این مقاله را به اشتراک بگذارید
چالشهای اخلاقی مهندسی انسان
تگاهی به کتاب « انسان بینقص» اثر مایکل سندل/ ترجمهی افشین خاکباز
دکتر علی غزالیفر*
کتابی که مایکل سندل بنویسد، آقای افشین خاکباز ترجمه کند و ناشرش نشر نو باشد، نیازی به معرفی ندارد. تمام مولفههای یک کتاب خوب دست به دست هم دادهاند تا اثری بینقص با عنوان انسان بینقص به دست خواننده ایرانی برسد. اما با وجود این، ناگفته از کنار آن نمیگذریم. این کتاب مدعای جالبی را مطرح میکند: انسان بینقص ناقص است! ببینم چرا اینگونه است.
والدین ایرانی دوست دارند که فرزندانی آرمانی داشته باشند در هر دو بعد جسمانی و ذهنی. آنان دوست دارند فرزندانشان زیبا، قوی، قدبلند، باهوش و خوشحافظه باشند. حتی چه بسا بدشان نمیآید که برخی اعضای بدن فرزندانشان از طلا باشد! از جهت بدنی غالبا خود را به دست شانس و تقدیر و قوانین ژنتیک میسپارند تا این عوامل صورت و ظاهر جسمانی فرزندانشان را بسازند. اما از جهت ذهنی با آموزش و تربیت تلاش میکنند که فرزندان خود را بهخوبی پرورش دهند. اما امروزه دانشهای مربوط به زیستشناسی انسان، با پیشرفتهای محیرالعقول تکنولوژیک، نهتنها بدن، که حتی ذهن افراد را نیز میتوانند به طرز چشمگیری ارتقا دهند. میتوان با تغییر یا تزریق ژنها و هورمونهای خاصی به جنین، چهره، عضلات، قد، جنسیت، هوش، حافظه و بسیاری چیزهای دیگر را مهندسی کرد. این فناوریهای زیستی پیشرفته در اصل برای ترمیم بافتهای آسیبدیده و معیوب بدن در نظر گرفته شده بودند. برای مثال اگر قلب جنین در رحم مادر دچار نارسایی باشد، با این شیوه میتوان قلب او را ترمیم کرد و در هنگام ولادت کودک سالمی خواهد بود. همچنین اگر ورزشکاری دچار آسیبهای بسیار جدی شود و بخشی از بافتهای بدن خود را از دست دهد، میتوان با این روش او را درمان کرد و بافتهای آسیب دیده را ترمیم نمود. البته امروزه کاربرد این نوع فناوریهای زیستی به دستکاری جنین و درمان مصدومان منحصر نمیشود. میتوان افراد بالغ را نیز به همین شیوه تغییر داد. مثلا این امکان وجود دارد که با تغییر یا تزریق ژنها و هورمونهای خاصی قدرت و سرعت ورزشکاران را به شکلی جادویی درآورد. هیچکس مخالف ترمیم و اصلاح نیست، اما چرا همینکه پای این فناوریها به حوزه ارتقا تواناییهای انسان باز میشود، صداهای مخالف بلند میشود؟
یک خانواده ایرانی برای اینکه فرزندش در آزمون کنکور بتواند درصد قابلتوجهی از سوالات مربوط به درس زبان انگلیسی را پاسخ دهد، پول و زمان زیادی را صرف میکند تا فرزندش به کلاسهای آموزشی و آمادگی برود. هیچکس این کار را غیراخلاقی نمیداند. اما فرض کنیم با تزریق مادهای خاص بتوان کاری کرد که آن نوجوان، بر اثر ارتقا استعداد یادگیری زبان، در مدت زمانی کوتاه بر زبان انگلیسی مسلط شود. آیا این کار غیراخلاقی است؟ چرا؟ مشابه همین وضعیت را میتوان درباره یک فوتبالیست، خواننده، نقاش و یا هر هنرمند دیگری نیز تصور کرد. مسئله اصلی و کلی در اینجا این است که آیا اگر این فناوری جانشین تلاش و کوشش افراد شود، از جهت اخلاقی خوب است یا خیر؟ آیا دستاوردهای انسانی در هر زمینهای به خودی خود ارزش دارند یا اینکه طبق یک فرآیند خاص ارزشمند به شمار میآیند؟ همه این موارد امروزه کاملا امکانپذیر شدهاند. از طرفی، این امکانات روزبهروز بیشتر و بهتر هم میشوند، اما آیا در اینجا توانستن به معنای مجاز بودن هم هست؟ آیا مهندسی کردن ویژگیهای گوناگون انسانهای جدید کار درستی است؟ انسان پیشاپیش از چنین توانمندی شگفتی احساس نگرانی میکند، ولی معلوم نیست چرا؟ اصلا بر چه اساس و مبنایی میتوان این مسئله را بررسی کرد؟ طبق چه قواعدی میتوانیم در این زمینه بحث کنیم و به پاسخها و راهحلهای درست برسیم؟ این امکانات مثل بسیاری امکانات دیگر، موافقان و مخالفان پروپاقرص زیادی دارد. هر کدام نیز دلایلی ارائه میکنند تا از موضع خود دفاع کنند و طرف مقابل را وادار به تسلیم کنند. مایکل سندل، فیلسوف مشهور آمریکایی، تلاش کرده در این کتاب کوچک پرتوی بر همه این مسائل بیفکند و ما را وا دارد که به طور جدی به این مسائل حیاتی بیندیشیم. او پاسخهای خود را در هر مسئلهای با ما در میان می گذارد، اما آنها را راهحل نهایی نمیداند و راه را برای ارائه پاسخهای بهتر باز میگذارد.
سندل بهطور کلی همه مسائل را ذیل پنج دسته بررسی میکند: تقویت ژنتیکی ورزشکاران، کودکان طراحی شده، اصلاح نژاد، پرورش ژنتیکی استعدادها و مهارتها و سلولهای بنیادی. او برای هر کدام از این دستهها فصلی را اختصاص داده است. در هر فصل نیز بخشهای جزییتر وجود دارد که حالت خاصی از هر دسته را بررسی میکند. نویسنده میکوشد مسائل را همهجانبه بررسی کند و یکجانبه بودن نگاه موافقان و مخالفان را هم نشان میدهد. همه چالشها بر اساس نمونههای واقعی است. سندل موارد بسیار جالبی را ذکر میکند و مباحث را بر اساس اینگونه مصادیق عینی پیش میبرد. لذا مباحث به هیچ وجه خشک و انتزاعی نیست. اگرچه این نمونهها غالبا مربوط به ایالات متحده آمریکاست، اما بسیاری از آنها شباهت زیادی به وضعیت ایرانیان دارد؛ از جمله دلنگرانی والدین برای فرستادن فرزندانشان به دانشگاههای خوب و هزینههای سرسامآوری که پرداخت میکنند. بسیاری از والدین آمریکایی برای اینکه فرزندانشان در کالجهای معتبری پذیرفته شوند، دهها هزار دلار پول خرج میکنند.
ارزش این کتاب فقط به محتوا و نظریات مطرح شده نیست. روش بررسی مسائل نیز به همان اندازه خوب و آموزنده است. سندل ذیل هر مسئلهای نظریات موافقان و مخالفان و نیز دلایل هر کدام را بیان میکند. همه آنها را با نگاه انتقادی خود سبک و سنگین میکند. دلایل با دلایل نقد میشوند و هیچ مدعایی بدون پشتوانه رها نمیشود. خوانندهای که با حوصله این کتاب را به دقت مطالعه کند، شیوه تفکر انتقادی را در حوزه اخلاق میآموزد.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
***
«انسان بینقص»
(اخلاق در عصر مهندسی ژنتیک)
نویسنده: مایکل سندل
مترجم: افشین خاکباز
ناشر: نشر نو، چاپ دوم ۱۳۹۶
۱۴۴ صفحه، ۱۴۰۰۰ تومان