این مقاله را به اشتراک بگذارید
فراروانشناسی از منظر فیزیک جدید
نگاهی به کتاب «فیزیک نوین و تواناییهای ذهن بشر» اثر میشل کازناو و امیل نوئل/ ترجمهی محمدفرهاد رحیمی و حمیده لطفینیا
علیرضا کاتب
آیا میتوان فقط با استفاده از قدرت ذهن یک میله آهنی را خم کرد؟ تلهپاتی واقعیت دارد؟ سفر در زمان چطور؟ مسائلی فراوانی از این نوع وجود دارد. امروزه با یک جستجوی ساده در اینترنت میتوان موارد زیادی را برای اینگونه امور خارقالعاده پیدا کرد. تعداد اینگونه امور بهقدری زیاد است که بسیاری از دانشمندان نیز وجود چنین چیزهایی را به رسمیت شناختهاند. به همین علت، پس از یک دوره طولانی، بالاخره امروزه در روانشناسی شاخه مفصلی به نام فراروانشناسی شکل گرفته است. دانشمندان زیادی در این بخش مشغول پژوهش هستند و به قدری گسترده شده که تاکنون به بیش از پنجاه نوع زیرشاخه تقسیم شده است. اما اینگونه امور هنوز هم برای بسیاری از مردم بهصورت معما باقی مانده است؛ زیرا به نظر میرسد که با نظریات علمی همخوانی ندارد. آیا فیزیک اینگونه امور نامتعارف را تأیید میکند؟ از منظر فیزیک چه توضیح قابلقبولی برای تببین این امور وجود دارد؟
پروفسور الیویه کستا دو بورگار (۱۹۱۱-۲۰۰۷) یکی از فیزیکدانان بزرگ فرانسه بر این باور است که اینگونه امور کاملا معقول و قابل دفاع است. تخصص پروفسور دو بورگار در زمینه نظریه نسبیت و مکانیک کوانتوم است. او از جمله کسانی است که میخواهند میان نظریات فیزیک جدید و دیدگاههای فلسفی-عرفانی شرق، بهویژه هند، پل ارتباطی برقرار کنند. او بر این باور است که فیزیک جدید این توانایی را به ما میدهد که از چنین اموری سخن بگوییم؛ زیرا بزرگترین مانع برای طرح چنین اموری در فیزیک، مادهگرایی است، اما فیزیک جدید مادهگرایی محض را به چالش میکشد و زمینه را برای بهرسمیتشناختن امور غیرمادی مهیا میکند. رابطه میان فیزیک جدید و امور فراروانشناسی به حدی جدی است که حتی در بعضی از شاخههای فیزیک پرسشهایی به میان میآید که مربوط به فراروانشناسی است. اساسا میتوان گفت مطالعات و پژوهشهای فیزیکی بهطور طبیعی به مسائل فراروانشناسی منجر میشود. لذا امروزه ذهن و معنویات هم در فیزیک بنیادی جایگاهی خاص خود دارد.
سوءظنی نسبت به امور فراروانشناسی وجود دارد. ولی نباید در این سوءظن متوقف شد. مسائل اساسی بشر مسائل فلسفی و متافیزیکی است، اما در مکاتب قدیمی بر اساس اصول و نظریاتی نادرست به آنها پاسخ دادهاند. همین امر باعث بدنامی و بیاعتباری اینگونه مسائل شده است. در حالی که میتوان بر اساس اصول و مبانی فیزیک جدید پاسخهای بهتر و معتبری برای آن مسائل مهم مطرح کرد. اما این امر چگونه محقق میشود؟ پاسخ آن است که فیزیک جدید با فهم متفاوتی که از واقعیت، جهان، ماده، زمان، فضا و روان بهدست داده است، زمینه را برای بررسی علمی امور فراروانشناسی مهیا کرده است و بهطور کلی ما را در آستانه تحولی بزرگ در نگرشمان نسبت به جهان قرار داده است. فیزیک جدید پیچیدگی و ابهامات ذرات بنیادی را نشان داده است. به همین دلیل هیچ دانشمندی جرأت ندارد که با قاطعیت درباره واقعیت اظهار نظر کند و امور فرامادی را بهسادگی رد یا نفی کند.
در این کتاب، بیش از همه، بر اساس نظریه نسبیت به مباحث فراروانشناسی نگاه میشود. نظریه نسبیت به سلطه بلامنازع فیزیک کلاسیک نیوتنی خاتمه داد و دانش فیزیک را بهطور اساسی دگرگون کرد. بعدها معلوم شد که این نظریه کل قلمرو جهان را در بر میگیرد. تقریبا همزمان با این نظریه، مکانیک کوانتوم هم مطرح شد و انقلاب دیگری در عرصه دانش انسان نسبت به جهان مادی به منصه ظهور رسید. این مطلب مهم و اساسی در مکانیک کوانتوم که ناظر نسبت به پدیده مشاهدهشده خنثی نیست و بر آن اثر میگذارد، راه را برای تبیین بسیاری از امور فراروانشناسی باز میکند.
تلهپاتی یا اینکه به کسی الهام شود که چیزی اتفاق خواهد افتاد به هیچ وجه نامعقول نیست. بر اساس نظریه نسبیت و مکانیک کوانتوم اینگونه امور کاملا ممکن و معقول است و میتوان آنها را تبیین کرد. همچنین با توجه به اینکه در فیزیک جدید زمان مطلق وجود ندارد و میان گذشته و آینده مرز عینی مشخصی وجود ندارد، ارتباط میان گذشته و آینده امر ناممکنی نیست و میتوان از نوعی سفر در زمان هم به نحو معقولی سخن گفت، همانطور که سفر در مکان کاملا قابل قبول است. البته اینگونه امور را میتوان از منظر دانشهای مختلفی بررسی کرد؛ روانشناسی، زیستشناسی، علوم عصبی و… . اما در اینجا فقط از منظر فیزیک مورد توجه هستند؛ آن هم فقط فیزیک نوین و بر اساس نظریه نسبیت و مکانیک کوانتوم. پروفسور دو بورگار میخواهد این پدیدهها را در چارچوب علوم نظری قرار دهد و از دیدگاه فیزیک جدید به آنها وجههای علمی بدهد. میتوان گفت رویکرد این کتاب همان سخن دانشمند مشهور آلمانی جورج کریستوف لیختنبرگ (۱۷۴۲-۱۷۹۹) است: «تفاوت زیادی است بین اعتقاد به باورهای کهنه یا توجه به آن با نگرشی تازه. باورداشتن این موضوع که ماه بر سیارات تأثیر میگذارد ممکن است تفکری خرافی محسوب شود، اما اگر به این مسئله با نگاهی نو بنگریم، بسیار فلسفی و اندیشمندانه خواهد بود».
در این کتاب موضوعات جالبی همچون عرفان، ناخودآگاه جمعی، تلهپاتی، سفر در زمان، الهام و… مورد بحث و بررسی قرار میگیرند. با اینکه مطالب در سطح بالایی قرار دارد اما چون در اصل بهصورت مصاحبه بوده، خستهکننده نیست و جذابیت خاص خود را دارد. ماده اصلی این کتاب در واقع یک مجموعه تلویزیونی بوده که در یازده قسمت و از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۸ از تلویزیون فرانسه پخش شد و بعدها به صورت کتاب درآمد. همچنین مباحثی که در این گفتگوها مطرح میشود از نوع تخصصی و علمی است. به همین دلیل ممکن است برخی از خوانندگان با مفاهیم و نظریاتی که در لابهلای مباحث بهکار گرفته میشود، آشنایی کافی نداشته باشند. از این روی، در پایان کتاب بخش مفصلی برای شرح و توضیح اصطلاحات فیزیکی و فلسفی اختصاص یافته است که علاوه بر روشنگری، به دانش خواننده نیز میافزاید.
به نقل از الف کتاب
****
«فیزیک نوین و تواناییهای ذهنی بشر»
(چند مصاحبه با پروفسور الیویه کستا دو بورگار)
نویسندگان: میشل کازناو و امیل نوئل
مترجمان: محمدفرهاد رحیمی و حمیده لطفینیا
ناشر: هرمس، چاپ اول ۱۳۹۶
۲۰۵ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان