این مقاله را به اشتراک بگذارید
سینمای پرفراز و نشیب هیچکاک وطنی
نگاهی به کتاب «ساموئل خاچیکیان»/ عباس بهارلو
نیره رحمانی
روزگاری نامش بزرگتر از ستارگان فیلم بر سر در سینماها نقش میبست، با هر فیلم تازهاش جلوی گیشه سینماها ازدحام میشد. عکسی از آن دوران باقی مانده که هجوم مردم برای تماشای فیلم «طوفان در شهر ما» را نشان میدهد، آنقدر آدم آمده که لالهزار بسته شده است. سال ۱۳۳۷ بود و ساموئل خاچیکیان در اوج شهرت و خلاقیت قرار داشت. یکبار هم در سالهای بعد از انقلاب همین کار را کرد. اگرچه دیگر لالهزار ، لالهزار سابق نبود. این خیابان هم مثل خود سینما، در سراشیبی افول بود. اما با این حال یکبار دیگر همان شور و شوق سابق در سالنها برپا شد، صدای سوت و تشویق تماشاگران وقتی قهرمان فیلم کار هیجانانگیزی انجام میداد، سالن را تا مرز انفجار میبرد. نمایش عقابها در سال ۱۳۶۴ تمام رکوردهای فروش پیش از خود را شکست و نام فیلمساز کهنهکارش را دوباره سرزبانها انداخت.
ساموئل خاچیکیان اما موسپید کرده بود و در سالهای بعد اگرچه کوشید دوباره به سینمای جنایی دلخواهش باز گردد ولی توفیق چندانی نصیبش نشد. اما به پاس همان سالهایی که تحرکی به سینمای بیحس و حال ایران (در دهه سی) داد و مفهوم کارگردانی را در این سینمای کم تجریه، عینیت بخشید، نام ساموئل خاچیکیان همواره در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد ماند. فیلمسازی که او را هیچکاک سینمای ایران می خواندند و دستاوردهای فنی او در سینمای ایران، او را شایسته چنین لقبی نیز میساخت.
کتاب «پرونده یک جنایی ساز: ساموئل خاچیکیان» که به کوشش عباس بهارلو و به همت نشر قطره به بازار آمده، حاصل گفتگوییست با ساموئل خاچیکیان، یکی از فیلمسازان مهم در تاریخ سینمای ایران که در سال ۱۳۰۳ در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۳۸۰ در تهران درگذشت. چاپ نخست این کتاب در زمان حیات خاچیکیان منتشر شده بود، او در پایان گفتگو از خاطراتی سخن گفته بود که مشغول نگارش آن است و بعد از مرگش به بازار خواهد آمد. اما چنین نشد و کتاب حاضر کماکان بهترین منبع برای پرداختن به سینمای این فیلمساز محسوب میشود.
این کتاب سالها در دسترس نبود، خوشبختانه چاپ جدید آن با افزودن تصاویر و اسنادی تازه و همچنین مقالهای با عنوان «پرونده یک جنایی ساز»، مروری بر کارنامه این فیلمساز دارد و مدخل خوبی برای خوانندگانی است که احیانا به طور کامل با کارنامه خاچیکیان آشنا نیستند. ساموئل خاچیکیان در یکی از مهمترین دورههای سینمای ایران، درست در زمانی که این سینما از خلاء فیلمسازانی با قریحه و آشنا با ذات سینما در رنج بود ظهور کرد. به همین خاطر هم به سرعت موفق شد و نامش بر سر زبانها افتاد.
در میانه دهه سی، دست اندرکاران بیتجربه سینمای ایران، برای جبران کمبود عواملی که برای ساخت فیلم نیاز داشتند، دست به دامن اهالی تئاتر شدند که در آن روزگار رونقی بیش از سینما در ایران داشت. کارگردانهای تئاتر در سینما تصوری جز هدایت بازیگران و اجرای صحنه جلوی دوربین نداشتند و عملا همه امور فنی و حرفهای برعهده فیلمبرداران بود که اغلب وظیفه تدوین را نیز بر عهده داشتند. فیلمهای آن دوره با میزانسنهای تئاتر و بازیهای تصنعی، با این اصل بنیادین سینما یعنی حرکت و ریتم متناسب، به شدت بیگانه بودند.
در چنین احوالی بود که ظهور خاچیکیان به عنوان فیلمسازی که درکی فراتر از زمان خود از مقوله دکوپاژ، حرکت و تداوم منطقی ریتم در سینما و همچنین نورپردازی و تدوین داشت، تحرک و پویایی به این سینما بخشید. با فیلمهایی همچون چهار راه حوادث (۱۳۳۴)، طوفان در شهر ما (۱۳۳۷) و….خاچیکیان تحولی تکنیکی در سینمای ایران به وجود آورد و با استقبال مخاطبان نیز روبرو شد. فیلمهای او که در گونه جنایی جای میگرفتند، این نوع سینما را در ایران رونق دادند که تا زمان به پا شدن موج فیلمهای گنج قارونی ادامه داشت. خاچیکیان در این سالها از چنان موفقیتی برخوردار بود که نامش ستارگان فیلم را تحت الشعاع قرار میداد و در حقیقت با او بود که جلوه و اهمیت کارگردانی در تاریخ سینمای ایران برای اولین بار معنای واقعی پیدا کرد.
عباس بهارلو (غلام حیدری) یکی از پیگیرترین و مطلعترین پژوهشگران تاریخ سینمای ایران است، علاوه بر تالیفات پراکندهای که در اینباره داشته، مجموعه فیلمشناختهای سینمای ایران که توسط او تالیف شده همچنان بی رقیبترین فرهنگ سینمایی منتشر شده در ایران است.
گفتگو با یکی از فیلمسازان باتجربه تاریخ سینمای ایران که چهار دهه پر فراز و نشیب را در این سینما پشت سر گذاشته، توسط پژوهشگری که تاریخ سینمای ایران تخصص او محسوب میشود، اتفاق فرخندهای است که در دورهای که خاچیکیان رفته رفته رو به بازنشستگی میرفت رخ داده و نهایتا کتابی را پیش روی خواننده قرار داده که تنها شرح و بررسی کارنامه ساموئل خاچیکیان نیست. در واقع بهارلو از خلال آثار این فیلمساز نگاهی دارد به تاریخ سینمای ایران از اوایل دهه سی تا اواخر دهه شصت. اشراف عباس بهارلو بر موضوع باعث شده با سوالات دقیق و مدیریت گفتگو علاوه بر افقی که به سوی تاریخ سینما گشوده شده، نقاط تاریک بسیاری را نیز در این گفتگو روشن سازد.
حیدری از دوران کودکی خاچیکیان آغاز میکند، از سالهای تجربه در تئاتر ارامنه به نخستین تجربههای سینمایی خاچیکیان میرسد. بخش مهم گفتگو به دوران اوج فیلمسازی خاچیکیان که همان سالهای ساخت فیلمهای جنایی است، اختصاص دارد، روایت خاچیکیان از بضاعت فنی سینمای ایران در آن روزگار، ساخت اولین آنونس در سینما، رویاروییاش با موجهای تاثیرگذاری همانند سینمای گنج قارونی و سینمای جاهلی که گونه جنایی او را به حاشیه بردند، سالهای بعد از انقلاب، ساخت پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران و… از جمله فرازهای بسیارخواندنی این گفتگوی ارزشمند محسوب میشوند. گفتگویی که هم برای پژوهشگران منبعی ارزنده است و هم برای علاقمندان تاریخ سینمای ایران، فصلهایی پر خاطره را روایت میکند.
به نقل از الف کتاب
****
«ساموئل خاچیکیان»
(پرونده یک جناییساز)
به کوشش: عباس بهارلو
ناشر: قطره؛ چاپ اول ۱۳۹۶
۱۸۴ صفحه ۱۵۰۰۰تومان