این مقاله را به اشتراک بگذارید
مزدوران فرهنگ در صف جنگ
نگاهی به کتاب «جنگ هزار ساله» اثر فرناندو آرابال؛ ترجمهی احمد کامیابی مسک
کاوه شایسته
فرناندو آرابال، نمایشنامهنویس، نویسنده، شاعر و کارگردان تئاتر و سینما در اوت سال ۱۹۳۲ در شمال مراکش به دنیا آمده است. او طی بیش از نیم قرن فعالیت ادبی-هنری، قریب به ۲۰ نمایشنامه و ۲۰ رمان، دفتر شعر و فیلم تولید کرد وُ از معدود نویسندگان اسپانیایی الاصل فرانسوی است که آثارش به میزان قابل توجهی با استقبال مخاطبان و منتقدان رو به رو شد.
آرابال را از معدود نمایشنامهنویسان بازمانده از نحلهی تئاتر آوانگارد میدانند و حتی گاه از او به عنوان تنها نویسندهی این جرگه از نمایشنامهنویسان یاد میشود. در ایران آثاری از آرابال از جمله دو جلاد با ترجمهی محمود مهدیان، زنده باد مرگ-بعل بابل با برگردان م.کاشیگر و معمار و پادشاه آشور با فارسی احمد کامیابی مسک منتشر شده است. کتابی که امسال از فرناندو آرابال در نشر قطره منتشر شد، ترجمهی دیگری است از کامیابی مسک با عنوان «جنگ هزار ساله» و عنوان فرعی و غریب آن: «خداحافظ خوشگل».
«جنگ هزار ساله» معجون عجیبی است از ادبیات سیاسی، نمایشی، شعر، و نگرشهای سوررئالیستی و آوانگارد. آرابال ذهنیتی به شدت سیاسی دارد. گذشتهی غم انگیز او و خانوادهاش در حکومت استبدادی فرانکو علت العلل گرایش او به سیاست در نمایشنامههایش است. «جنگ هزار ساله» هم از این قاعده مستثنا نیست. اتفاقا این نمایشنامهی کوتاه آرابال انتقاد شدید اللحنی است به حکومتهای توتالیتر و همین طور امپریالیستی. فرم نگارش این اثر و اجرا و درونمایهی سیاسی آن نسبت به تجربههای دیگر در این حوزه کاملا متفاوت است. آرابال در نمایشنامهی «جنگ هزارساله» به فرهنگ، مطبوعات، ورزش، تلویزیون، هنر و … شخصیت داده است و گفتارهای سلطهگرانهای در دهانشان گذاشته که موجد دنیایی شگفت و پر هرج و مرج شده است. مستبدترین این شخصیتها هم «فرهنگ» است که سردستهای اراذل و اوباشی مثل هنر، تلویزیون و مطبوعات است. طبیعی است با این توضیح کوتاه این سوال نیز پیش کشیده میشود که چرا چنین شخصیتهایی باید در زمره اوباش قرار بگیرند؟ «فرهنگ» در «جنگ هزار ساله» عالیجنابی است زره پوش، مسلح و دیکتاتور که میل دارد همه خودشان را ابله بنامند و تابعیتی بی چون و چرا از او داشته باشند. در این نمایشنامه هر جایی که «فرهنگ» وجود دارد، صحنهای نظامی رقم میخورد که خود او نقش رهبر را دارد وُ بقیهی شخصیتها از هنر گرفته تا ورزش ارتش تاران او هستند. پس باز این سوال مطرح میشود که چرا شخصیتهایی چنین مستبد نامهای مزبور را به خود گرفتند؟ پروفسور کامیابی مسک مینویسد این اثر تصویری است از جامعهی مصرفگرا و تبلیغات زدهی ایالات متحده و هفتاد سال اول قرن بیستم. این نگرش نویسنده چندان طولی نمیکشد که در بخشهای آغازین نمایشنامه آشکار میشود:
مطبوعات: به فرمان من! خبر… دار! ستاره شناس! سانسورچی! صفحات بورس! سرمقاله! تبلیغات!
ورزش: به فرمان من! خبر… دار! مسابقهی دوچرخه سواری مسافتهای دور! بازیهای المپیک! چهارصدکیلومتر پیاده روی! مسابقات قهرمانی اسکی! تبلیغات!
تلویزیون: به فرمان من! خبر… دار! نظر خواهی همگانی! شرط بندی در مسابقات اسب دوانی! اخبار روز! گویندگان زن! بازهای تلویزیونی! تبلیغات!
هنر: به فرمان من! خبردار! موسیقی! نقاشی! تئاتر! ادبیات! تبلیغات!
وآنگاه:
فرهنگ: مزدوران فرهنگ! بجای خود خبر… دار!
میبینید که خطاب همهی مزدوران فرهنگ به «تبلیغات» ختم میشود؛ عنصری که گویا اساس همهی نهادهای مزبور است. در حالی که این نمایشنامهی آرابال همچنان که به زعم مترجم این کتاب نقدی است بر روند حکمرانی فرهنگ مصرف گرایی و تبلیغات در نیمه اول قرن بیستم و همین طور دو دهه بعد از آن در آمریکا، اما میتوان این سیر انتقادی را به جوامعی دیگری نیز تسری داد. همچنان که آرابال در توضیح نمایشنامهی دیگرش «معمار و امپراتور آشور»، در پاسخ به سوال پروفسور کامیابی مسک مبنی بر تطابق وضعیت سیاسی در اثرش با نوع حکمرانی پیش از انقلاب در ایران، میگوید: «این نمایشنامه انتقاد خوبی است برای بسیاری از حکومتها در جهان!»
شاید بتوان در پاسخ به دو سوالی که پیش از این در این وجیزه پیش کشیده شد چنین گفت که «فرهنگ» به همراهی همهی مزدورانش گاه به مترسکانی در دستان حکومت تبدیل میشوند. با این که خیل مزدوران فرهنگ میتوانند به راحتی زیر سلطه حکمرانان قرار بگیرند اما معمولا شکل اصیل «فرهنگ» به زمان طولانی نیاز دارد تا تغییر شکل ماهوی پیدا کند. شاید به همین دلیل آرابال در نمایشنامهی «جنگ هزار ساله» (خداحافظ خوشگل) در مکانی نامشخص و نوعی بی کرانگی زمانی صحنههایش را به نمایش گذاشته است. او میتوانست فرم سادهتری برای بیان و اجرای نمایشاش در نظر بگیرد، خصوصا که اثر او با اهدافی سراسر سیاسی به نگارش درآمده است و بیان سادهتر آن به اقبال عمومیاش کمک بیشتری میکرد. با این حال آرابال از شکلهای چندگانهای برای نوشتن این نمایشنامه بهره برده است: از توصیفات سوررئالیستی و خلق کاراکترهای سمبولیستی گرفته، تا نگرشهای ژورنالیستی و گاه پرطمطراق به مسائل سیاسی.
به نقل از الف کتاب
****
«جنگ هزار ساله»
(خداحافظ خوشگل)
نویسنده: فرناندو آرابال
مترجم: احمد کامیابی مسک
ناشر: قطره؛ چاپ اول ۱۳۹۶
۱۱۴ صفحه؛ ۹۰۰۰ تومان