این مقاله را به اشتراک بگذارید
آموزش نقد در علوم انسانی
نگاهی به کتاب «منطق جامعهشناسان سیاسی ایران» اثر ابراهمی صالحآبادی
دکتر علی غزالیفر*
علوم انسانی اضافه بر همه مصائبی که سر بر آنها میبارد، این مشکل را نیز یدک میکشند که غیرمتخصصان هم به آنها دستدرازی میکنند. کسی که تخصص او مهندسی مولکولهای برق یا جراحی سلولهای سرطان مغز مزمن نباشد، هرگز هوس نمیکند که وارد این حوزهها شود و سروگوشی آب دهد. اما جامعهشناسی و سیاست عرصههایی هستند که همگان، ز گهواره تا گور، در آنها تاخت و تاز میکنند. مسائل اجتماعی و سیاسی چیزهایی است که همه درباره آنها نظریهپردازی میکنند، چه رسد به تحلیل و نقد و بررسی. به قول معروف، علوم انسانی که کنتور نمیاندازد. گویی که میزان و معیاری نیست که بتوان مطالب را با آن سبک و سنگین کرد و حرف حساب را از حرف مفت تمیز داد. عجیب نیست که اوضاع از حالت هنجاری خارج شده است.
متاسفانه این نابسامانی به درون دانشگاهها و دانشکدههای علوم انسانی نیز وارد شده و میبینیم که پژوهشهای آکادمیک این رشته نیز وضعیت فاجعهباری دارند. پایاننامههای دورههای کارشناسیارشد و رسالههای دوره دکتری بدون حداقل دقت و سختگیریهای علمی نوشته میشوند و هرچه بر کمیت آنها افزوده میشود، کیفیت آنها میکاهد؛ اگر اساسا کیفیتی در کار باشد. دانشجوی فلکزده علوم انسانی بدون اینکه الفبای نگارش علمی و تحقیقی را به او بیاموزند، یکباره چشم باز میکند و میبیند مجبور است دویست صفحه پایان نامه بنویسد. متاسفانه حتی دانشجویان خوب هم که خواهان انجام درست تحقیقات خود هستند، به علت بلد نبودن روش کار نمیتوانند پایاننامههای خوبی بنویسند. اصلا میتوان گفت علوم انسانی در حال سقوط است و دارد مغزکوب میشود و بهزودی متلاشی خواهد شد. یکی از علل و عوامل اصلی این آشفتگیِ بحرانی آن است که هیچ خبری از نقادی و داوری جدی و سختگیرانه در باب پژوهشهای علوم انسانی در کار نیست. ما امروزه نیاز ضروری و حیاتی به یک مواجهه نقادانه تمامعیار با تحقیقات علوم انسانی داریم. این کتاب با آگاهی از چنین وضعیتی به رشته نگارش درآمده است و الگوی انتقادی برای نقد تحقیقات علوم اجتماعی ارائه میکند.
در این اثر ۲۱ کتاب در حوزه جامعهشناسی سیاسی به طور جدی نقد و بررسی میشوند. در این میان آثار برخی از اساتید مشهور کشور هم جای دارد؛ برای مثال کتابهای دکتر عماد افروغ، دکتر حسین بشیریه و دکتر محمود سریع القلم. نقدها به هیچوجه کلی و مبهم نیست، بلکه دقیق و مفصل است و لذا جزئیات به خوبی بررسی میشوند. نقاط منفی و ضعف رسالهها بدون هیچ تعارف و تشریفاتی به صراحت نشان داده میشود و نویسنده ابایی ندارد که مطالب سست و بیمایه را رسوا کند و با قاطعیت درباره برخی کتابها اعلام کند که «محتوای کتاب را میتوان در یک مقاله ۵ صفحهای گنجاند؛ بدون اینکه به محتوای مطالب لطمهای وارد شود». هیچ خستی هم در نسبت دادن این صفات به کتابها وجود ندارد: معیوب، مغشوش، مشمئز کننده، شعاری و ژورنالیستی، گرتهبرداری شده، بازنویسی شده، منزجر کننده. البته نقاط مثبت و قوت هر مورد نیز ذکر میشود و کتاب رویکرد سلبی و تخریبی در پیش نگرفته است.
هر کتاب در سه بخش کلی ارزیابی میشود. نویسنده ابتدا آن را از هر نظر معرفی کرده، سپس آن را نقد و بررسی میکند و در پایان نتیجهگیری خود را صریح میگوید. بدین معنا که در بخش اول، بیان مسئله، نظریههای تحقیق، روش و یافتهها بازگو میشود. بخش دوم نقد قسمتهای گوناگون اثر است؛ نقد رهیافت، نقد نظری، نقد پیشینه تحقیق، نقد روشی، نقد یافتهها، نقد صوری و شکلی، نقد ارجاعات و نقد راهحل. پایانبخش هر فصل نیز با عنوان سخن آخر جمعبندی و داوری نهایی منتقد است.
نویسنده در ضمن نقد خود به مطالب کلیدی اشاره میکند؛ مطالبی که دانستن آنها برای انجام تحقیق در علوم اجتماعی و نیز نقد آنها لازم است، که برای مثال میتوان این موارد را نام برد: تفاوت مساله و سوال تحقیق، فرق علت و دلیل، چگونگی و چرایی بهکارگیری نظریهها در تحقیق. اشتباهات اساسی در هر مورد تکرار میشود و همچنین معلوم میشود که برخی اشکالات عام بوده و در بیشتر پژوهشها به چشم میخورد؛ برای مثال عدم دقت در به کارگیری روشها آماری.
هر اثر به تفصیل نقد میشود. معمولا هر مورد بیست صفحه است، اما گاهی کمتر و گاهی تا چهل صفحه نیز مشاهده میشود. با توجه به این تفصیل، نقد کتابها بسیار جامع و همهجانبه است و هیچ بخشی از آنها نادیده گرفته نمیشود. منتقد حتی اشتباهات تایپی، غلطهای املایی، فهرست منابع، حاشیهها و پاورقیها، عنوان کتاب و حتی جلد آن را نیز زیر ذرهبین گرفته است. از این روی طبیعی است که انتحالها، تقلبها، جعلها و سرقتهای علمی هم نشان داده شود. در پایان معلوم میشود بیشتر تحقیقات قابل قبول نیستند. حتی کتاب دکتر حسین بشیریه، نامدارترین استاد و صاحبنظر در حوزه جامعهشناسی سیاسی، هم از نقد نویسنده موفق بیرون نمیآید. تعداد اندکی از آثار نمره قبولی میگیرند و حتی اعلام میشود که میتوانند منبع خوبی باشند. از مزایای مهم این کتاب آن است که نقدها مبتنی بر دیدگاهی خاص یا بیرونی نیست، بلکه همه نقدها درونی است. یعنی هر کتاب با توجه به ادعاها، روش و آنچه که نویسندهاش میخواسته انجام دهد، نقادی میشود و نه بر اساس نظریاتی بیرون از آن کتاب. به همین دلیل در هیچ نقدی چیزی از بیرون بر آن کتاب خاص تحمیل نمیشود و فقط آشکار میشود که نویسنده نتوانسته یا نخواسته که تحقیق درستی را به سرانجام برساند.
استادان و دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی این اثر را بسیار مفید و آموزنده خواهند یافت و حتی میتوانند آن را به عنوان منبعی برای تحقیقات و داوریهای گوناگون مورد بهرهبرداری قرار دهند؛ زیرا اگرچه روی حوزه جامعهشناسی سیاسی تمرکز کرده است، اما این امر مانع از آن نیست که برای دیگر حوزههای علوم انسانی مورد بهرهبرداری قرار نگیرد، به ویژه که با کمبود چنین منابعی مواجه هستیم. بنابراین، بهطور کلی میتوان گفت چنین اثری کاستیهای آموزشی را تا حد قابل توجهی جبران میکند. این کتاب به قدری خوب و آموزنده است که بعد از خواندنش انسان آرزو میکند که ای کاش در سایر رشتههای علوم انسانی نیز چنین آثار مشابهی نگاشته شود «تا سیهروی شود هر که در او غش باشد».
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
****
«منطق جامعهشناسان سیاسی ایران »
(تحلیل انتقادی پژوهشهای منتشرشده جامعهشناسی سیاسی در ایران)
نویسنده: ابراهیم صالحآبادی
ناشر: انتشارات کویر، چاپ اول ۱۳۹۶
۴۶۴ صفحه، ۳۴۰۰۰ تومان