این مقاله را به اشتراک بگذارید
نذر روزهای تنهایی
نگاهی به کتاب «افشاربندان» اثر محسن حکیم معانی
احسان راسخی
«افشاربندان» عنوان تازه ترین اثر محسن حکیم معانی است که در سری آثار داستانهای کوتاه فارسی نشر ثالث وارد بازار کتاب شده است. محسن حکیم معانی برای اهل ادبیات نام ناشناختهای نیست، نه فقط به واسطه داستانهایش که به دلیل سالها تجربه نقد داستان و یادداشت های ادبی که در مطبوعات از او منتشر شده و همچنین حضور مستمر در رادیو فرهنگ و فعالیت در زمینه ادبیات داستانی که به معرفی نویسندگان جوان از طریق این رسانه شنیداری انجامیده است.
حکیممعانی متولد سال ۱۳۵۴ در شهر یزد است و لیسانس زبان و ادبیات فارسی دارد. او سالهاست که در مطبوعات نقد مینویسد و برای رادیو برنامه میسازد. سردبیر، کارشناس و نویسنده رادیو فرهنگ (برنامههای روایت شب، گفتگو با ادبیات، طنز و طنزآوران و…) و بازنویسی قابوسنامه از دیگر فعالیتهای ادبی او به شمار میآید. از حکیممعانی تاکنون اشعار و داستانهای بسیاری در نشریات به چاپ رسیده است.
اولین کتابش با نام ـکتاب ارواح مرطوب جنگلی» در سال ۸۸ توسط نشر ققنوس منتشر کرد. داستانهای این کتاب از لحاظ سبک نوشتن، فرم روایت ، درونمایه و پلات متنوع بودند و در سطوح متفاوتی نیز قرار می گرفتند که که گاه از منظر ضعف و قوت ادبی نیز از اختلاف محسوسی با یکدیگر برخوردارند و از این منظر بهخوبی میشود فهمید که حاصل دورههای مختلفی هستند. در بعضی از داستانهای این کتاب تجربههای تازه در فرمگرایی دیده میشوند، ولی در آثار تازهتر، فرم به گونهای در ژرفای اثر مستتر شده و از این جهت موجبات خوانشی آسانتر را برای خواننده فراهم کرده است.
«افشاربندان» عنوان دومین مجموعه داستانی اوست. این مجموعه شامل ۱۳ داستان کوتاه است که عناوین برخی از آنها بدین قرار است: "روزه سکوت"، "نذر جمعه تنهایی"؛ "تو نمیفهمی اینارو"؛ "شرجی متروک"، "ما"، "مهتابهای سنگی" و " افشاربندان" و …
داستانهای این مجموعه دارای حال و هوایی متنوع هستند. خود حکیم معانی در این باره معتقد است: «به باور من مجموعه داستان اثری ادبی نیست که یک نخ تسبیح را بشود در آن پیدا که همه داستانها را حول آن جمع کرد. من بر خلاف برخی اظهار نظرها باور ندارم که دوره داستان کوتاه در ایران به پایان رسیده باشد. این حرف همانقدر غیر قابل اعتناست که روزگاری میگفتند رمان به پایان راه خود رسیده است و تاثیرگذاری آن در عصر مدرن را منکر میشدند، برخی هم میگفتند مخاطب در عصر جدید زمانی برای خواندن رمان ندارد و… به باور من هم رمان و هم داستان کوتاه قالبهایی زنده هستند که در حال حیات ادبی هستند و هنوز مخاطب خودشان را دارند.»
با این حال میتوان نگاه اجتماعیگرایانه حکیم معانی در خلق داستانهایی با فضای شهری معاصر را یکی از ویژگیهای داستانیهای موفق این مجموعه محسوب کرد. حکیم معانی در داستان نذر جمعه تنهایی که ماجرای ادای نذر دوست از دست رفته است از خود سیمای نویسندهای دقیق که شاخکهای حساسی نسبت به زندگی و آدمهای پیرامون خود دارد را نشان میدهد. او در این داستان از یک ایدهی ساده روایتی جذاب و نوستالژیک ارائه کرده است. داستان "افشاربندان" که نام کتاب از این داستان نام گرفته شده نیز از جمله داستانهای موفق مجموعه حاضر محسوب میشود که ان نیز در فضایی معاصر به بررسی روایت میان آدمها میپردازد. داستان "مسئولیت تک نفره آقای نویسنده" نیز از جمله داستانهای خواندنی این مجموعه محسوب میشود که در لحظههایی یادآور داستانهای بهرام صادقی با طنز ظریف و جذاب است.
****
«افشاربندان»
نویسنده: محسن حکیم معانی
ناشر: ثالث، چاپ اول ۱۳۹۶
۱۴۸ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان