این مقاله را به اشتراک بگذارید
سمفونی زوال!
نگاهی به کتاب «مارش رادتسکی» اثر یوزف روت/ ترجمهی محمد همتی
حمیدرضا امیدیسرور
یورف روت یکی از آن نویسندگانی است که زندگیشان خود رمانی پر ماجراست و افزون بر این برخورداری از شخصیتی منحصر به فرد نیز بر این جذابیت تاحد زیادی افزوده است. نویسندهای که نه قفسه کتابی دارد، نه میز تحریری و نه پوشه یادداشتی … همه عمر خود را در مهمانخانهها و هتلها گذرانده و گوشه کافهها نشسته و در آن سرو صدا و شلوغی نوشته است. به این خاطر هنر بزرگ او خلاقیت و توان ایجاد تمرکزی بود که اجازه میداد به رغم زندگی کولیوارش، از آفرینندگی باز نماند. خطاب به یکی از دوستانش (اشتفان تسوایک) درباره نحوه کارش مینویسد: برای نوشتن نیازی به انزوا ندارم، من منزوی هستم، مثل حلزونی که به خانه اجاره ای نیازی ندارد!
به جز دوران کوتاهی که زندگی مشترکش به طول انجامید، بقیه عمر را به همین سبک و سیاق گذراند. نداشتن خانه و کاشانه تا اندازهای به خلق و خوی خودش و ماهیت حرفه خبرنگاریاش بر میگشت، اما وقتی هیتلر به قدرت رسید، این عادت با دربهدری اجباری مهاجرت نیز همراه شد، برلین را به قصد پاریس ترک کرد. همانقدر که یوزف روت با صدراعظم جدید آلمان و دارو دستهاش میانهای نداشت، آنها نیز از او دل خوشی نداشتند.در سال ۱۹۳۳ نازیها در برنامه کتابسوزان خود آثار او را نیز گنجاندند.
افزون بر داستاننویسی، در روزنامهنگاری نیز تبحر بسیاری داشت، بخش قابل توجهی از کارنامه او را مقالات سیاسی تشکیل میدهند که برای نشریات مختلف نوشته بود. علیه سوسیال ناسیونالیسمی که کشورش را به ورطه انحطاط کشانده بود بسیار قلم زد، با این حال عمرش آنقدر طولانی نبود که بتواند سقوط هیتلر را شاهد باشد؛ تنها چهل و پنج سال زیست (۱۸۹۴-۱۹۳۹). عمر او کوتاه اما پربار بود؛ ده رمان، دهها داستان کوتاه و بیش از صد مقاله و…
به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان روزگار خود، خالق یکی از ده رمانی است که منتقدان و صاحبنظران او را بر صدر ادبیات آلمانی زبان در قرن بیستم مینشانند. این رمان با نام «مارش رادتسکی» توسط محمد همتی به فارسی برگردانده شده و نشر نو آن را منتشر کرده و به بازار کتاب فرستاده است.
«مارش رادتسکی» از جمله رمانهایی است که هرکسی آن را به شیوه خود کشف میکند و حتی اگر آن را خوانده باشی، در خوانشی تازه دریافتی مبتنی بر درک نکاتی تازه را میتوانی تجربه کنی. این ویژگی ریشه در خصوصیاتی دارد که «مارش رادتسکی» را به عنوان اثری مدرن در معرض توجه قرار میدهد، تا آنجا که صاحب نظران این رمان را یکی از آثار تاثیرگذار در روند شکلگیری رمان مدرن محسوب کردهاند و نویسنده بزرگی چون ماریو بارگاس یوسا به الهام گرفتن از آن برای خلق یکی از برجستهترین رمانهایش «سور بز» اعتراف کرده و آن را از بهترین رمانهای سیاسی قرن بیستم خوانده است.
مضمون سیاسی و تاریخی «مارش رادتسکی» در واقع حاصل ادای دین یوزف روت به سرزمین مادریاش «امپراطوری اتریش مجارستان» است. او در این رمان در رهگذر روایت زندگی چند نسل از خانواده فون تروتا، در واقع به روایت دورهای از تاریخ این امپراتوری در حال زوال میپردازد. علاقه او به زادگاهش به حدی است که در این رمان به چندین ایالت از سرزمین مادریاش نیز به بهانههایی اشاره داشته است.
موفقیت این رمان به عنوان شاهکاری کلاسیک شده مدیون کمال یافتگی هنر یوزف روت در داستاننویسی است که به شکل بارزی وصفهایی زنده و تصویرسازیهایی به یادماندنی از دوران سلطنت امپراتوری اتریش مجارستان در آن نمود یافته است. بار روانشناختی روایت رمان در ارائه دنیایی که به تدریج از ارزشهای اساسی خود تهی شده و با خاستگاه خود بیگانه میشود(نه فقط گذشته را میبازد که آینده را نیز از دست میدهد و ناگزیر با ویرانی روبه و میشود) فراموش ناشدنی است.
داستان رمان حول محور سه نسل از خاندان فون تروتا میچرخد که هر یک به نوعی در خدمت امپراتوری اتریش و مجارستان هستند. ستوان تروتا در جریان نبردی تاریخی جان امپراتور فرانسوا ژوزف را نجات میدهد، به پاس این خدمت دلیرانه، علاوه بر ارتقای درجه نظامی او به رتبه سروانی، لقب نجیبزادگی نیز به او اعطا میشود. پسر او مقام برجسته دولتی کسب کرده و به عنوان فرماندار شهری از این سرزمین، تجسم نمادین همان امپراتوری است که فرزند او (نسل سوم خاندان فن تروتا) نیز بدان خدمت میکند، با این تفاوت که او در حد سایهی جد پدری خود نیز نمیتواند ظاهر شود. به این ترتیب نویسنده روند اضمحلال امپراتوری آن سرزمین را از در سطوحی مختلف به نمایش میگذارد.
رمان روایتی بدور از پیچیدگی و روان دارد که با استفاده از راوی دانای کل بازگو میشود، با اینحال یوزف روت با ظرافت جلوهای روانشناختی از نگاه شخصیتهای اصلی رمان نسبت به احوال زمانه ارائه میدهد و به این ترتیب جملگی این شخصیتها را در شرح این اضمحلال تدریجی سهیم میکند.
ترجمه رمانی چنین شاخص، محکی بسیار جدی برای مترجم مستعد و جوانِ «مارش رادتسکی» است که با سربلند بیرون آمدن از آن نه تنها یکی از شاهکارهای مغفول مانده ادبیات آلمانی زبان در ایران را به مخاطب فارسی زبان ارائه کرده، بلکه جایزه ابوالحسن نجفی را نیز به عنوان بهترین ترجمه سال به خود اختصاص داده است تا علاقهمندان ادبیات داستانی با خیال راحت فرصت لذت بردن از این شاهکار ماندگار جهان ادبیات را داشته باشند.
به نقل از الف کتاب
***
«مارش رادتسکی»
نویسنده: یوزف روت
مترجم: محمد همتی
ناشر: نشرنو، چاپ اول ۱۳۹۵
۴۸۵صفحه، ۳۶۰۰۰تومان