؟
«سعید میتوانست جهانی را تخیل کند که در آن استعمار به پایان برسد و نوعی رابطۀ برابری در عینِ تفاوت جای آن را در اراضی فلسطینی بگیرد. به نظر او تأثیر تخیل باید جایگاهی حیاتی در سیاست داشته باشد، زیرا بدون بینشی «غیرواقعگرایانه» از آینده، هیچ حرکتی در جهت صلح بر اساس راهحلی عادلانه و پایدار نمیتوانست اتفاق بیفتد.
او در میانۀ تعارضها میزیست، و نیرویِ هنر و ادبیات، آرشیو، شواهد، و جذابیتهای عمومی را به کار میگرفت تا از جهان بخواهد که آیندهای را تخیل کنند که در آن برابری، عدالت، و آزادی در نهایت بر فرمانبری، سلب مالکیت، و خشونت پیروز شوند. گاهی فکر میکنم شاید او برای این جهان بیش از حد خوب بود، اما این ناسازگاری بین آنچه او میتوانست تخیل کند و آنچه در واقع وجود داشت تا حدی به خاطر قدرت نوشتههای او و حضورش در جهان است.
«ظاهراً شرقشناسی سعید هیچگاه موضوعیتش را از دست نمیدهد، با اینکه دههها از انتشارش گذشته است. در واقع، به نظر میرسد که دگرگونیها (و شکست در دگرگونیها) که از قیامهای عربی ۲۰۱۱ در خاورمیانه رخ داده است، به سیاستگذاران و تحلیلگران شرقشناس بهانۀ دیگری داده است تا همان کلیشههای قدیمی را تکرار کنند.
اما من، هر چه مسنتر، میشوم عمیقاً قدردان بینش سعید دربارۀ ادبیات و هنرها میشوم. آثار او دربارۀ آغازها -و پایانها- و خوانش نزدیکِ او از رمانها و داستانها که به شکلی خارقالعاده بلندنظرانه است، بینشی که او دربارۀ سیاست و اجتماع از سادهترین جملهها و پاراگرافهای ادبیات کلاسیک انگلیسی یا فرانسوی به دست میدهد، او را بیش از پیش حائز اهمیت میکند. و همانطور که روز به روز نوشتههای گزافتر آکادمیک و غیرآکادمیک را میخوانیم، بیش از پیش قدردان آهنگ نرم و درخشندگی پیامبرانۀ نثر او میشویم».
«من فکر میکنم که دو دستاورد مهم سعید در دانش، امروز هم به همان اندازۀ دوران زندگیاش، موضوعیت دارند. آثار اصلی او، شرقشناسی و فرهنگ و امپریالیسم، که گفتمان نژادپرستانه، تقلیلگرا، و آسیبزنندۀ غربی دربارۀ شرق را نشان داد، همچنان بخشی حیاتی از زندگی ماست. این دو کتاب هنوز بهترین ابزارهای تحلیلیای هستند که در اختیار داریم تا بفهمیم که چگونه هم تجاوز غرب در خاورمیانه (اشغال عراق و افغانستان) و هم واکنشهای به آن همچنان از طریق قدرت این گفتمان، «قابلقبول» و «مشروع» جلوه میکنند و حمایت میشوند.
به همین شکل، پیام سعید در کتابها و مقالات مختلفش دربارۀ فلسطین همچنان معتبر است. در این آثار او سطح جعل و جهل دربارۀ رنجهایی را به معرض نمایش گذاشت که مردمی به مدت بیش از یک قرن متحمل شده بودند. او هشدار داد که این وضعیت بر خاورمیانه و فراتر از آن اثر خواهد گذاشت. هر دوی این دستاوردها دربارۀ قدرت و دانش هستند و میراث او همچنان با ماست. به حقیقت قدرت بده تا شاید بتوانی از دانش برای صلح و آشتی استفاده کنی، و آن را در اختیار ذینفعان بدبین رها کن و تعارض همچنن ادامه پیدا خواهد کرد.»
«ادوارد سعید محققی پرکار و به طرز خارقالعادهای همهکاره بود. کتاب او شرقشناسی پیشفرضهای ایدئولوژیک در پس برداشتهای غربی از «شرق» را افشا کرد و به شکلگیری زیرمجموعهای متمایز از چیزی کمک کرد که بعداً مطالعات پسااستعماری نامیده شد. علاوه بر فعالیتهای ادبی، سعید پیانیستی در سطح برگزاری کنسرت، و منتقدی پیشرو در عرصۀ موسیقی بود. و البته، روشنفکری با دستی بر آتش سیاست، و شیواترین سخنگوی فلسطینیان سلبمالکیتشده.
اگرچه دعوت سعید به سازش و همزیستی مسالمتآمیز برای او رنجش اعراب رادیکال و عدهای از طرفداران اسراییلیاش را به دنبال داشت، او هرگز مبارزه را رها نکرد. بر عکس، سعید از هر فرصتی استفاده میکرد تا به بیان چشمانداز فراگیرش ادامه بدهد. او نوشت جهان باید ببیند که «ایدۀ فلسطینی ایدهای از زندگی در کنار هم، احترام به دیگران، و به رسمیتشناسیِ مشترک است». همین یک جمله اساس تفکر ادوارد سعید را در بر دارد. این منسجمترین موضوعِ نوشتههای مفصل او دربارۀ این مبحث از مسئلۀ فلسطین تا آخرین مقاله است.
سعید چند سال آخر عمرش را صرف این کرد که استراتژیِ کاملاً جدیدی برای صلح و رویکردی جدید بر اساس برابری، آشتی، و عدالت بنا کند. سعید در سال ۱۹۹۹ نوشت «من … هیچ راه دیگری غیر از این نمیبینم که حالا دربارۀ به اشتراکگذاشتنِ سرزمینی شروع به صحبت کنیم که ما را در کنار هم چپانده است، و آن را به شیوهای حقیقتاً دموکراتیک با حقوق برابر برای هر شهروند به اشتراک بگذاریم». او روشنفکری بود که یک عمر را صرف دست به گریبان شدن با پیچیدگیها و تناقضهای تعارض عربی-اسراییلی کرد و با وجود این هرگز امید به همزیستی و صلح را از دست نداد».
پینوشتها:
* این گفتوگوها را ایوانا پریچ ترتیب داده است و در تاریخ ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷ با عنوان «Remembering Edward Said» در وبسایت اچآلتر منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۶ آن را با عنوان «ادوارد سعید را به یاد آور» و با ترجمۀ سهیل جاننثاری منتشر کرده است.
** ایوانا پریچ (Ivana Perić) فارغالتحصیل رشتۀ روزنامهنگاری سیاسی و اهل کرواسی است.