این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به رمان «رئیسجمهور ما» اثر فیلیپ راث
کاریکاتور نیکسون
سینا سعیدی*
«من بر اساس باورهای شخصی و مذهبیام، سقط جنین را شیوهای غیرقابل قبول برای کنترل جمعیت میدانم. بهعلاوه قادر نیستم روشهای نامحدود سقط جنین یا سقط جنین عامدانه را با اعتقادم به قداست بشری و زندگی نازادگان سازگار نمایم؛ چراکه بیشک نازادگان نیز حقوقی دارند؛ حقوقی که در قانون مشخص و حتی در اصول مشروح سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است.» این پاراگراف بخشی از اظهارات ریچارد نیکسون در سوم آوریل ۱۹۷۱ در سنکلمنت است که فیلیپ راث پنجمین اثر خود «رئیسجمهور ما» را با آن آغاز میکند. با این حساب حتی اگر از شباهت اسمی میان شخصیت اصلی رمان (ای.دیکسون دغل) و رئیسجمهور وقت ایالت متحده آمریکا چشمپوشی کنیم هنوز میتوانیم یقین داشته باشیم، شخصیتی که راث خلق کرده کاریکاتوری است از شخص نیکسون.
فیلیپ راث (۲۰۱۸-۱۹۹۳)، نویسنده شهیر آمریکایی و از بزرگترین نویسندگان نیمه دوم قرن بیستم، بعد از انتشار اولین اثر خود «خداحافظ کلمبوس»، توجه مخاطبان ادبیات داستانی و منتقدان را به خود جلب کرد. این کتاب جایزه ملی کتاب امریکا را در سال ۱۹۶۰ برای راث به ارمغان آورد، جایزهای که یکبار دیگر در سال ۱۹۹۵ موفق به کسب آن شد. راث فعالیت خود را از روزنامهنگاری آغاز کرد، دو سالی به ارتش پیوست و بعدها در کنار فعالیت ادبی به تدریس ادبیات تطبیقی در دانشگاه مشغول شد.
راث نوشتن «رئیسجمهور ما» را در دهه هفتاد میلادی و در حالی شروع کرد که انتشار چهارمین کتابش، «دادخواهی پورتنوی» با استقبال بینظیر مردم و منتقدان روبهرو شده و برایش موفقیت کاری و تجاری بزرگی به همراه آورده بود. «رئیسجمهور ما» درواقع شروع ماجراجویی راث در تجربه ژانرهای جدید ادبی است. اثری در قالب نمایشنامه خواندنی (نمایشنامهای که برای خواندن و نه اجرا روی صحنه نوشته میشود) که بعدها به دومین طنز بزرگ سیاسی دنیا بعد از گالیور مشهور شد.
کلودیا راث پیر پونت، جایی در کتابش (راثِ رهیده از بند) نقل میکند که راث ابتدا قطعهای کوتاه برای نیویورکتایمز نوشت که در آن اظهارات نیکسون در باب قداست بشری و حقوق نازداگان را با دفاعیات او از ستوان کالی که در همان زمان به دلیل قتلعام ۲۲ غیرنظامی در دهکدهای در ویتنام، تحت محاکمه بود، مقایسه کرده بود. واکنش نیویورکتایمز که مطلب راث را بیمزه خوانده بود چندان به مذاق نویسنده خوش نیامد و راث سه ماه بعد «رئیسجمهور ما» را منتشر کرد.
کتاب که تماما در قالب مکالمه نوشته شده، آشکارا نیکسون و کابینهاش را به باد انتقاد میگیرد. نبوغ راث در نوشتن اظهارات به ظاهر منطقی شخصیت اصلی داستان که لقب برازنده «دغل» را بر او نهاده کاملا آشکار است؛ طنز فوقالعادهای که بارها با آن قهقهه خواهید زد. شور و شوق انقلابی راث اما هرگز باعث نشده تا کنشگری سیاسی را نسبت به آفرینش ادبی مقدم شمارد. در حقیقت اثر راث خشم اوست که در قالب اثری ادبی درآمده است؛ واکنش او نسبت به پدیدهای به نام ریچارد نیکسون و ذهن بیمار و گرسنه قدرت او.
ضدقهرمان داستان فردی است به ظاهر صلحطلب، معتقد به قداست انسان و حتی قائل به حقوق نازادگان که مشکلی با قتلعام زنان و کودکان ندارد. سیاستمداری تمامعیار که همواره خود را بیتفاوت نسبت به آرای عمومی نشان میدهد و وانمود میکند آنچه برایش در درجه اول اهمیت قرار دارد حقیقت است.نکتهای که بسیار جالب توجه و تاملبرانگیز است واکنش نیکسون به کتاب است. در نوارهای ضبطشده کاخ سفید، جایی نیکسون از هالدمن که رئیس ستاد انتخاباتیاش بود درباره «رئیسجمهور ما» میپرسد. واضح است که او درباره کتاب و واکنشها نسبت به آن نگران است. هالدمن کتاب را مسخره و حالبههمزن توصیف میکند. نکته قابل توجه اما این است که مکالمات میان نیکسون و هالدمن که سالها بعد از چاپ کتاب منتشر شد، هر کسی را به یاد مکالمات دغل و دوستانش در کتاب میاندازد.
کتاب اولینبار در سال ۱۳۸۲ توسط افشین رضاپور به فارسی درآمد و اولین ترجمه از آثار راث به فارسی بود. ترجمهای بسیار روان که مترجم بهخوبی از عهده طنز آن برآمده و بیشک یکی از بهترین ترجمههای آثار طنز به فارسی است. طی ۱۵ سال گذشته آثار دیگری از راث به فارسی چاپ شده و حالا فیلیپ راث برای خوانندگان فارسیزبان نامی آشناست. بازنشر «رئیسجمهور ما» پس از پانزده سال توسط انتشارات ققنوس خبر خوشی است برای دوستدارن ادبیات آمریکا و بهویژه فیلیپ راث، که متاسفانه اندکی پس از چاپ دوم «رئیسجمهور ما» درگذشت. تاثیر او بر ادبیات آمریکا و جهان انکارناشدنی است، این را از یکسو اقبال سینماگران به آثارش نشان میدهد که حاصلش اقتباس شش فیلم بر اساس کتابهای او است، و از سوی دیگر جوایز بسیاری که دریافت کرده است: جایزه کتاب ملی آمریکا برای رمان «خداحافظ کلمبوس»، ۱۹۶۰؛ جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریکا، برای رمان «ضد زندگی»، ۱۹۸۶؛ جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریکا برای رمان «میراث»، ۱۹۹۱؛ جایزه پن فاکنر برای رمان «عملیات شایلوک»، ۱۹۹۴؛ جایزه کتاب ملی آمریکا برای رمان «تئاتر سَبَت»، ۱۹۹۵؛ جایزه پولیتزر برای رمان «پاستورال آمریکایی»، ۱۹۹۸؛ جایزه پن فاکنر و جایزه مدیسی فرانسه برای رمان «زنگار بشر»، ۲۰۰۱؛ جایزه پنفاکنر برای رمان «یکی مثل همه»، ۲۰۰۷؛ جز اینها، راث، جایزه بین بینالمللی بوکر، جایزه فرانتس کافکا، مدال ملی هنر آمریکا، جایزه پن سال بلو و جایزه پن ناباکوف را برای یک عمر دستاورد ادبی دریافت کرده است.
* منتقد ادبی
آرمان