این مقاله را به اشتراک بگذارید
فلسفه شیرین روبرتو بولانیو درباره آفرینش ادبی
راندگان باغ عدن
دانیال حقیقی
هنوز وقتی یک دوست شاعر را ملاقات میکنم، کسی که حقیقتا شاعر است، فلسفه بولانیو را به خاطر میآورم و شاید از آن بیشتر، وقتی یکی از رفقای نویسنده را برانداز میکنم. سعی میکنم با دقت او را زیر نظر بگیرم و آن را در یکی از دستهبندیهای روبرتو بولانیو بگنجانم. سهند آقایی کدام یکی است؟ آراز بارسقیان در کدام دسته قرار میگیرد؟ پیام یزدانجو در کدام؟ امیر خورشید کدام یکی است؟ زهرا عبدی را کجا میتوانم بگنجانم؟
یکی از چندین بدل داستانی بولانیو، شخصیت استاد فلسفهای به نام آمالفیتانو است که در آستانه جنون قرار دارد. این شخصیت در رمان ۲۶۶۶ ظاهر میشود و در رمانی با عنوان «اندوهانِ کارآگاهِ حقیقی»، فلسفهای را که از زبان سن اپیفانیو، شخصیت رمان «کارآگاهان وحشی» قبلا شنیدهایم، بازگو میکند. بر این اساس او ادبیات را به سه جنس دستهبندی میکند. همسان، دگرسان و هردوسان: رمانها عموما دگرسان هستند و داستانکوتاه هردوسان، شعر اما تماما همسان است و طیف گستردهای در این حوزه جا میگیرد، از اشعار شاعران بچهننه تا حوریان و پریرویان و غلمانها (من هم برای بار اول خیلی خندیدم). و در ادامه گروههای عمدهای را که در تولید ادبی شعر حضوری پررنگ دارند، از میان اینها مشخص میکند و هرکدام از شعرای بزرگ تاریخ را در این دستهها میگنجاند. والت ویتمن یک غلمان است و نرودا یک ملوسک غیرعادی، همینطور اکتاویو پاز. برای من خورخه لوییس بورخس از همه خلاقانهتر دستهبندی شده بود: او یک philene است، هویتی زنانه و ظریف که با زیبایی، تمرکز، خوشقلبی و پشتکارشان شناخته میشوند. بولانیو میتواند هزار صفحه برای ما بنویسد و شاعران و نویسندهها را در این دستههای اسطورهای باغ عدنی بگنجاند؛ مدام از این به آن اعتبار بدهد و آنها را با هم بیامیزد و دستههای جدید با شاعرانی دیگر خلق کند.
دانش اسطورهای بولانیو حیرتانگیز است. به نظرم آنقدر زیاد است که اگر بخواهند بر اساسش یک وبسایت خودشناسی مثل «خودشناس» بسازند، هیچوقت بالا نمیآید. او شخصیتهای پرتعداد رمانهایش را بر اساس نگاهی انتقادی به همین اسطورههای ازلی و عدنی ساخته است و آنها را در کنار یک زیردستی دانشنامهای از همین اسطورهها به خواننده معرفی میکند و او را وارد این بازی میکند تا پیدا کند که او معادل کدام یکی رفتار میکند. بولانیو شهود خاصی در تشخیص درونیات و منویات شخصیتها داشت. از نظر او دگرسانها در قیاس با همسانان، منشی مردانه دارند. آنها برخلاف همسانان که به فروش و شهرت اهمیت میدهند برای شرافت قلم میزنند، افتادهحالند و بینهایت رند. آنها خودشان را از جامعه با فاصله نگه میدارند و مطلوب آن است که برخی متوجه اهمیت آنها شوند.
بافه، دیگر فلسفه شاعرانه بولانیو، یک دستهبندی دیگر است که آشکارا بر جنبههای قدرت نرم ادبیات تاکید دارد. فارغ از خالقین و آفرینشگران، او جنگآوران و دلاوران عرصه نبردهای ادبی و فرهنگی را مترجمان بزرگ، بروکراتهای کوچک و دیپلماتهای والامقام میداند. از نظر او، بروکراتهای کوچک همان بررسها و کسانی هستند که در انتشاراتیها کار روابط عمومی انجام میدهند. دیپلماتها هم آنانی هستند که میان پهنههای گوناگون امپراتوری ادبیات جهان ارتباطاتی واقعی برقرار میکنند: بورخس، آخماتووا و پاسترناک، اکتاویو پاز، نرودا، سوزان سانتاگ. در پهنه ادبی ایران هم ما مترجمان بزرگی داریم چون سارا خلیلی، شعله ولپی، ونداد جلیلی، بیژن الهی و اکبر معصوم بیگی. دیپلماتهای ما هم چهرههایی چون محمود حسینیزاد و مرحوم مدیا کاشیگر هستند. بروکراتهای ریز و درشت هم که بسیارند و هر بنگاه نشر کتاب یکی دو عدد از این ورقها برای خودش رو کرده است.
نویسندگان چپگرا در این وضعیت درمقابل نویسندگان راستگرا قرار میگیرند که به کل متعلق به نیمکرهای دیگر هستند. آنجا دیگر خبری از آفرینش ادبی نیست. خبری از فخر و حسادت و شکوه شاعران و نویسندگان. کتابِ «ادبیات فاشیستی در قاره آمریکا»، شرح گنگسازیها و مافیای ادبی دست راستی در امریکای لاتین است که با جایزه بازی و ساختن ایدئولوژیهای ادبی کثیف تلاش میکند تا ذهنیت مخاطبین به سمتی که مطلوب فاشیستها بود جهت داده شود. او به کنگرههای ادبی اشاره میکند، به سمینارهای متعددی که مدام برای بالا و پایین کردن جایگاه این نویسندگان برپا میشد.
بولانیو جهانهای متفاوت و متعددی در آثارش خلق کرده است و اصل آفرینشگری او هم بر همین است. او مدام در حال دگرسانی است: شبانه شیلی، آخرین غروبهای زمین، یک داستان لمپن، تعویذ، ۲۶۶۶، سگان احساساتی، کارآگاهان وحشی، اندوهان کارآگاه حقیقی… هرکدام از این رمانها جهان و دریافتهایی به کل متفاوت برای ما میسازند. محمد جوادی، پویا رفوئی، رباب محب، مریم اسماعیلپور، ونداد جلیلی، پوپه میثاقی و وحید علیزاده، مترجمینی هستند که تاکنون دست به ترجمه آثاری از این نویسنده زدهاند.
اعتماد