این مقاله را به اشتراک بگذارید
چگونه قشون ایران متحد شد؟
هومن زالپور
در ایران، نخستین تلاش های جدی و مداوم برای تشکیل ارتشی مدرن و منظم به اوایل سلسله ی قاجار باز می گردد. آقامحمدخان قاجار که بیشتر دوران زمامداری اش را در جنگ به سر برد تا بتواند ایران را مجدداً یکپارچه و متحد نماید، دارای قشونی سنتی با ساختاری عمدتاً ایلیاتی بود. او برای اولین بار از تعدادی صاحب منصب نظامی روس که از قشون این کشور خارج شده بودند، بهره برد تا افواجی به سبک مدرن تشکیل دهند. اما اجل مهلتش نداد و در خلال لشکرکشی به قفقاز به قتل رسید و برادرزاده اش فتحعلی شاه بر تخت سلطنت نشست. جنگ های ایران و روس در این دوره به وقوع پیوست و ایران برای مقابله با روس ها با فرانسه پیمان اتحاد بست که متعاقب آن مستشاران نظامی فرانسوی به فرماندهی ژنرال گاردان به سال ۱۸۰۷ میلادی وارد ایران شدند و اولین افواج نظامی مدرن به سبک اروپایی را در ایران ایجاد کردند. بنابراین هسته ابتدایی ارتش نوین ایران به عهد فتحعلی شاه و با مساعی عباس میرزا نایب السلطنه ولیعهد او تشکیل یافت. هیات فرانسوی پس از مدتی از ایران خارج شدند، اما با تمایل شاهان و رجال قاجار توسعه قشون مدرن خاتمه نپذیرفت و این روند با آمدن مستشاران نظامی از کشورهای اروپایی و تلاش های صاحب منصبان وطن دوست ایرانی ادامه یافت؛ سه هیات بریتانیایی در عهد فتحعلی شاه و محمدشاه قاجار وارد ایران شدند و به توسعه قشون و اصلاح افواج پرداختند؛ هیات های دیگری نیز از فرانسه در عهد محمدشاه غازی و ناصرالدین شاه به ایران آمدند؛ سه هیات نظامی از کشور اتریش برای آموزش و تربیت صاحب منصبان نظامی در عهد ناصری به ایران آمدند که از این میان هیات اول، اولین اساتید مدرسه دارالفنون بودند و هیات های دوم و سوم، نظام طرح اطریشی را پایه گذاری کردند و گسترش دادند؛ علاوه بر مستشاران نظامی روس که در برهه های مختلف به ایران می آمدند، یک هیات از افسران روس بعد از سفر دوم ناصرالدین شاه به فرنگستان، در خدمت دولت ایران قرار گرفتند و بریگاد قزاق را در ایران تشکیل دادند؛ همچنین در طول دوره قاجار هیات ها و مستشاران نظامی از کشورهایی مانند ایتالیا و آلمان به ایران آمدند و به تنظیم قشون و تربیت صاحب منصبان نظامی پرداختند. این روند تا اواخر سلسله قاجار ادامه یافت و هیات هایی که در عهد احمدشاه قاجار از سوئد به ایران آمدند، تشکیلات جدید ژاندارمری دولتی و نظمیه را تاسیس و سر و سامان دادند. به موازات این اقدامات، عباس میرزا نایب السلطنه از همان عهد فتحعلی شاه اعزام محصل به اروپا را آغاز کرد و افرادی را برای یادگیری علوم و فنون نظامی (و غیرنظامی) به اروپا اعزام کرد که این روند نیز در طول عصر قاجار با فراز و نشیب هایی ادامه داشت. همچنین صاحب منصبان ایرانی که زبان های اروپایی را می آموختند، به سمت مترجمی افسران اروپایی منصوب می شدند و به ترجمه کتب و رسایل نظامی اروپایی می پرداختند. همین افراد، پس از سال ها تجربه به سمت استادی در علوم نظامی رسیدند و خود به تربیت صاحب منصبان نظامی همت گماشتند. تربیت یافتگانِ این دوره، خود منشاء خدمات بسیاری شدند و به بالاترین مناصب و درجات نظامی در عصر قاجار، پهلوی اول و حتی پهلوی دوم رسیدند. از لحاظ ساختاری نیز نظام ایران در چند برهه تغییر یافت و اصلاحات و رفورم در دسته بندی لشکر ها و افواج در عصر فتحعلی شاه، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و احمدشاه صورت گرفت. …
… پس از مشروطیت، اندیشه تجمیع قشون و تشکیل قشون متحدالشکل مطرح شد که جدی ترین گام عملی در این راستا با تشکیل کمیسیون مطالعات نظام تحت قرارداد ۱۹۱۹ و ترسیم نقشه ی راه آن به وقوع پیوست که بر طبق آن، مقرر شد ایران دارای قشون متحدالشکل ۷۰ هزار نفری گردد. اما با عدم تصویب قرارداد ۱۹۱۹ و تغییر رویه به کودتا، این طرح جامع مسکوت ماند تا این که مدتی پس از کودتای ۱۲۹۹، رضاخان سردار سپه تصمیم گرفت تا طرح ایجاد قشون متحدالشکل را در مقیاسی کوچکترعملی سازد. در زمان کودتا، نیروهای نظامی ایران شامل ژاندارمری، دیویزیون قزاق، بریگاد مرکزی و افواج ولایات بود که از این میان، بریگاد مرکزی در زمان رئیس الوزرایی سیدضیاءالدین طباطبائی، به دیویزیون قزاق که ریاست آن با رضاخان بود، الحاق شد؛ در گام دوم، سید ضیاء با فشار سردار سپه، ماژور مسعودخان کیهان را از وزارت جنگ عزل و شخص سردار سپه را به جای او منصوب کرد؛ در گام سوم، سردار سپه تشکیلات ژاندارمری را که تحت امر وزارت داخله بود، به وزارت جنگ الحاق کرد و در گام آخر، حکم تشکیل قشون متحدالشکل مورخ ۱۴ دی ماه سال ۱۳۰۰ شمسی را در عصر سلطنت احمدشاه و در زمان رئیس الوزرایی میرزا احمدخان قوام السلطنه صادرکرد. طبق این حکم قوای ژاندارم و قزاق با نام قشون ادغام شدند و قشون ایران به پنج لشکر سی هزار نفری تقسیم شد؛ ریاست ارکان حرب کل قشون (ستاد ارتش) به شاهزاده امان الله میرزا سرتیپ (جهانبانی) و معاونت آن به سرهنگ حبیب الله خان شیبانی محول گردید؛ سرهنگ عزیزالله خان (ضرغامی) مامور شد تا کلیه مدارس نظامی ایران را که در آن زمان شامل مدرسه نظام احمدی (مشیرالدوله)، مدارس نظامی ژاندارمری و مدرسه نظامی دیویزیون قزاق بود، ادغام نموده و مدارس نظام کل قشون را تشکیل دهد؛ و شورای عالی قشون به ریاست عبدالحمید خان غفاری سردار مقتدر تشکیل یافت که توسط این شورا که مشتمل بر صاحب منصبان متعین ذیل بود، طرح قشون متحدالشکل آماده و اجرایی شد:
۱- مدحت الممالک سردار (عباسقلی خان جلایر)
۲- حاجی میرزا محمد خان (حاجی میرزا محمدخان رزم آرا، امیرتومان)
۳- معاون نظام (کریم خان قاجار قوانلو، امیرتومان)
۴- شاهزاده ناصرالدوله (عبدالمجید میرزا فیروز، امیرپنجه)
۵- محمدطاهرخان امیرپنجه (محمدطاهر خان طاهرنیا)
۶- سرهنگ حصن الدوله (هادی خان شقاقی)
۷- شاهزاده محمدحسین میرزا (محمدحسین میرزا فیروز، سرهنگ)
۸- سرهنگ علیخان (علی خان کریم قوانلو)
۹- سرهنگ عزیزالله خان (عزیزالله خان ضرغامی)
۱۰- سرهنگ سالارنظام (محمدصادق خان کوپال)
۱۱- نائب سرهنگ میرزا علی خان ریاضی
شایان ذکر است که برخی از صاحب منصبان مذکور برای اولین بار در این مقاله شناسایی شده و شرح حال مفصل آن ها در پژوهش های بعدی توسط صاحب این قلم منتشر خواهد گردید.
منابع:
تاریخ ارتش نوین ایران-به کوشش اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران-جلد یکم-چاپخانه ارتش-تهران؛ بی تا
عاقلی-باقر-رضاشاه و قشون متحدالشکل-نشر نامک-تهران؛ ۱۳۷۷
قوزانلو-جمیل-تاریخ نظامی ایران-جلد دوم-شجاعی،گلستانه-تهران؛ ۱۳۱۵
یکرنگیان-میرحسین-سیری در تاریخ ارتش ایران: از آغاز تا پایان شهریور ۱۳۲۰-انتشارات خجسته-تهران؛۱۳۸۴
*پژوهشگر تاریخ نظامی عصر قاجار
1 Comment
خوزه رودريگز
درود بر شما و بر قلمتان استاد! چند مقاله دیگر از شما قرائت شد. به نظرم رسید نسبت به قاجاریه و ایران عهد قاجار نگرش بیطرفانه و بدون پیشفرض منفی دارید. نمیدانم این حقدوستی و بیطرفیتان ناشی از دید علمی و اسلوب حرفه ایتان در تاریخنویسی است یا مثل من نوستالژی قاجاری دارید. به هر حال اکنون که سگهای ضد قاجاری دوباره شروع به پارس کردن به قاجاریه کرده اند و به یاد پهلویها زوزه میکشند، استثنائاتی همچون شما و من تکه های طلایی هستیم که وسط دریای سرگین و پِهِن گیر افتاده ایم!