این مقاله را به اشتراک بگذارید
ادبیات پلیسی امروز جهان در مجموعه جنایی و پلیسی نشر قطره
فاطیما احمدی*
داستانهای پلیسی از جمله سرگرمیهایی هستند که همه ما بهنوعی آن را تجربه کردهایم: یا با خوانش رمانهای پلیسی-از آثار سر آرتور کانن دویل گرفته تا ژرژ سیمنون، ریموند چندلر و آگاتا کریستی یا با دیدن سریالهای پلیسی. استقبال از ژانر پلیسی در جهان چنان فراگیر است که ژان کوکتو شاعر، نقاش و کارگردان فرانسوی خود را از پروپاقرصترین خوانندگان رمانهای پلیسی میداند و سینماگران مطرحی هم از ادبیات کارآگاهی به فیلمهای جنایی و دلهرهآور روی آوردند: آلفرد هیچکاک، هوارد هاکس، بیلی وایلدر، باب رافلسون و بسیاری دیگر. بهدنبال این، جوایز ادگار، الیس پترز و ایستوریا برای کتابهای پلیسی نشان از فراگیرشدن این ژانر در جهان دارد.
تاریخچه داستانهای پلیسی به روزگاری دور برمیگردد؛ آنطور که فریدون هویدا مینویسد: با خواندن افسانههای کهن اعراب بدوی، میبینیم که آنها اغلب، شترهای گمشده خود را با تعقیب ردپای آنها پیدا میکنند. در فرهنگ عامه سلتها، سرخپوستان آمریکا و ملتهای دیگر نیز به حکایتهایی از این دست اشاره شده است. اما نخستین روایت مربوط به این نوع ادبی، در نوشتههای یهودی، در تاریخ هردوت و در «انهاید» ویرژیل یافت میشود. و قصه شیر ایزوپ، آنجا که روباره میگوید: «عالیجناب، من ردپای جانوران بسیاری را که وارد قصر شما شدند، گرفتهام، اما چون هیچ نشانهای از خروج آنها ندیدم، ترجیح دادم که در هوای آزاد بمانم.» آیا این حکایت نشان از پیدایش کارآگاهان مدرنی که در کوچههای شهرهای بزرگ بهدنبال سرنخها و ردها میگردند، ندارد؟ بنابراین اگر از این منظر، ارشمیدس را یکی از بزرگترین کارآگاهان تاریخ بیانگاریم، نباید شگفتزده شویم. یا قصههای هزارویک شب را بهعنوان منبعی برای رماننویسان پلیسی.
پس اگر میخواهید با کارآگاهان، قاتلان و مقتولانشان سفری پرمخاطره را آغاز کنید، سری کتابهای «ادبیات پلیسی امروز جهان» را در نشر قطره-که کاوه میرعباسی سرپرستی آن را بهعهده دارد- از دست ندهید. تاکنون از این مجموعه یازده کتاب منتشر شده، که در زیر سهتای آخر آن معرفی میشود.
چهره یک غریبه
یکـی از برجسـتهترین نویسندههای رمانهای تاریخی-پلیسی در جهان آن پری (۱۹۳۸) بانوی نویسنده انگلیسی است که از او بهعنوان ملکـه بلامنـازع رمـان پلیسی عصر ویکتوریایی یاد میکنند. آن پـری بـا رمـان «چهـره یـک غریبـه» مجموعـه ماجراهای بازرس ویلیام مونک را آغاز کرد که به باور منتقدان، این مجموعه موفقترین آثار آن پری است. این کتاب دهمین کتاب از سری «ادبیات پلیسی امروز جهان» است که بیتا ابراهیمی آن را ترجمه کرده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
وحشت در وجودش دوید، پوستش مورمور شد. در زندان بود! خدا میداند چطور از اینجا سر درآورده بود. خواب میدید؟ اما هوا کاملا روشن بود! بهسختی جابهجا شد و حیرتزده به دوروبر اتاق نگاه کرد. همه تختها اشغال بود و کسانی کنار دیوارها به صف شده بودند. هیچ زندانی در کشور اجازه چنین کاری را نمیدهد! باید بلند شوند و کار کنند؛ حتی اگر طبق دستور زندان کاری نکنند، برای خودشان هم که شده باید تکان بخورند.
دست راست آمون
«دست راست آمون» نهمین کتاب از سری «ادبیات پلیسی امروز جهان» است که محمود کامیاب آن را ترجمه کرده است. لورن هنی (۱۹۳۶) نویسنده آمریکایی است که برای نوشتن داستانهای معمایی و جنایی در جهان شهره است. هنی در سری رمانهای «صدبدباک» ژانر معمایی را با تاریخ (مصر باستان) درهم آمیخته و آثاری خلق کرده که خواننده را با خود به تونل زمان و تاریخ میکشاند: «صدبدباک» خدمتگزاری وفادار به خاندان سلطنتی مصر و فرمانده پلیس مدجای در قلعه مرزی بوهن است، مردی توانمند و پرافتخار. او سرپرست افرادی است که انتخاب شدهاند تا بت زرین را در سفرش به بالادست نیل برای شفای پسر بیمار یک سلطان قدرتمند قبیلهای همراهی کنند. اما رود بزرگ هدیهای شوم به ارمغان میآورد: جسد افسری شجاع که به دلایلی نامعلوم و طرز فجیعی کشته شده است و فقط نقاشیهای کودکی گنگ که گم شده، به کمک باک میآید تا معمای قتل افسر را حل کند، پیش از آنکه به جنایاتی بزرگتر منجر شود و امپراتوری را به خطر بیندازد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
باک سر تکان داد و منظره جزیرهها را به یاد آورد که از بالای دیوار کمربندی، وقتی اولینبار با هوی حرف میزد، دیده بود. از بالادست به سمت جنوب، در آبراهه اصلی پهناور و تقریبا بدون مانعی، آب در جریان بود… به پیروی از راهنمایی هوی، پاروها را در آب فرو برد، ضربههای محکم پارویش روی جریان آب به جلو میراندشان.
وردست زنبوردار
شرلوک هولمز شخصیت نامآشنای ادبیات پلیسی جهان که از سال ۱۸۸۷ توسط سر آرتور کانن دویل نویسنده انگلیسی خلق شد، حالا به قرن بیستویکم آمده و در داستانهای لاوری آر.کینگ (۱۹۵۲) نویسنده آمریکایی نقش دیگری ایفا میکند. هولمز که مدت زیادی است بازنشسته شده به دور از هیاهو سرگرم مطالعه رفتار زنبورهای عسل در تپههای ساسکس است. او تصورش را هم نمیکند با کسی ملاقات کند که در ذکاوت همتای خودش باشد، چه برسد به اینکه آن شخص یک دختر نوجوان بیپروا باشد که شدیدا تمایل دارد کارآگاه شود. مری راسل شاگرد شرلوک هولمز میشود و چیزی نمیگذرد که مهارتش را در استنتاج و پذیرش خطر به اوج میرساند. او با وردستی کارش را شروع میکند و دستیار هولمز میشود، اما وقتی شخصیت شرور گریزپایی وارد ماجرا میشود، همکاری آن دو در معرض امتحان قرار میگیرد. این شخصیت شرور قصه کیست؟ از آنها چه میخواهد و کلید حل معماهای تودرتو در دست چه کسی است؟ شرلوک هولمز یا مری راسل؟
برای پاسخ به این پرسش باید کتاب «وردست زنبوردار» را که کتاب نخست از سری «ماجراهای مری راسل و شرلوک هولمز» است، بخوانید. این کتاب را زهرا باختری ترجمه کرده است.
* روزنامهنگار
آرمان