این مقاله را به اشتراک بگذارید
ذهن جمعی
نگاهی به کتاب «قصدیت جمعی» ترجمهی مریم خدادادی
مجید بخشی
«قصدیت» (intentionality)، یکی از مفاهیمی است که در فلسفهی ذهن و فلسفهی کنش در قرن بیستم، جایگاه مهمی پیدا کرده است. از جمله مسایلی که قصدیت به دنبال خودش در این فلسفهها آورده است، مفهوم «قصدیت جمعی» (collective intentionality) است. «قصدیت جمعی عبارت است از توانایی اذهان برای اینکه مشترکاً به اشیا، امور واقع، اوضاع امور، اهداف یا ارزشهایی معطوف شوند». قصدیت جمعی، به شکلهای گوناگونی ممکن است پدیدار شود، مانند اقدام مشترک، توجه مشترک، باور مشترک، پذیرش مشترک و عاطفهی مشترک. زندگی روزانهی ما پر است از قصدیتهای مشترک. در عمدهی ساحتهای زندگی، ما با قصدیتهای جمعی بسیار زیادی مواجه هستیم. اصلا هر فعالیت گروهی، به نوعی ما را درگیر این بحث میکند. برای همین است که اندیشمندان حوزههای مختلفی به این بحث علاقهمند شدهاند.
در این بین، قصدیت جمعی با یک چالش فلسفی نیز همراه شده است. مسئله این است که افراد در داخل گروه، دقیقاً چه هویتی دارند؟ یا به بیان دقیقتر، گویا میان دو ادعای پذیرفتهشدهی ما، تناقضی در میان است:
الف) قصدیت جمعی، صرفاً انباشت قصدیتهای فردی نیست. قصدیت جمعی، امر مستقلی است که به قصدیت فردی قابل تحویل نیست. (ادعای تحویلناپذیری)
ب) همهی قصدیتی که یک فرد دارد، متعلق به خود اوست. مالک هر قصدی، خود همان فرد است. (ادعای مالکیت فردی)
مسئله محوری، این است که آیا میشود به گونهای این دو ادعا را با هم جمع کرد؟ یا اینکه باید از یکی از آنها کوتاه آمد؟ اگر قابل جمع است، باید توضیح داد که چگونه؟ و اگر هم باید یکی را کنار گذاشت، باید گفت کدام یک را، و به کدام دلیل.
این مدخل از دانشنامهی فلسفی استنفورد، میکوشد مباحثی را که در پاسخ به این مشکل طرح شده، و سایر مباحث مرتبط با قصدیت جمعی را به شکلی مناسب دستهبندی کند و ارایه بدهد. نویسنده، این مدخل را در چهار فصل و یک درآمد ترتیب داده است.
نویسنده، در قسمت درآمد، مفاهیم ابتدایی و اهمیت این بحث را توضیح مختصری میدهد. سپس در فصل اول، به تببین «مسئلهی محوری» این بحث میپردازد. او دو ادعای مطرح شده را توضیح میدهد، تا وجه تناقض آنها به خوبی روشن شود. نویسنده در توضیح ادعای مالکیت فردی، سه نظری را که ذیل آن مطرح شده ذکر میکند و توضیح میدهد، که عبارتند از: رویکرد طبیعتگرایانه، رویکرد درونگرایانه و رویکرد ناطبیعتگرایانه و برونگرایانه.
در فصل دوم، نویسنده میخواهد تاریخچهی مختصری از این بحث را در فلسفه ارایه بدهد. او خاطرنشان میکند که از «ارسطو» گرفته تا «روسو»، و در «ایدهآلیسم آلمانی» یا «مکتب تاریخی حقوق»، بحثهایی در این زمینه شکل گرفته است. اما او بالخصوص به مواردی میپردازد که این بحث را به شکل روشنتری و با همین مسئله طرح کردهاند. در این قسمت، مباحث فلسفی در این زمینه را در سه عنوان میشود جای داد.
گروه اول، متفکران نظریهی اجتماعی و روانشناختی اولیه هستند. بالخصوص، «دورکهیم» و «وبر» در این زمینه مباحثی داشتهاند. دورکهیم ذیل آگاهی جمعی مباحثی را در این باب طرح کرده است. او معتقد است در موقعیتهای اجتماعی، فرد تصمیم نمیگیرد. بلکه آگاهی جمعی است که شیوهی عمل ما را تعیین میکند. در مقابل، وبر بر روی مالکیت فردی تاکید بیشتری دارد. به اعتقاد او، این افراد هستند که تصمیم میگیرند. وجود دیگران برای تصمیم فردی، صرفاً به عنوان عامل مؤثری در تصمیمگیری است. نویسنده تذکر میدهد که اینها تنها یک خوانش از وبر و دورکهیم است، و خوانشهای دیگری نیز از این دو ارایه شده است.
گروه دومی که نویسنده در تاریخ بحث قصدیت جمعی، به آنها اشاره میکند، پدیدارشناسها و فیلسوفان اگزیستانسیال اولیه هستند. در این میان، او «والتر» و «شلر» را ذکر میکند و به اقتباسهای «هایدگر» از شلر نیز اشاره میکند. این فیلسوفان قصدیت جمعی را پذیرفته بودند، و میکوشیدند نشان دهند چگونه یک «تجربهی مشترک» شکل میگیرد. به عبارتی دیگر، مؤلفههای تجربهی مشترک چیست؟
گروه سوم، فیلسوفانی هستند که به نوعی شروع جدی این بحث (در فلسفهی تحلیلی معاصر) محسوب میشوند. «سلرز»، در ادامهی مسیری که «کالینگوود» طی کرده بود، بصیرتهایی را برای این بحث میآورد. کالینگوود، ایدهی «جامعه به عنوان ارادهی مشترک» را طرح کرده بود. سلرز با نظری دیگر، همان مسیر را ادامه داد. او با طرح ایدهی «قصدیت مع الغیر» کوشید راهی را میان شهودگرایی و عاطفهگرایی باز کند. سلرز میخواست بگوید: قصد جمعی، قصد افراد است، اما با قصد فردی فرق دارد.
نویسنده در فصل سوم، به این پرسش میپردازد که: قصد جمعی از چه جهت جمعی است؟ جمعی بودن دقیقاً کجای تحلیل قصدیت قرار میگیرد؟ قصدیت سه خصوصیت مقوم دارد: محتوا، حالت و فاعل.
محتوای قصدیت، همان چیزی است که برخورد ما دربارهی آن است. مثلا محتوای تصمیم ما برای پیادهروی، پیادهروی است.
حالت، نحوهی ارتباط ما با محتوای قصدیت است. مثلاً اینکه میترسیم، یا دوست داریم و چیزهای دیگر. حالات قصدی، اساساً سه دسته هستند: کنشی یا عملی (قصدها و امیال)، شناختی یا نظری (باورها و ادراکات)، انفعالی یا عاطفی (امیدها و بیمها).
فاعل، مالک قصد است. یا به عبارت دیگر، منشأ یا حامل قصد.
حال با این توضیح، باید دید جمعیبودن قصدیت، متعلق به کدام یک از این سه خصوصیت است. نویسنده در این فصل، که مفصلترین فصل این مدخل است، آرای موافقان و مخالفان هر قسمت را ذکر میکند.
نویسنده، عنوان فصل چهارم را گذاشته است «مباحث خاص». بحث قصدیت اجتماعی، حوزههای دیگر فلسفی را نیز با خود درگیر میکند. نویسنده چهار بحثی را که ارتباطی جدی با قصدیت اجتماعی پیدا میکنند، در این قسمت ذکر میکند. او ذیل هر قسمت به آرای ارایهشده نیز اشاره میکند.
بحث اول، واقعیتهای اجتماعی و نهادی است. قصدیت جمعی، خودبهخود پای ما را میکشاند به بررسی ماهیت واقعیت اجتماعی. همچنین شماری از مباحث خاص در وجودشناسی اجتماعی را نیز برمیانگیزد.
بحث دوم، مسئولیت جمعی است. مبادی و عملکرد دربارهی مسئولیت جمعی، ارتباط مستقیمی با بحث قصدیت جمعی دارد.
بحث سوم، تعقل تیمی است. هماهنگی گروهی، قانون، قراردادهای جمعی، مباحثی است که دوباره ما را مجبور میکند به قصدیت جمعی بیندیشیم. نویسنده اینجا صحبت نظریههای کلاسیک بازی را به میان میآورد، و نشان میدهد که آن مباحث نمیتواند پاسخگوی خوبی برای مسئلهی ما در این زمینه باشد.
در بحث چهارم، نویسنده به تحقیقاتی اشاره میکند که قابلیت قصدیت جمعی را به عنوان نشان نوع بشر معرفی میکند. این تحقیقات ادعا کردهاند بنیادیترین تفاوت میان انسانها و نخستیها، قصدیت جمعی است.
نویسندهی این مدخل، کوشیده است به شکل موجز و رسا، اهمّ مسایلی را که در فلسفه تحلیلی ذیل قصدیت جمعی شکل گرفته است، دستهبندی کند. اشاره به ابعاد مختلف بحث، ذکر ادلهی گروههای مختلف به شکل منصفانه (و البته گاهی با اعمال داوری شخصی نویسنده)، باعث شده است این مدخل، مرجع مناسبی برای علاقهمندان این بحث باشد.
*کارشناسی ارشد فسلفه
به نقل از الف کتاب
****
«قصدیت جمعی»
نویسندگان: دیوید پ. شوایکارت و هانس برنهارت اشمیت
مترجم: مریم خدادادی
ناشر: ققنوس، چاپ اول ۱۳۹۵
۹۶ صفحه، ۶۰۰۰ تومان