این مقاله را به اشتراک بگذارید
درخواست رفع محدودیت از بهروز وثوقی
مرتضی خبازیان
بیش از ۱۰۰ فیلمساز و اهالی فرهنگ و هنر در نامهای خطاب به حسن روحانی، رئیسجمهور، خواستار رفع محدودیتها برای هنرمندان از جمله بهروز وثوقی شدند. در این نامه آمده است: «از آنجا که جنابعالی به عنوان رئیس جمهور، حافظ حقوق شهروندی و مسئول اجرای قانون اساسی هستید، ما، جمعی از هنرمندان، فیلمسازان و نویسندگان و دستاندرکاران امور فرهنگی، از شما میخواهیم، یک بار برای همیشه تدبیری صورت گیرد تا هنرمندانی که صرفا به جهت کار هنری و فرهنگی با ممنوعیت خروج و ورود و ممنوعیت کار روبهرو هستند، بدون ایجاد مزاحمت بتوانند به وطن خود، رفت و آمد داشته و از حق طبیعی کار و فعالیت بهرهمند شوند، از آنجمله خواهان رفع محدودیتهای غیر قانونی برای هنرمند گرانمایه آقای بهروز وثوقی هستیم.» همچنین کانون کارگردانان سینمای ایران طی نامهای به سیدعباس صالحی وزیر ارشاد خواستار پایان دادن به ممنوعیت سینماگران قبل از انقلاب شد. دعوت هنرمندان به افطار رئیس جمهور کم و بیش دچار حاشیههایی بود و کسانی که اخبار را دنبال میکردند متوجه حساس شدن افطار امسال، نسبت به سالهای گذشته شده بودند. افطار رئیسجمهور و هنرمندان برگزار شد و تحویل نامهای از سوی فاطمه معتمدآریا به نمایندگی از ۱۰۰ هنرمند، برای برداشته شدن محدودیتها از بهروز وثوقی، ناگهان رنگ دیگری بهخود گرفت. این نامه تا حدی نشان میدهد که سیاستمداران تا چه اندازه میتوانند موثر در کار هنر و هنرمندان باشند. هنر آینه صاف جامعه بوده و جامعه خود را بیواسطه در آثار هنری میبیند. مواجهه سیاست و هنر، مواجههای پرفرازوفرود بوده است. هم سیاستمداران در بزنگاههای سیاسی نیاز به حمایت هنرمندان داشتهاند و هم هنرمندان انتظار داشتهاند که سیاستمداران از نفوذ خود استفاده کرده و پس از رسیدن به قدرت، نگاهی مشفقانه به هنر و هنرمندان داشته باشند. در بعضی دورهها این دادوستد سیاسی-فرهنگی به بهترین وجه انجام شده و البته در دورههایی هم دچار حضیض بوده است، اما در همان دورههای افت هم این رابطه دوسویه هیچگاه به تمامی قطع نشده است؛ گیریم که انشقاقی در بین هنرمندان پدید آمده باشد، گروهی از آنها به سیاست نزدیک شده باشند و گروهی دور، مثل وضعیتی که در دولتهای نهم و دهم پدید آمد.
غلبه حاشیه بر متن
حقیقت بیمانند آن است که تجربه پرهزینه دولتهای نهم و دهم چنان بود که با پایان دوره هشت ساله، کمتر کسی میتوانست حکم به ادامه آن وضعیت بدهد. همه نامزدها سخن از نو شدن فضا و تغییر در شرایط میگفتند. حسن روحانی با چهرهای که از خود نشان داد، هنرمندان را بیهیچ مکث و تردیدی به سوی خود کشید. البته نمیتوان از خاطر برد که نقش پسزمینه و حامیان اصلاحطلب روحانی در این بین پررنگ بوده است و حمایت هنرمندان از روحانی در انتخابات ۹۲ و سپس با قدرت و شدت بیشتر در سال ۹۶ را میتوان به معنی غلبه حاشیه بر متن هم تعبیر کرد. چرا که رابطه اغلب هنرمندان با وجه اصلاحطلبانه سیاست، رابطهای تاریخی است و به سالهای ابتدایی شکلگیری جریان اصلاحات برمیگردد. زندهیاد ایرج قادری با حمایت علی لاریجانی در دوران مدیریتش بر وزارت ارشاد توانست به سینما برگردد و چند فیلم هم بسازد. یکی از چهرههایی که در این سالها فراموش نشد و در هر تاریخنگاری از سینما حضور داشت، بهروز وثوقی بود. پیش از این در مراسم تشییع ناصر ملکمطیعی موضوع نیاز روحی و روانی وثوقی به بازگشت مطرح و بر همگان معلوم شد که چه اندازه این مساله برای او جدی شده است. درخواست صد هنرمند شناخته شده از رئیس جمهور برای فراهم کردن زمینه بازگشت وثوقی میتواند بازکننده مسیری جدید باشد. ضمن اینکه همه آن هنرمندان میدانند که روحانی در همه موارد ممکن و بهخصوص در موارد حساس تنها تصمیمگیرنده نیست، «امید» دارند که از همه نفوذ خود استفاده کند.
آرمان