این مقاله را به اشتراک بگذارید
کلاسیکهایی که نامشان اشتباه ترجمه شده است
به گزارش مدومه، ایبنا به نقل از باستل، معمولاً کتابهای موفق مرزها را شکافته و در کشورهای دیگر نیز منتشر میشوند. ترجمه عنوان برخی کتابها، یکی از اصلیترین چالشهایی است که مترجمان با آن مواجه هستند و کم نیستند مواردی که نام کتاب در ترجمه دچار تغییر و تحول شده تا با فرهنگ کشور مقصد هماهنگی داشته باشد.
در بسیاری از موارد مترجمان جلد و عنوان اثر را تغییر میدهند تا مورد پسند خوانندگان باشد. به عبارت دیگر مترجمان هرچند به متن اصلی وفادارند ولی مهمترین چیز رضایت خواننده کشور مقصد است، که قرار است کتاب را بخواند و لذت ببرد.
در این گزارش، به کتابها و داستانهای معروف سالهای اخیر پرداختهایم که عنوان اصلی آنها، پس از ترجمه تغییر کرده است:
– «مردانی که از زنان متنفر هستند» (سوئدی)/ «دختری با خالکوبی اژدها» (ترجمه انگلیسی) / نوشته استیگ لارسون
این کتاب که یکی از پرفروشترین کتابهای سالهای اخیر کشور آمریکا بوده در نسخه اصلی خود که به زبان سوئدی نوشته شده، نامش «مردانی که زنان از متنفر هستند» است.
– «گتسبی بزرگ» (انگلیسی) / «مردی بدون اخلاقیات» (ترجمه سوئدی) /نوشته اف.اسکات فیتسجرالد
ماجرای این کتاب در تابستان سال ۱۹۲۲ در نیویورک میگذرد. داستان، دورانی را توصیف میکند که فیتز جرالد خود آن را دوران موسیقی جاز یا عصر جاز مینامید. شاید در زبان سوئدی یعنی کسی که به هیچ چیز اعتقاد ندارد. ولی معلوم است که صاحب انتشارات سوئدی از مرد قهرمان اصلی داستان به خاطر زیاد مهمانی رفتن خوشش نمیآمده است.
-«اشتباه در ستارههای ما» (انگلیسی)/ دنیا کارخانه نیست (ترجمه مقدونی)/نوشته جان گرین
هیزل لنکستر هیچگاه از زندگی سهمی جز بیماری لاعلاج نبرده است. در واقع فصل آخر زندگی او با تشخیص بیماری سرطانش نوشته شده است. گرچه دارویی جدید با تأثیر معجزهآسایی چند سال دیگر را به او هدیه کرده است. شاید مترجم مقدونیهای بدبینتر از جان گرین فکر میکرده است.
– «خوشههای خشم» (انگلیسی)/ کشمشهای عصبانی (ترجمه ژاپنی)/ نوشته جان اشتاینبک
اشتاینبک این رمان را در سال ۱۹۳۹ منتشر کرد. وی برای نگارش این رمان برنده جایزه پولیتزر شد. این رمان هماکنون جزو چهل اثر کلاسیک قرن بیستم بهشمار میآید. نیویورک تایمز در گزارشی در سال ۱۹۶۶ نوشته بود شاید عنوان ژاپنی درباره کتاب بیراه هم نگفته باشد.
«پلی بهسوی ترابیتیا» (انگلیسی) / «پلی به آخرت» (ترجمه مجاری) / نوشته کاترین پترسون
داستان پسر بچهای ۱۱ ساله به نام جسی ارانز است که مشکلات عدیده خانوادگی دارد. او در مدرسه با لزلی آشنا میشود که دارای وضعیت خانوادگی برعکس وی است. در ابتدا جسی علاقهای به ایجاد ارتباط با وی نشان نمیدهد اما مشترکات دو طرف سبب نزدیکی بیشتر طرفین و ایجاد داستان فانتزی میشود که در نهایت با مرگ لزلی خاتمه مییابد. شاید مجارستانیها هم از مرگ قهرمان دختر داستان الهام گرفته و نامش را تغییر داده باشند.
– «گرگومیش»(انگلیسی)/ شیفتگی (ترجمه فرانسوی)/ نوشته استفانی میر
این مجموعه رمان، داستان زندگی بلا سوان است که به فورکس واشنگتن نقل مکان کرده و با یک خونآشام ۱۰۴ ساله به نام ادوارد کالن آشنا شده و عاشق وی میشود. این داستان از نگاه بلا سوان نوشته شده است. این دو شخصیت شیفته هم هستند و شاید فرانسویهای رمانتیک نام ترجمه کتاب را با الهام از این تغییر داده باشند.
– «قلعه حیوانات» انگلیسی/ «حیوانات همه جا» ترجمه فرانسوی /نوشته جرج اورول
داستان مشهور نویسنده انگلیسی در حقیقت نقدی بر زندگی جوامع کمونیستی و برابر مطلق در این جوامع است. در این داستان حیوانات علیه صاحب مزرعه قیام میکنند و خودشان اداره مزرعه را در دست میگیرند. ترجمه فرانسوی این اثر شبیه کتاب کودکان شده است و بیشتر از اینکه روی موضوع و فلسفه این کتاب دقت داشته باشد، روی کار حیوانات تاکید کرده است و از آن به چیزی شبیه انقلاب روسیه برداشت کرده است.
– «قبل از سقوط من»/ « وقتی تو میمیری» (ترجمه آلمانی) / نوشته لارن اولیور
داستان کتاب درباره زندگی دختر نوجوانی است که از سوی نیروهای ماورایی مجبور میشود هر روز را به عنوان روز مرگش بپذیرد. او تمام روزها که روز مرگش محسوب میشوند، سعی میکند با کارهای متفاوت سرنوشت خود را تغییر دهد. بعضی از این کارهای متفاوت از نظر دیگران عجیب به نظر میرسد. در زبان آلمانی نیز روی معانی و فلسفه محتوایی کتاب دقت نشده است و فقط به موضوع سطحی کتاب نگاه میشود.
– «ناطور دشت» (انگلیسی)/ «عمق گندمزار» (ترجمه روسی) / نوشته جروم دیوید سالینجر
هولدن کالفیلد نوجوانی هفده ساله است که در لحظه آغاز رمان، در یک مرکز درمانی بستری است و ظاهراً قصد دارد آنچه را پیش از رسیدن به اینجا از سر گذرانده برای کسی تعریف کند و همین کار را هم میکند، و رمان نیز بر همین پایه شکل میگیرد. ناطور دشت روایت جامعه آشفته آمریکاست و شاید در زبان روسی اشتباه ترجمه شده باشد. برخی انتشارات روس نیز عنوان اثر را «کشاورزی در مزرعه گندم» ترجمه کردهاند.
– «کشتن مرد مقلد» (انگلیسی)/ «به مرد مقلد شلیک نکن» (ترجمه فرانسوی) /«چه کسی مزاحم بلبل شد» (ترجمه آلمانی) / نوشته هارپر لی
از زمان انتشار تاکنون، بیش از ۴۰ میلیون نسخه از این کتاب به فروش رسیده و رمان به بیش از ۴۰ زبان زنده ترجمه شده است. تیراژ نخستین چاپ این کتاب ۵ هزار نسخه بود. در ترجمه فرانسوی انگار اینگونه برداشت شده است که قاتلی پرنده بیگناهی را میکشد. ترجمه آلمانی هم ارتباطی با متن اصلی داستان ندارد.