این مقاله را به اشتراک بگذارید
نقد فیلم «اتاق تاریک» ساخته روحالله حجازی
مواظب باشید بچه ها مارا نگاه می کنند!
حمید رضا امیدی سرور / مد و مه
اتاق تاریک ساخته روحالله حجازی از مضمونی بسیار مهم اما کمتر توجه شده در سینمای ایران برخوردار است. بی گمان حساسیت چنین مضامینی را آن دسته از مخاطبانی که خود کودکانی کم سن و سال دارند، بهتر درک می کنند. اما با این حال حجازی توانسته آن را به شکلی ملموس ،به عنوان یک ناهنجاری بحران زا به لحاظ روانی در فیلم خود مطرح کند. بحرانی که رفته رفته تعمیم پیدا می کند و سایه خود را روی روابط زوج جوان فیلمی هم می اندارد.
نقطه قوت مهم اتاق تاریک شخصیت پردازی و توان فیلمساز در پرداختن به روابط میان شخصیت هاست، شخصیت هایی که هر یک به گونه ای مستعد جذب بحران هستند. خط اصلی قصه چندان پررنگ نیست و فراز و فرود دراماتیک چندانی ندارد. فیلمهایی از این سنخ بیشتر از آنکه در طول قصه پیش بروند، نیازمند گسترشی عرضی با کمک گرفتن از خرده روایت های جذاب هستند. اما اتاق تاریک در این زمینه کم می آورد و ریتم آرام فیلم، کند و کسل کننده می شود.
پرداخت سینمایی فیلم نیز به گونه ای از کار درآمده که بیشتر در سطح اثری تلویزیونی جلوه گر می کند تا فیلمی که ضرورتی برای تماشای آن روی پرده بزرگ احساس شود. البته این مشکل در فیلمهای سینمای ایران تازه نیست، اما در پاره ای فیلمها خود را بیشتر به رخ می کشد و اتاق تاریک یکی از همانهاست!
****
شهر گمشده تفاهم
خشایار سنجری / فیلم
روحالله حجازی با دو فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (۱۳۹۰) و زندگی مشترک آقای محمودی و بانو (۱۳۹۱) احاطهاش بر ترسیم فضای زندگی زناشویی و هزارتوی معضلهای درون خانواده را به نمایش گذاشت؛ فیلمهایی که بر جزییات روابط ساده انسانی تمرکز دارند و به دنبال قصههای پرپیچوخم نیستند. حجازی بر قصهگویی به سبک کلاسیک تأکید ندارد و نقاط عطف پررنگی برای فیلمهایش طراحی نمیکند و کاشتها و برداشتهای دراماتیک او رنگوبوی ملودرامهای معمول را ندارند.
حجازی پس از تجربهی مرگ ماهی (۱۳۹۳) که ادای دینی به جایگاه مادر در خانواده و بهنوعی مادر (علی حاتمی، ۱۳۶۸) بود، دوباره به مضمون اصلی دو اثر موفق خود بازگشته و سراغ قصهای متمرکز بر خردهجنایتهای زنوشوهری رفته است. او این بار برای واکاوی دقیقتر این روابط، زوج اصلی قصه را صاحب فرزندی خردسال کرده است که افعالش، کانون حوادث فیلم و محور درام است. حجازی با مهندسی دقیق درام، مخاطب را گامبهگام با فرازوفرودهای متعدد پیش میبرد و با اینکه فضای قصهاش راه به احساسگرایی میدهد، از ورود به حیطهی سانتیمانتالیسم امتناع میکند. فیلمساز حتی از عنصر موسیقی پرطمطراق یا تعبیهی خلوتهای اشکانگیز شخصیتهای اصلی استفاده نمیکند تا بتواند ابعاد روانکاوانهی درام را در ذهن بیننده جا بیندازد و حس همراهی مخاطب را برانگیزاند.
****
محسن خیمه دوز/ شرق
داستان فیلم، مجموعه مشکلات یک زوج جوان است که با پسر کوچکشان به آپارتمان جدیدی رفتهاند تا زندگی دیگری را تجربه کنند، اما مشکلات جدیدی را تجربه میکنند.
فیلم «اتاق تاریک» موضوع مشخصی ندارد و دقیقا نمیتوان گفت که فیلم درباره چیست. برخی نوشتهاند و گفتهاند که فیلم درباره کودکآزاری است، اما فیلم در این مورد هم حرفی برای گفتن ندارد. نام «اتاق تاریک» هم اشاره مستقیمی به مشکلات زن و مرد فیلم ندارد.
اما از درون اتفاقات درون فیلم میتوان «ناتوانی در گفتوگو» و «فرهنگ لمپنی» (فحاشی و خشونت رفتاری) را بهعنوان موضوع فیلم معرفی کرد.
از این منظر میتوان «اتاق تاریک» را به «ذهن تاریک» و کودکآزاری را به دگرآزاری و خودآزاری تعبیر کرد و تغییر داد، زیرا با محتوای فیلم بیشتر هماهنگ است.
تنها در سکانس آخر (سکانس سر میز شام) فیلم کمی به معنای گفتوگو نزدیک میشود، ولی در آنجا هم لمپنیسم رفتاری بارِ سنگینتری نسبت به گفتوگو دارد. فیلم «اتاق تاریک» البته ساختار لمپنی ندارد، زیرا فاقد لودگی است، به همین دلیل میتوان «اتاق تاریک» را آسیبشناسی لمپنیسم زنوشوهری و شناخت لمپنیسم رفتاری و گفتاری ایرانیان دانست؛ لمپنیسمی که فقط یک «پادرفتار» دارد: «گفتوگوی انتقادی با ذهن باز و روشن»؛ پادرفتاری که فیلم فاقد آن است.
***
اتاق تاریک (روحالله حجازی)
بیحسی غفلت!
ارسیا تقوا / فیلم
گرچه فیلم در برخی قسمتها شبیه تلهفیلمهای سفارشی است، اما چیزی دارد که مخاطب را به دنبال کردن آن ترغیب میکند. فرهاد (ساعد سهیلی) و همسرش هاله (ساره بیات) متوجه میشوند که کسی بدن کودک پنجسالهشان را دیده است. دغدغهی این دو و اهمیت ذاتی این مسأله ما را به تماشای ادامهی ماجرا ترغیب میکند. رابطهی شکنندهی زوج با این ضربه بحرانیتر میشود. آنها که در ارتباط اولیه بین خودشان درماندهاند با توفانی مواجه میشوند که آمیختهای از احساسات منفی مختلف چون گناه، ترس و خشم است. هر کدام دیگری را با بابت گناه کرده و نکردهاش در قبال امیر شماتت میکند. والدینی که مهمتر از فرزند در زندگیشان ندارند، حال بدشان بدتر هم میشود؛ و برای تسلای خود و نه آرامش فرزند دوره میافتند تا ضارب را پیدا کنند و او را به سزای عمل پلیدش برسانند. در آسیبهایی که به کودک وارد میشود تمایلی ذاتی وجود دارد که سرنخ مشکلات را در بیرون خانه جستوجو کنند؛ غافل از اینکه برخی رفتارهای کوچک و بهظاهر کماهمیت ما، تأثیرهای عمیق و دیرپا به جا میگذارد.
فیلم در سکانس انتهایی از نمونههای نازل مشابه فاصله میگیرد و نکات پراهمیت و پنهانماندهی خود را در بهترین زمان ممکن آشکار میکند. انتخاب ساعد سهیلی و ساره بیات به عنوان والدین، ترکیب ملموسی برای درک بهتر رابطهها ایجاد میکند اما بیشک بهترین انتخاب و برگ برنده فیلم پسر کوچک خانواده است. هرچند مطمئن نیستم موقع ساخت صحنههای پرتنش که کم هم نیستند به صدمههای احتمالی به این بازیگر کودک علیرضا میرسالاری توجه لازم شده باشد.
تماشای این فیلم را به والدینی که نگران تأثیر محیط خشن امروزی بر فرزندانشان هستند و میترسند هیاهوی جامعهی بلاتکلیف، دامن خود و فرزندانشان را بگیرد پیشنهاد میکنم.
***
اتاق تاریک
کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده: روحالله حجازی
بازیگران: ساره بیات و ساعد سهیلی