این مقاله را به اشتراک بگذارید
در جستجوی فرش از دست رفته
نگاهی به کتاب «سفرنامهی حاجی مهندس» اثر علی حصوری
علی رضا کاتب
امروزه برای جلب توجه افراد کتابخوان عناوین بزرگی روی کتابها میچسبانند. اغراق نیست اگر بگوییم نام بیشتر کتابها چیزی بیشتر از محتوای کتاب است. اما گاهی بهطور استثنائی عکس این مطلب رخ میدهد؛ همانند این کتاب. عنوان کتاب محتوای غنی و متنوع آن را نشان نمیدهد؛ زیرا اساسا چنین تنوع و غنایی را نمیتوان با هیچ عنوانی بیان کرد. این اثر در واقع یک سفر عجیب به سرزمینی زیبا و پهناور در فرهنگ ایران است که بیشتر ایرانیان از آن هیچ نمیدانند؛ اقلیم قالی ایرانی.
این سفرنامه همانند دیگر سفرنامهها نیست. هدف سفرنامههای متعارف گزارش مسائل جغرافیائی و مردمشناختی است و مناطق زیبا و حوادث جالب را نقل میکنند. اما این سفرنامه گزارش وضعیت فرش و مسائل گوناگون مربوط به آن در نقاط مختلف ایران است. البته به مسائلی از نوع تاریخ و جغرافی و مردمشناسی نیز پرداخته میشود، ولی فقط به این دلیل که بستر شناخت بهتر وضعیت فرش ایرانی هستند. تاریخ، جغرافی، خاطره و حادثه و حتی گاهی شعر هم در لابهلای مطالب وجود دارد، اما همه این موارد در خدمت موضوع اصلی کتاب است. البته درباره دیگر هنرهای سنتی ایران همچون حکاکی، گچبری و منبتکاری هم مباحثی ذکر میشود. همه مطالبی که درباره این هنرهای سنتی بیان شده، مباحثی عمومی و غیرتخصصی هستند و لذا خواننده را خسته نمیکنند. همچنین مطالب جالبی از مردم کوچهوبازار، روستائیان، کوچروان، بافندگان، طراحان، رنگرزان، پیلهوران و بازرگانان به چشم میخورد. حکایات جزیی نیز کم نیست. برای مثال میخوانیم که چگونه چوپانی سیستانی به تنهایی و بدون هیچ وسیلهای گله گوسفند خود را از کویر لوت رد میکند و برای فروش به اصفهان میبرد؛ یا کشاورزی یزدی در بیابان هندوانه میکارد.
بافندگی بهطور کلی صنعت مهم و بسیار کهنی در جهان است، بهحدی که کمتر قومی را در جهان میتوان یافت که از چنین صناعتی برخوردار نباشد. ولی فرشبافی فقط در برخی از اقوام شکل گرفته و در این میان قالیبافی فقط در ایران وجود داشته است و بعدها از ایران به اطراف این کشور سرازیر شد و به اقوام دیگر هم رسید. نشانه این صدور فرهنگی را میتوان حتی امروز هم مشاهده کرد. برای مثال نقش قالیهای شمال آفریقا همچون مصر در واقع روگرفتی از طرحهای ایرانی است.
بنابراین، هنر فرشبافی یکی از سرمایههای بسیار گرانبهای ایرانی است که دارد نابود میشود بدون اینکه در جایی ثبت شود و لذا رو به انحطاط است. به همین دلیل در این کتاب ماجرای این انحطاط هم تا حدی گفته شده است. نویسنده نیز تلاش میکند تا جایی که میتواند مباحث ارزشمند مربوط به فرشبافی را ثبت کند. این سفرنامه نیز در همین راستاست؛ زیرا در زمینه تاریخ و فرهنگ فرش ایرانی با کمبود اسناد مکتوب و تاریخی مواجه هستیم. به همین دلیل تحقیق در باب این موضوع بسیار دشوار میشود؛ زیرا راهی که باقی میماند، تحقیقات میدانی، مطالب شفاهی و رفتن به سراغ جاهایی است که هنوز این شعله در آنها خاموش نشده یا خاکستر گرمی از آن بهجای مانده است. ارزش هنری آن از شهرت جهانی برخوردار است و برخی نمونههای آن جزو شاهکارهای بشری است. برای مثال فرش ایرانی در دورههایی، همچون دوره صفوی، به چنان اوج هنری رسیده بود که در حاشیههایش شعرهایی به خطی چنان زیبا نوشته میشد که حتی نوشتن چنان خطی روی کاغذ نیز دشوار است. اما اهمیت این موضوع فقط ناشی از این نیست که یک شاخه از هنر و صنعت کهن است. مسئله فرش ایرانی چیزی فراتر از هنر است. با اینکه همگان زیبایی چشمگیر فرش ایرانی را دیدهاند، اما کمتر کسی میداند که این فرش یک پدیده فرهنگی شگفتانگیز است. فرهنگ بلند و گسترده ایران در طول تاریخ در تاروپود آن جای گرفته است. برای تهیه آن بیش از سی فن به کار رفته که بیشتر آنها در این صدسال از بین رفته است. فرش ایرانی در طول تاریخ از چین تا شرق اروپا و شمال آفریقا رفته است و در این گستره عظیمی تاریخی و جغرافیائی باعث تأثیر و تأثرهایی میان این فرهنگها شده است. تقریبا همه اقوام ایرانی روی فرشهای خود یادگارهایی به جای گذاشتهاند. هر قومی تاریخ، داستانها، خاطرهها، اساطیر، افکار و آرمانهای خود را روی قالی نقش میبست. به همین دلیل فرش هر قومی نه تنها نشانه، بلکه دریچهای به سوی کل فرهنگ آن قوم است؛ آینهای است که فرهنگ آن قوم در آن بازتابیده است. یکی از ویژگیهای جالب و مغفول فرش ایرانی آن است که در اصل ابداع زنان بود. نقشهای فرش از ذهنیت زنانه ناشی میشد و به همین دلیل به این درجهای از زیبایی و ظرافت رسیده است. لذا علیرغم وجود محیطی خشک و خشن و مردانه، هیچ نشانی از خشونت در فرشها دیده نمیشود. هدف اصلی نویسنده هم نشاندادن ارزش والای فرهنگی و هنری فرش در ابعاد مختلف است.
این کتاب پس از یک مقدمه مبسوط، دو بخش کلی دارد: شرق ایران و غرب ایران. در بخش اول به مناطق گوناگون خراسان، سمنان، سیستان، کرمان، کاشان، اصفهان و یزد سر میزنیم. در بخش بعدی به استانهای شمالی، تهران، آذربایجان، کردستان، قزوین، همدان، لرستان، چهارمحالوبختیاری و فارس میرویم. در این سفرِ فرهنگی، روستاهای دورافتاده و مناطق ناشناخته فراوانی را خواهیم شناخت و از تنوع حیرتانگیز همهجانبهای که در این کشور وجود دارد، شگفتزده خواهیم شد. نکته قابلتوجه برای فهم بهتر کتاب آن است که با وجود اینکه در نوع خود جالب است، اما هدف اصلی سرگرمکردن خواننده نیست، بلکه قصد نویسنده آن است که چیزی آموزنده نقل کند. از این روی، در این سفرنامه هم مطالب کلی و نظری و تاریخی هست و هم حوادث و خاطرات جزیی و خاص. بیفایده نیست که یک مورد را بخوانیم:
روستایی در نزدیکی ملایر. ماشینآلات راهسازی کوچه اصلی روستا را پهن میکردند تا خیابان بسازند و در عوض خانههای مردم را خراب میکردند. مردم به حالت تسلیم فقط تماشا میکردند. پیرمردی کنار دیوار ایستاده بود. دست روی دست گذاشته بود و تماشا میکرد. کنار او رفتم و ایستادم. برگشت مرا نگاه کرد. سلام کردم. با احترام پاسخ داد. به او گفتم: «دهتون رو هم که دارن توسعه میدن.» عمدا چنین گفتم که ببینم از توسعه چیزی شنیده و با مفهوم آن آشناست یا نه. نمیدانم چه فکر کرد که گفت: «ما پیشتر خودمون توسعه پیدا کردیم.» تعجب کردم و پرسیدم: «چهطور؟»
«دیگه کسی حال و حوصله کار کردن نداره.» این تعبیر پیرمرد از توسعه بود. خیلی خندم گرفت و کوشیدم حرف را به قالیبافی بکشم و به مقصود برسم. اما او گفت: «قالیبافی هم توسعه پیدا کرده.»
«چهطور؟»
«اونو هم دیگه کسی نمیبافه!»
«بالاخره یعنی چی؟»
«اگه نفهمیدی برو پی کارت، دیر میشه!»
به نقل از الف کتاب
****
«سفرنامهی حاجی مهندس»
(سفرنامهی فرش)
نویسنده: علی حصوری
ناشر: چشمه، چاپ اول ۱۳۹۶
۴۱۹ صفحه، ۳۵۰۰۰ تومان
2 نظر
ناشناس
این نقد متعلق به علیرضا کاتب است لطفا اصلاح بفر مایید.
ناشناس
«سفرنامه حاجی مهندس»؛ علی حصوری؛ چشمه
در جستجوی فرش ازدسترفته
علیرضا کاتب، ۲۵ آبان ۱۳۹۶ الف کتاب