این مقاله را به اشتراک بگذارید
چالشهای زنانگی
نگاهی به کتاب «در خدمت و خیانت زنان» اثر شهلا زرلکی
دکتر علی غزالیفر*
اولین جرعه چای را که نوشیدم، سردبیر کتاب را مقابل من روی میز گذاشت. با پنجهای از هم گشوده، گویی که برای فاتحهخوانی روی سنگ قبر مردهای قرار گرفته باشد، چند ضربه به آن زد و گفت: «اینم هست. معرفی اینو زودتر بنویس» و لیوان چایاش را بالا کشید. بدون آنکه حتی آن را لمس کنم، فقط دو سه ثانیه به کتاب خیره شدم و دوباره جرعهای دیگر سر کشیدم. کتاب آشنا بود.
موضوع و ابزار اصلی کارهای گوناگون من کتاب است؛ کارهایی همچون خواندن، نوشتن، تدریس، تحقیق، ترجمه، مقابله، ویراستاری، نمونهخوانی و چیزهای دیگر. با کتاب کارهای بسیاری میتوان کرد. با کتاب حتی میتوان زندگی کرد. همین سروکله زدن همیشگی با کتابها این جسارت را به من میدهد که گاهی بدون مطالعه برخی کتابها درباره آنها داوری کنم. این کتاب را هم بارها در کتابفروشیها دیده بودم اما بدون آنکه حتی به آن دست بزنم از کنار آن گذشتم. بر اساس آنچه روی جلدش بود قضاوت من این بود: باز هم یک کتاب دیگر درباره وضعیت زنان که توسط یک خانم ایرانی نوشته شده است. تقلید و تکرار حرفهای فمنیستی غربی به اضافه یک مشت حرف بدیهی و مقداری حرف مبهم و چند کیلو شعر و شعار. اما همینکه پیشگفتار دوصفحهای آن را خواندم، همه آن ذهنیت دود شد و به هوا رفت؛ زیرا اصلا آنگونه نبود که تصور میکردم. درباره این کتاب، قضاوت پیشینی و پیشینی من کاملا غلط از آب درآمده بود. لذا برای جبران پیشداوری منفی، در همین ابتدا نظرم را درباره این اثر کاملا صریح اعلام میکنم؛ این کتاب بسیار خوب است. پس علت پیشداوری منفی من نسبت به کتاب چه بود؟
به نظر میرسد که در ایران دو آفت بزرگ، پژوهشهای زنانهمحور را تهدید میکند. اولی رویکرد مردستیزی است. بسیاری از پژوهشگران، بهویژه برخی فمنیستها، گمان میکنند برای جانبداری از زنان و طرفداری از حقوق آنان باید به مردان به مثابه دشمنان یا متجاوزان نگاه کرد. این رویکرد اشتباه است و به ضرر این جریان فکری تمام میشود؛ زیرا این جریان فکری برای موفقیت خود به حمایت مردان نیاز دارد و باید بدنه کلی مردان را نیز با خود همراه کند. جریانهای فمنیستی باید نشان دهند که برای مردان مزایایی دارند و برای آنان امتیازاتی در نظر گرفتهاند. در غیر این صورت نمیتوان به موفقیت این جریانها امید داشت. آفت دوم هم این است که مباحث، معطوف به قشر خاصی از زنان شود. در بیشتر موارد مباحث به گونهای است که انسان احساس میکند موضوع بحث زنان خاصی است و نه همه آنان؛ زنانی قوی و استثنایی که در کلانشهرها زندگی میکنند و تحصیلات عالیه دارند و به استقلال شغلی و مالی رسیدهاند. شاید در جوامع کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، وضعیت زنان به این صورت درآمده است، اما در کشور ما بیشتر زنان از چنین وضعیتی برخوردار نیستند. بنابراین اینگونه پژوهشها باید معطوف به وضعیت خاص عموم زنان ایرانی باشد. این کتاب هم خوشبختانه از این دو آفت مصون مانده و به دور از آرمانهای بلندپروازانه و شعارهای خیالپردازانه نگاشته شده است. برای مثال از ظلم زنان هم گفته است؛ ظلمی که به مردان و نیز در حق همجنسان خود مرتکب میشوند. خلاصه آنکه این اثر کاملا جدی، صریح و بدون تعارف است. این کتاب را میتوان نمونه خوب و مناسبی برای نوشتن در باب مسائل زنان بهشمار آورد؛ یک مورد قابل توجه که واقعا یک محصول بومی در این زمینه است.
در این زمینه کتابهای زیادی وجود دارد که میتوان از آنها برای نوشتن در باب مسائل زنان استفاده کرد، اما نویسنده اثر خود را با ارجاعات فراوان به آن منابع شلوغ نکرده است. او خیلی حسابشده نظریات دیگران را در مسیر بحثهای خود بهکار میگیرد. لذا این اثر بافتهای چهل تکه از گفتههای دیگران نیست، بلکه بازگویی یافتههای خود نویسنده است. پایههای اصلی مباحث مبتنی بر یافتههای روانشناسی، روانپزشکی و تا حدی فلسفه است، اما نویسنده از ادبیات نیز استفاده کرده و به سراغ رمانهایی رفته است که در آنها مسائل زنان مطرح شده است. همچنین در کانون همه مباحث اهتمام به وضعیت و ویژگیهای زیستی زن قرار دارد.
کتاب، علاوه بر پیشگفتاری کوتاه، در چهار بخش سامان یافته است که هر کدام به یکی از مسائل اصلی و کلان زنان اختصاص دارد. بخش اول، "ازدواج، توهم یک ضرورت"، به این مسئله میپردازد که شوهر برای دختران از نان شب هم واجبتر است و آنان نیز بهطور غریزی این امر را حس میکنند و به دنبال آن میروند. علل و چرایی این امر نیز واکاوی میشود. در بخش دوم، "گهوارهای که هر ماه ویران میشود"، مسائل خاص اندام زنانگی بررسی میشود؛ قاعدگی ماهیانه، ارتباط با همسر و رابطه جنسی؛ اینکه چرا و چه ضرورتی دارد که زنان باید این رابطه را تجربه کنند و اگر نکنند چه تبعات بدی خواهد داشت. این تبعات حتی شامل نوع نگاه به زندگی هم میشود. جنس مونث قبل از رابطه و بعد از آن دو انسان کاملا متفاوت است. نویسنده در بخش سوم، "در خدمت و خیانت زنان"، به سراغ فمنیستها میرود و با آنها تسویه حساب میکند. او بر این باور است که فمنیستها هم به زنان خدمت کردهاند و هم خیانت. از دیگر مباحث این فصل طرح مسائل جالبی مربوط به روابط بین زنان است؛ برای مثال دوستیهای سست و شکنندهی میان دختران و زنان. بخش آخر، "جنس سوم"، به بخش آخر زندگی زنان اختصاص دارد؛ یائسگی. دوران سرد و سخت پیری زنان نیز مورد بحث قرار میگیرد. البته در همه بخشها در خلال این مباحث کلی و کلان، موضوعات جزیی دیگری درباره زنان نیز بررسی میشود. برای مثال میتوان از این موارد نام برد: رابطه دختر با پدر، رابطه دختر با مادر، پسرخواهی زنان، هیستری زنانه، خشونت زنان علیه مردان، دشمنی زنان با زنان، پرخوری، پرحرفی، آرایش کردن، بیماریهای روانی و جسمانی زنان، خیانت، خانهداری و اشتغال، زبان زنانه و همجنسگرایی.
البته با توجه به جوزدگی این روزها که تابع یک مد روشنفکری و دچار شعارهای رنگارنگ است، از اول میشد حدس زد بیشتر خوانندگان زن از این اثر خوشنود نخواهند شد. اما به هر حال این کتاب یک اثر جدی است. آری، میتوان با آن مخالف بود، اما نمیتوان آن را نادیده گرفت. اینکه در کمتر از یک سال به چاپ سوم رسیده نشاندهنده همین امر است. این توجه گسترده واکنشهای مثبت و منفی گوناگونی میان خوانندگان، و بهویژه زنان، برانگیخته است. طبیعی است کتابی بدیع و خلاقانه که بخواهد مسائلی چالشی را صریح واکاوی کند، با چنین واکنشهایی روبهرو شود. نویسنده هم کار خوانندگان خردهگیر را آسان کرده است؛ زیرا بسیار خوب، روشن، واضح و صریح نوشته و بدون هیچ ابهامی نظر خود را بازگو کرده است؛ با قلمی روان و نثری درخشان. خواننده میداند که چه میخواند و با چه چیزی موافق یا مخالف است. البته نویسنده در جاهای مختلف تذکر میدهد که برخی از مطالب درباره همه زنان صادق نیست و استثناهایی وجود دارد. همچنین به این مطلب اشاره میکند که مقصر اصلی برخی از موارد منفی خود افراد نیستند. مثلا علت اینکه روابط دوستی در بین زنان بسیار ناپایدار و آمیخته به انواع حسادت و رقابت است، ناشی از بدیها و سوءنیتهای فردی نیست، بلکه ریشه در یک وضعیت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و حتی زیستی دارد. آنان در تنگنای زیستی خویش هستند. تلخ است، اما واقعیت همین است.
و نکته آخر اینکه مخاطب این اثر نهتنها قشر خاصی از زنان نیست و برای عموم آنان است، بلکه علاوه بر آنها، شایسته است که مردان نیز این کتاب را مطالعه کنند؛ زیرا چنین کتابی چیزهای مهم و مفیدی در باب زنان به آنان میآموزد. همگان از چنین اثر واقعگرایانهای بهرهمند خواهند شد. ما ایرانیان، امروزه، بیشتر از هر چیزی به آثاری نیازمندیم که ما را با واقعیت زیسته خودمان آشنا کنند. هر چه تندتر، مفیدتر. و هر چه تلختر، شیرینتر! تلخ و شیرین این کتاب نیز از همین نوع است.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
****
«در خدمت و خیانت زنان»
(گفتارهایی دربارهی زنان)
نویسنده: شهلا زرلکی
ناشر: چشمه، چاپ سوم ۱۳۹۶
۲۱۵ صفحه، ۱۸۰۰۰ تومان