این مقاله را به اشتراک بگذارید
زیستن در زندانی بزرگ به اسم کره شمالی
امیرعباس کلهر
«وقتی بچه بودم و زمانی که هنوز کیم ایل-سونگ زنده بود، به ما قول داد، روزانه «برنج و سوپ گوشت» بدهد. اما بیش از بیست و پنج سال بعد، این هدف همچنان محقق نشده بود. من در موقعیت قضاوت کردن بودم، زیرا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و پدرم از گرسنگی مرده بودند. بنابراین با وجود جشن های پرهزینه ای که رژیم برگزار می کرد، وعده ملت «ثروتمند و قدرتمند» دروغی توخالی بود. در واقع، تمام چیزی که کیم جونگ – اون و خانواده اش می خواستند ماندن بر سر قدرت تا جایی که بود که امکان داشت. آن ها به بیش از بیست و دو میلیون کره شمالی که در فلاکت و بیچارگی تلف می شدند اهمیتی نمی دادند.»
این بخشی از کتاب «هزار فرسنگ تا آزادی»، ترجمه زینب کاظم خواه بود. کتابی که سرگذشت یون سون کیم شهروند کره شمالی است که بدون اینکه دست به فعالیت سیاسی زده باشد یا اعتراضی علیه رژیم کرده باشد همراه با خانواده اش قصد ترک کره شمالی را می کنند. آن هم به خاطر اینکه گرسنه و فقیر هستند. البته تنها فعالیت ضد رژیم آنها که یون سون کیم به آن اشاره می کند و جزای آن را مساوی با مرگ معرفی می کند. نویسنده در این باره نوشته است: «از وقتی بچه بودم دو رهبر روز و شب به ما نگاه می کردند، همان کاری که آن ها در هر خانه دیگر در کره شمالی می کردند. پرتره ها همه جای کشور بودند، در هر ساختمانی و در هر قطاری در سیستم متروی پیونگ یانگ وجود داشتند. در شبه دینی که کیم ایل – سونگ آن را اختراع کرده بود، این پرتره ها به عنوان اشیای مقدس در نظر گرفته می شدند.» او درباره جرمی که درباره این پرتره ها مرتکب شدند نیز نوشته است: « مادر دیگر به این موضوع اهمیتی نمی داد. با دقت دو پرتره مقدس رهبرانمان را از قاب جدا کرد و قابشان را برداشت. قاب های چوبی آخرین چیزهای قابل فروش ما بودند. همین که مادرم آنها را از قاب در آورده بود، جرمی مرتکب شده بود که جزایش مرگ بود. ما باید مراقب می بودیم تا هیچ کس نفهمد که این چوب ها از کجا آمده است.»
نویسنده در این کتاب درباره زندگی در زندانی بزرگ نوشته است. زندانی که اکثر مردمان آن از وضعیت بیرون مرزها و آنچه در دنیای خارج می گذرد بی خبر هستند. زندانی که زندانیان برای بقا دست به هر کار ممکنی می زنند. در باره همین موضوع در پشت جلد کتاب آمده «حالا فهمیده ام که کشور ما در واقع زندانی بزرگ است، جایی که بازداشت شدگان از بدبختیشان بی خبرند، زیرا اولویت آنها همیشه جنگیدن برای زندگیشان بوده است.»
نثر کتاب که به چاپ دوم هم رسیده است، به واسطه ترجمه خوب آن راحت و خواندنی است. خواننده برخلاف ترجمه های دیگر با ترجمه ای سخت و مشکل روبرو نیستید که از ادامه دادن کتاب خسته شود بلکه مترجم روایت داستانی کتاب را حفظ کرده است. اگر وقت داشته باشید اما حوصله کافی برای خواندن نداشته باشید، کتاب چنان پرهیجان و جذاب است که شما را تا انتها با خود همراه می کند و می توانید آن را در یک روز تمام کنید. سرگذشت یون سون کیم و خانواده اش قطعا که تلخ و مایوس کننده است اما اتفاقاتی که در راه تلاش برای بقا و ادامه زندگی برای آنها افتاده است خواندنی و جذاب است. اینکه آدم هایی در آن شرایط سخت و سیاه زندگی که در کتاب توصیف شده است، به فرار، زندگی، و آینده امیدوارند شما را مجاب می کند که همراه لحظه های آنها در کتابی که ۲۰۲ صفحه دارد باشید.
«هزار فرسنگ تا آزادی» را نشر ثالث با قیمت ۲۱۵۰۰ تومان منتشر کرده و ترجمه آن هم کار زینب کاظمخواه است.
1 Comment
لی لی
این کتاب رو دارم میخونم.کتاب خیلی خوبیه ولی حسی که به من داد این بود که انگار نویسنده قصدش از نوشتن این کتاب این بوده که رسالتش در مورد ابراز نفرت از رژیم کره شمالی رو به انجام برسونه.البته که اون رژیم وحشتناک جایی برای دفاع نداره ولی کاش نثر کتاب جوری بود که خود خواننده میتونست تصمیم بگیره.