این مقاله را به اشتراک بگذارید
سیمای زنی در میان جنگ
نگاهی به کتاب «آب زیپو» اثر آناویم شنایدر/ ترجمهی زهرا معینالدینی
احسان راسخی
آناویم شنایدر زنی روستایی بود که تنها ۵ سال به مدرسه رفت و بجز خواندن متون کتاب مقدس در کلیسا، چیز دیگری نخوانده بود. اما با این حال با چنان شور و حرارت وصف ناپذیری به شرح خاطرات زندگی خود در قالب کتابی داستانی پرداخت که اولین تجربه نویسندگیاش در مونیخ و زوریخ تا سال ۱۹۹۵، ۵۷ بار به چاپ رسید و در مجموع بیش از دو میلیون نسخه از آن به فروش رفت.
تجربه نوشتن نزد کسانی که نویسنده حرفهای محسوب نمیشوند و یا برای نخستین بار بدون هیچ سابقهای دست به قلم میبرند، همیشه غیرقابل پیش بینی از کار در میآید، گاه تکاندهنده و تاثیرگذار است و گاه نیز ناامید کننده. اما دو میلیون مخاطب این کتاب در سالهای نخست انتشارش گواه آن است که آپ زیپو نه در دسته آثار نامیدکننده که در زمره آثار تکاندهنده و تاثیرپذیر جای میگیرد. زندگی برخی از افراد چنان اتفاقات عجیب و غریبی افتاده که به هر شکلی نوشته شود خواندنی میشود، حتی اگر به رعایت فرمها و قالبهای داستانی چندان پایبند نباشد. کتاب «آب زیپو» اثر آناویم شنایدر هم از همین نوشتههاست.
آنا در سال ۱۹۱۹در روستایی کوچک در ایالت بایرن آلمان به دنیا آمد. او فرزند چهارم یک خانوادهای ۱۱ نفره بود. زندگی روی بد خود را از همان دوران کودکی به او نشان داد. مادرش را در ۸ سالگی از دست داد و بدلیل زورگوییهای پدر و برادرانش مجبور بود همه کارهای خانه را انجام دهد. چنان کم سن و سال بود که همسایهها، از سر دلسوزی در انجام کارها به او کمک میکردند. به گفته خودش همیشه مجبور بود لباسهای برادرانش را وصله بزند یا به دوشیدن گاوها و حتی پختن نان بپردازد، بطوریکه هیچ وقت نتوانست به اندازه کافی بخوابد.
روایت همهی این مشقتها وقتی جذابتر میشود که جنگ جهانی اول از راه میرسد. جنگ جهانی اول بین متحدین آلمان و نیروهای متفقین در گرفت. این جنگ به شکلی خونین و فرسایشی به طول انجامید و در نهایت پس از نزدیک به ده سال با کشته حدود ۱۰ میلیون نفر با پیروزی متفیقین پایان یافت. نویسنده در خلال روایت خاطرات خود از تبعات شوم جنگ بر زندگی خود و دیگر هموطنانش به شکلی تاثیرگذار سخن گفته است. آنا که بعد از سالهای تنهایی ازدواج کرده بود، براثر جنگ از شوهرش جدا افتاد. سختی پرورش کودکان، کشاورزی، رسیدگی به دامها و نگرانی و دلتنگی برای شوهرش رمقی برای او باقی نگذاشت. خود او دوران میانسالیاش را اینگونه توصیف میکند: «کار بیپایان، برای سالهای طولانی سلامتیام را از من گرفته بود، هفتهها در بیمارستان بودم و بعدها هم دیگر کاملا سلامتیام را باز نیافتم.»
کتاب «آب زیپو» تنها اتوبیوگرافی زنی روستایی نیست که به دلیل فقر با مشکلات زیادی در زندگی دست و پنجه نرم میکند. بلکه نویسنده توانسته از سطح روایتی شخصی فرا رفته و بازتاب دهنده وقایع برههای حساس از تاریخ مردم آلمان در اقلیمی روستایی باشد. دورهای که سایه شوم جنگ و قحطی بر روی زندگی مردم سایه افکنده و سربازهای مجار و آلمانی در خانههای روستائیان به مدت نامعلوم اتراق میکردند. قحطی چنان وضعی به بار آورده بود که حتی پس مانده شیری که کره و خامه را از آن گرفتهاند و آنقدر رقیق است که کسی حاضر به خرید و خوردن آن نیست، غنیمت محسوب میشد و نام اصلی کتاب «Herbstmilch» نیز از همین رخداد وام گرفته است که به همان پسمانده شیر اشاره دارد و مترجم در انتخابی درخور تحسین، از «آب زیپو» به جای آن استفاده کرده است. آناویم شنایدر اگرچه با نگاهی زنانه به جنگ و تبعات نگریسته اما در کنار به اعزام اجباری مردها به جبهههای نبرد پرداخته است و همچنین در بخشهایی از رمان به حال و روز سربازان آلمانی در بازداشتگاههای اسرای جنگی اشاره میکند.
مهمترین امتیاز کتاب جذابیت آن برای مخاطب است، جذابیتی که از یک سو ریشه در محتوای آن و از سوی دیگر حاصل روایتی ساده و خوشخوان اما تاثیرگذار است. کتاب به شیوه اول شخص روایت شده، نویسنده بیآنکه روایت ماجرا را بر رعایت تداوم زمانی رخدادها مقید کند، خود را به دست احساسات و غریزهاش در روایت پازل وار ماجراها سپرده است و بر وقایعی بیشترین تاکید را داشته که تاثیری عمیق بر ذهن و روح او گذاشته. از این روست که این کتاب را تنها در طول دو هفته و در اواخر عمر برای فرزندانش نوشته است و توانسته با خیل مخاطبان دیگر نیز ارتباط برقرار کند.
از دیگر ویژگیهای جذاب کتاب این است که اگرچه آناویم شنایدر از وقایعی اغلب تلخ روایت میکند اما برای روایت این خاطرات از زبانی ساده و صمیمی که گاه با رگههایی آمیخته از طنز استفاده کرده است. نگاه طنز آمیز او در روایت عقاید مردم آن روزگار، خرافاتی بودن آنها و انجام برخی از مراسمات مذهبی هم برای خواننده جذاب است و هم تازگی دارد.
زندگینامه آنا در سال ۱۹۸۴ منتشر شد و در سال ۱۹۸۹ هم یوزف فیلزمایر با اقتباس از آن، فیلمی ساخت که آن هم به شهرت جهانی رسید. ترجمه خوب زهرا معینالدینی نیز جذابیت کتاب را دو چندان کرده، برگردان روان و خواندنی این کتاب به زبان فارسی به گونه ای است که خواننده را تا پایان آن در نشستی نه چندان طولانی با خود همراه میکند.
آناویم شنایدر با نوشتن این کتاب، از خود سیمای زنی فدارکار را ارائه کرده که به شکلی اسطوره ای رنجها و سختی ها را تاب آورده است و تا سالها در ذهن مردم کشورش باقی خواهد ماند. او با اینکه در طول زندگیاش با طعنهها و آزارهای زیادی را از سوی نزدیکانش مواجه شد اما متن کتابش حاکی از آن است که هیچگاه لب به شکایت نگشود. او همیشه خرسند و امیدوار بود که سختیهایش روزی به پایان برسدو همچنین با نوشتن سرگذشتش، آخرین آرزوی خود را تحقق داد.
به نقل از الف کتاب
****
«آب زیپو»
نویسنده: آناویم شنایدر
مترجم: زهرا معینالدینی
ناشر: نشر نو؛ چاپ اول ۱۳۹۶
۱۳۹ صفحه؛ ۱۰۰۰۰ تومان