این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقبی به تاریخ و زمانهی معاصر با رمان «سالِ سی»
نگاهی به کتاب «سال سی» اثر احمد ابوالفتحی
حسن پژمان
دومین کتاب احمد ابوالفتحی، نویسندهی ۳۳ ساله امسال با عنوان «سالِ سی» در نشر چشمه منتشر شد. از او پیش از این مجموعه داستان «پلها» منتشر شده بود؛ کتابی که همچون «سال سی» سرشار از دغدغههای تاریخی-اجتماعی نویسنده بود. شاید تفاوت عمدهی این دو اثر ابوالفتحی در نوع نگاه او به فرم داستانی باشد. ما در «پلها» با آثاری مواجه بودیم که فرم، مسئله زبان و نگرش بدعتگرای مولف در آن قالب بود. از سوی دیگر «سال سی» رمانی است قصه گو و داستانی که مخاطب را با رویاتی مفصل از زوال خانواده و البته جامعه مواجه میکند.
«سالِ سی» رمانی است مفصل، مملو از قصهها و خردهقصههایی از چند نسل تا تصویری واقعی از زمانهی معاصرمان را به نمایش بگذارد. عنوان کتاب در وهلهای نخست خواننده را به یاد فردوسی و اثر جاودانش شاهنامه میاندازد. این یادآوری البته در سراسر رمان برای ما تکرار میشود. آغاز بخشهای داستانی که سرفصلهایی شاهنامه وار دارد و با گفتوگویی با کتاب فردوسی آغاز میشود مثل سرفصل اولین قسمت داستان؛ «کنون رزم سهراب…» یا نخستین جملات رمان: «چه زوری! پاها صاف و ستون، کمر خم، سر و سرشانه بالا، خیمه زده روی حریف سه خرواری. دستها را از پشت چفت کرده به لبههایش، چپ و راستش میکند. بیاوردش وسط میدان. بازوها فشار میآورند پیراهن را پاره کنند. نعره میزند. شلوارش از زور عرق خیس خیس است…»
اما «سال سی» تنها با شاهنامه فردوسی در گفت و گو نیست. در این کتاب میتوانید روایت متفاوتی از واقعهی ۲۸ مرداد، کودتای سیاه و صنعت ملی شدن نفت بخوانید. ابوالفتحی در نوشتن قصهی «سال سی» با طمأنینه و مراقب قلم زده است. از داستانهایش به زودی عبور نکرده، و به دنبال زدن مهر مختومه به خرده قصههای رمان نبوده است. اما نکتهی مهم در این میان، نحوهی برخورد مولف اثر با وجوه تماتیک کارش است. با این که در «سال سی» نوعی تقارن تاریخی میان تاریخ پیش از انقلاب و زمانهی حاصر وجود دارد، و با این که رمان سرشار از اشارههای تاریخی-اجتماعی است اما نویسنده برآن نبوده است تا در فرجام کار پیامی مهم و کلیشهای برای مخاطب مخابره کند. این رویکرد، رویکردی شایع است که بسیاری از داستانهای اجتماعی از گزند آن در امان نیستند. نویسندهی کتاب «سال سی» توانسته نسبت به صادر کردن حکم نهایی کارش بی اعتنا باشد و این بی اعتنایی را تا پایان داستان حفظ کند. این نگرش ابوالفتحی باعث میشود مخاطب، خصوصا در پایان داستان، بیشتر در تاویل داستان مشارکت کند. او روایت مفصلی از تاریخ و جامعه خوانده است و اکنون خودش باید درباره آن قضاوت کند. با این توضیح حتی میتوان گفت در رمان «سال سی» امر خطرناک، یعنی قضاوت کردن بر عهدهی مخاطب است. اوست که باید زنجیره حوادث را پشت سر هم بچیند و از آن نوعی انسجام معنایی بیرون بکشد.
شخصیت میرزا سعید در رمان «سال سی» یکی از پررنگترین شخصیتهای داستان است که البته به لحاظ تماتیک کاراکتری به غایت پراهمیت است. شخصیت نقال «سال سی» شخصیتی پیچیده به حساب میآید که در هر کنش داستانی با تغییری مهم رو به روست. او در عین حال که روایتی شیرین و البته گاه دردناک از شاهنامهی فردوسی برای مردم نقل میکند، ذهن خواننده را به حوادث دهه بیست و سی هجری شمسی معطوف میکند. در این شرایط شاید پربیراه نباشد اگر بگوییم حکیم فردوسی به واسطه زبان میرزا سعید از آشوبهای زمان معاصر نقل میکند: «میرزا دیروقت رسیده بود به میلاب. دیر راه افتاده بود. تا وقتی که تاریکی گرد و خاک تک چشم و الوات را نخوابانده بود میرزا زیر میز دخل کبریت فروشی ابراهیمی نشسته بوده و از پاسخهای گاه و بی گاه رهگذرها به "چه خبر؟" های ابوتراب اوضاع شهر را میسنجیده، از های و هوی رادیو هم اوضاع کشور را. رادیو گفته بوده هم مصدق را کشتهاند و هم حسین آقای فاطمی را. همه چیز از رادیو شروع شده بوده. تابستان بوده و مدرسهها تعطیل. میرزا تا دم صبح بیدار بوده و شاهنامه میخوانده. نه برای لذت بردن یا نقالی. میخوانده و یادداشت برمیداشته تا آماده شود که به همان سبک، مردمنامه را بنویسد. به پهلوان مردم نامهاش فکر میکرده: محمد مصدق.»
کار احمد ابوالفتحی هم در «سال سی» بی شباهت به کار میرزا سعید در کتاب نیست، خصوصا وقتی میبینیم «سال سی» رمانی است قصهگو و احمد ابوالفتحی هم راوی این قصهی بلند است. از طرفی قصه پردازی در کتاب ابوالفتحی هم چندان سرگرم کننده و جذاب نیست. یعنی قصه «سال سی» قصد ندارد تا مخاطب را میخکوب داستان کند. برای همین هم عنصر تعلیق در میان عناصر داستانی «سال سی» نقش به شدت کم رنگی دارد. شاید مهمترین تفاوت داستان گویی احمد ابوالفتحی در آخرین رمانش با نقالی و «مردمنامه» میرزا سعید در وجود قهرمان داستان باشد. میرزا سعید یک قهرمانِ پهلوان دارد و آن کسی نیست جز محمد مصدق. در رمان ابوالفتحی اما به دشواری میتوانید شخصیتی پهلوان یا قهرمان پیدا کنید.
به نقل از الف کتاب
****
«سال سی»
نویسنده: احمد ابوالفتحی
ناشر: چشمه؛ چاپ اول ۱۳۹۶
۲۹۶ صفحه؛ 25 هزار تومان