این مقاله را به اشتراک بگذارید
راز ناتمام ماندن پروژههای «تختی»؛ روح جهانپهلوان راضی نیست؟
روایت است که علاوه بر تهییه کنندگان سینما، دوستان تختی همانند محمد غلی فردین بارها سعی کردند پای او را به سینما باز کنند. اما هر بار به دلایلی روی پرده رفتن تختی میسر نشد. این ماند تا زمانی که بحث ساختن فیلمی درباره زندگی او مطرح شد، اما گویا روح تختی هم حاضر نیست به این تصویرش روی پرده سینما به نمایش در آید! آنچه می خوانید حکایت ناکام مندن همین پروه هاستاز تختی حاتمی تا تختی کیمیایی و حالا هم بهرام توکلی…
***
بازخوانی سرنوشت پروژههایی که قرار بود زندگی غلامرضا تختی را به تصویر بکشند؛ چرا هیچ کدام فرجام موفقی نداشتند؟ راز این ماجرا چیست؟ حکایت عجیبی است همانقدر که مرگ غلامرضا تختی پر رمز و راز است، پروژههایی که قصد دارند زندگی او را تصور کنند مرموز هستند!
ماورا و توهم و امثالهم را بگذارید کنار؛ واقعیت همین است که همچنان ساخت اثری درباره تختی با اما و اگر مواجه میشود. شاید بگویید اینکه امیر جدیدی از پروژه بهرام توکلی کنار میرود، طبیعی است؛ حرفی در آن نیست ولی وقتی گذشته را مرور می کنیم و میبینیم نه علی حاتمی توانست کارش را تمام کند و نه بهروز افخمی موفق شد همان نگاه را ادامه دهد، ماجرا قابل تامل میشود.
تازه مسعود کیمیایی هم میخواست یک فیلم – سریال بسازد که نشد. حالا هم که امیر جدیدی کنار کشیده و نمیدانیم سرانجام پروژه «غلامرضا تختی» چه میشود. حتما با طرح این پرسش متهم میشویم ولی بگذارید بپرسیم که آیا روح آقا تختی راضی نیست؟!
یک خاطره از حاتمی به افخمی
این گزارش که میخوانید بازخوانی چهار پروژه است که برای ترسیم زندگی تختی دورخیز کرده بودند. پیش از آن حیفمان آمده روایت اخیر حسن حسن دوست را که تدوین گر پروژه حاتمی و افخمی بوده، مرور نکنیم.
او این حرف ها را به روزنامه ابتکار زده و باشگاه خبرنگاران بازنشرش داده است: «از زمان نگارش فیلمنامه در خدمت استاد حاتمی بودم، بعد که بیمار شدند برای یک سال این کار متوقف شد. در واقع نزدیک به مرحله تولد بودیم که بیماری به اوج خودش رسید و نتوانستیم به مرحله تولید برسیم. مرحوم حاتم به خارج از کشور رفت و تا زمانی که دوبار برگردد، یک سال طول کشید. وقتی مجددا فیلمبرداری را شروع کردیم، بلافاصله به گروه اضافه شدم. راشهایی که هر روز فیلمبرداری میشد را به دستم میرساندند و به صورت تلفنی با ایشان در تماس بودم.»
حسن دوست درباره همکاری با بهروز افخمی برای ساخت ادامه این فیلم ناتمام توضیح میدهد: «از آنجایی که نزدیک به ۵۰ دقیقه مفید از فیلم مرحوم حاتمی فیلمبرداری شده بود. من تمام صحنه ها را آماده کرده بودم، حتی یک راف کات کوچکی نیز انجام داده بودم تا ایشان ببینند و نظر دهند، اما متاسفانه این امکان میسر نشد. بعد از اینکه قرار شد بهروز افخمی کار را ادامه دهد، تاکید کرد که سبک و شیوهاش با مرحوم حاتمی متفاوت است، بنابراین باید فیلم خودش را بسازد. در نتیجه مجبور شد فیلمنامه جدیدی بنویسید و من از ابتدای مراحل فیلمنامه نویسی همراهش بودم. فیلمنامه افخمی ارتباطی با کار مرحوم حاتمی نداشت. او از دیدگاه خودش «جهان پهلوان تختی» را ساخت.
اینکه بگوییم این کار درست بود یا نه جایز نیست. چرا که این فیلم با اثر استاد حاتمی کاملا متفاوت است.»
او میگوید: «به نظرم داستان زندگی تختی به قدری پیچیدگی و درام دارد که شاید ده فیلمساز دیگر هم بتوانند درباره آن فیلم بسازند. ضمن اینکه هنوز دقیقا مشخص نیست که علت مرگ او چه بود. همانطور که دیدگاه های مرحوم حاتمی و بهروز افخمی متفاوت بود، مسلما بهرام توکلی نیز نظر دیگر داشته باشد. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت.»
علی حاتمی، حسرتی که به دل ها ماند
سال ۱۳۷۳ در تاریخ سینمای ایران میتوانست یگانه شود اگر اجل مهلت میداد و علی حاتمی میتوانست فیلم «جهان پهلوان تختی» را به سرانجام برساند. مرور مسیری که این کارگردان فقید پی گرفت، خواندنی است. هرچند بخشهایی از این روایت برای علاقمندان پیگیر سینما شاید تکراری باشد.
پروسه ساخت فیلم
گفته میشود علی حاتمی موقع ساخت فیلم «کمال الملک» طرح ساخت فیلمی بر اساس زندگی جهان پهلوان تختی را در ذهن داشته است. کمی بعد یعنی در سال ۱۳۶۳ بنیاد مستضعفان برای سرمایه گذاری فیلم اعلام آمادگی میکند.
این بنیاد اما منصرف میشود و پروژه چهارسال معلق میماند. حاتمی در این فاصله با سازمان تربیت بدنی و باشگاه پرسپولیس برای سرمایه گذاری فیلم به توافق میرسد ولی همکاری در نهایت شکل نمیگیرد.
سال ۷۳ هدایت فیلم و سیما فیلم به طور مشترک پای کار می آیند و فیلم «جهان پهلوان تختی» کلید میخورد. حاتمی پیش از این دو فیلم «مادر» و «دلشدگان» را با هدایت فیلم ساخته بود که هر دو از آثار ممتاز این کارگردان محسوب میشوند.
مرتضی شایسته پیش تر گفته بود: «من افتخار داشتم که در کنار ایشان باشم و همکاری کنم. علی حاتمی به شدت اخلاق گرا و صبور بود. با وجود رأفت در رفتارش بسیار جدی و حرفه ای عمل میکرد. میتوانم بگویم قاطبه اهالی سینما دوست داشتند با او کار کنند. آقای حاتمی به ریزه کاری ها بسیار توجه داشت. ولی اصلا اهل ریخت و پاش نبود. هرچیزی را سر جای خودش استفاده میکرد. مرحوم حاتمی علاوه بر دقت در نگارش، فیلمنامه را به صاحب نظران خارج و داخل سینما میداد تا بخوانند و از نظرات دیگران استفاده میکرد.»
زاویه نگاه فیلم
علی حاتمی قصد داشت زندگی کامل غلامرضا تختی را سینمایی کند؛ از بدو تولد تا لحظه مرگ. او برای نقش های کودکی و نوجوانی دو بازیگر انتخاب کرد و نقش جوانی و پیری جهان پهلوان تختی را هم به خسرو نظافت دوست که خودش کشتی گیر است سپرد.
زنده یاد عزت الله انتظامی هم در نقش پدر تختی بازی میکرد. حاتمی ابتدا قصد داشته از فرامرز قریبیان استفاده کند که چون تبحر در کشتی برایش مهم بوده، نظافت دوست را ترجیح میدهد.
سرانجام
شروع فیلمبرداری «جهان پهلوان تختی» مصادف میشود با بیماری علی حاتمی. او با انگیزه بود و به رغم پیشروی سرطان کارش را ادامه داد تا اینکه بعد از ۵۰ دقیقه فیلمبرداری، مجبور به بستری شد. در نهایت هم اجل مهلت نداد تا حاتمی فیلمش را کامل کند. فیلم ۱۰ سال مسکوت بود تا اینکه بهروز افخمی تصمیم گرفت ادامهاش را بسازد.
روایت کارگردان
زنده یاد حاتمی مشتاقانه سراغ زندگی تختی رفته بود اما از سختی ها و حساسیت ها به خوبی اطلاع داشت. او در این باره یک روایت معروف دارد: « مطالعه و بررسی شخصیتهایی چون غلامرضا تخت در آغاز کار آسان مینماید. چرا که پژوهش در مورد افراد سرشناس معاصر حداقل مدارک و مستندات زنده و تازهای را در دسترس پژوهشگر میگذارد.
اما شاید مورد تختی استثنایی و شگفت باشد. «جهان پهلوان» در ذهن و باور توده ها نشانه قهرمانی ها و پهلوانی ها بود.» بهروز افخمی، قصه ای که باز نشد.
بهروز افخمی، قصه ای که باز نشد
بعد از درگذشت علی حاتمی، مرتضی شایسته چندین گزنه برای ساخت ادامه پروژه ناتمام «جهان پهلوان تختی» در نظر میگیرد از جمله بهروز افخمی. او اما در نهایت فیلم خودش را ساخت.
چطور فیلم به او رسید؟
وقتی علی حاتمی «جهان پهلوان تختی» را کلید میزند، بهروز افخمی در تدارک ساخت «عقرب» بوده است. دستیاری حاتمی به او پیشنهاد میشود و افخمی به شرط اینکه ابتدا فیلم خودش را تمام کند، میپذیرد. کمی بعد حاتمی تسلیم مرگ میشود و مرتضی شایسته، تهیه کننده فیلم «جهان پهلوان تختی» از افخمی میخواهد کار را دست بگیرد. افخمی قبول نمیکند و حتی پیشنهاد میدهد پرونده فیلم برای همیشه مختومه بماند!
با این حال حدود دو ماه بعد که از جو احساسی خارج میشود اعلام آمادگی میکند. در این مدت، مرتضی شایسته توافقی اولیه با ناصر تقوایی به دست می آورد اما وزارت ارشاد با این کارگردان موافقت نمیکند. ظاهرا مسئولان وقت نگران بودهاند تقوایی کار را نیمه رها کند!
چه زاویه نگاهی دارد؟
بهروز افخمی تصمیم میگیرد راش های علی حاتمی را کنار بگذارد و «جهان پهلوان تختی» را با فیلمنامه و روایت خودش بسازد. او برای این کار فیلم را به شکل مستند در می آورد و از جایی شروع میکند که علی حاتمی از دنیا رفته و یک کارگران قصد تمام کردن فیلم او را دارد. در این تحقیق و پژوهش، فیلم حرف هایی را که درباره تختی لازم است بیان میکند.
نتیجه
بهروز افخمی خیلی هوشمندانه رفتار کرد؛ او «جهان پهلوان تختی» را شبیه مستند ساخت که گاهی فراموش میکنیم آنچه میبینیم «فیلم تو فیلم» است یا یک اثر مستند. با این تمهید همه شائبه های درباره مرگ تختی از قتل تا خودکشی را نیز به چالش کشید ولی حکم قطعی صادر نکرد تا پایان زندگی تختی «رازگونه» بماند. بردن فیلم به تم معمایی-جنایی دیگر تمهید هوشمندانه افخمی است که باعث جذاب تر شدن آن شد.
افخمی خود درباره فیلم جهان پهلوان و اینکه قرار بود حتی محمد علی فردین در آن بازی کند، گفته است: «قرار بود فردین برای فیلم جهان پهلوان تختی در چند سکانس نقش خودش را بازی کند. یعنی به عنوان فردین کشتی گیر در فیلم حضور داشته باشد چون میدانید که فردین نخستین کسی بود که در آن اتاق هتل را باز کرد و جنازه مرحوم تختی را دید. او نیز موافق بود و وقتی سناریو را خواند بسیار از آن خوشش آمد طوری که ما در حال فیلمبرداری بودیم که او پیشنهاد داد تا فیلم را یک بار دیگر و این بار با بازی او در نقش کارگردانی که میخواهد درباره تختی فیلم بسازد، جلوی دوربین ببریم. یعنی فردین به جای فریبرز عرب نیا بازی کند.
من هم خیلی از پیشنهاد او خوشم آمد و از خودم پرسیدم چرا این فکر به ذهنام نرسیده بود اما متاسفانه یک ماه تا جشنواره نمانده بود و تهیه کننده چنین کاری را نمیپذیرفت. بیماری و فوت علی حاتمی، کارگردان اول فیلم جهان پهلوان تختی را مدتی بازنگه داشته بود و حالا که ۷۵ درصد آن فیلمبرداری شده بود امکان چنین اتفاقی نبود. به همین خاطر نشد که این پیشنهاد را عملی کنیم و من بابت این اتفاقی که نیفتاد همیشه تاسف میخورم. فردین از تختی و روزی که جنازه او را پیدا کرد چیزهایی برایم تعریف کرده که شاید فرصتی شد، بعد ها در مورد آنها بگویم. »
مسعود کیمیایی دورخیز در حد فیلمنامه
تلاش هدایت فیلم منجر به «جهان پهلوان تختی» با کارگردانی بهروز افخمی شد. با این حال مرتضی شایسته این هدف را پس ذهن داشت که در فرصت مناسب ادامه کار ناتمام علی حاتمی را توسط یک کارگردان دیگر به پایان برساند.
همانطور که اشاره کردیم افخمی از راشهای حاتمی گذشت و فیلم خودش را ساخت. با این حال هنوز شایسته بر عزم خود مانده که در ادامه درباره اش صحبت کرده ایم. فعلا درباره مسعود کیمیایی بخوانید که نامش به عنوان سازنده تختی بر سر زبان ها افتاد. فیلم-سریالی که بعد از ۱۴ سال کسی از آن خبر ندارد و معلوم نیست آیا قرار است ساخته شود یا برای همیشه به بایگانی رفته است.
طرح اولیه
هفت سال بعد از فیلم بهروز افخمی یعنی «جهان پهلوان تختی» شبکه دو تصمیم میگیرد یک فیلم-مجموعه بر اساس زندگی تختی بسازد. سال ۱۳۸۳ طرح این پروژه تصویب میشود و علیرضا نادری برای نگارش فیلمنامه آن قرارداد میبندد.
چرا کیمیایی؟
از زمان ثبت طرح تا سه سال بعد، گزینه های مختلفی برای کارگردانی فیلم-مجموعه «جهان پهلوان تختی» مطرح میشود و در نهایت قرعه به نام مسعود کیمیایی میافتد. او نیز مشتاقانه میپذیرد تا اولین سریال کارنامه اش با زندگی تختی رقم بخورد. در این زمان سیناپس پروژه توسط علیرضا نادری کامل شده بود که از قضا، فضای آن به حال و هوای آثار کیمیایی نزدیک است. او نیز وقتی فیلمنامه را میخواند بر کلیت آن صحه میگذارد.
مسعود کیمیایی حتی در مصاحبه ای که سال ۸۶ با خبرگزاری مهر انجام داد، گفته بود: «زندگی تختی و پرداختن به ابعاد شخصیت و پهلوانی او، موضوعی ملی است. او بخشی از زندگی و ورزش سنتی مردم ایران است و برای ساخت چنین پروژه ای آمادگی کامل دارم.»
مسعود کیمیایی به قدری برای ساخت زندگی تختی مصمم بود که درباره جزئیات متن هم نظر داده بود: «ابتدا باید فیلمنوشت را که توسط نویسنده اثر نوشته شده بخوانم. به هر حالی یکی از ویژگی های زندگی تختی وجوه پنهان زندگی او بوده که باید به نوعی در اثر ساخته شده لحاظ شود.»
سرانجام
طولانی شدن مرحله پیش تولید و نیز برخی مخالفت ها با حضور مسعود کیمیایی در تلویزیون و برای ساخت این اثر، باعث تعویض کارگردان میشود. گفته میشود سیدرضا میرکریمی گزینه بعدی ساخت فیلم-سریال «جهان پهلوان تختی» بوده که این همکاری نیز شکل نمیگیرد. همزمان این شایعه زمزمه میشد که دلیل این اتفاق تک و پاتکی است که در برهه ای میان تلویزیون و کارگردان های سینما بر سر ماجرای سال ۸۸ شکل گرفت.
ظاهرا در آن دوره میرکریمی جزو چهره های ممنوعه تلویزیون قرار داشت و اجازه همکاری با او داده نشد. البته با گذشت زمان و ساخت فیلم «امروز» با سرمایه گذاری معاونت برون مرزی سیما، فرضیه ممنوعیت همکاری سیدرضا میرکریمی رد میشود.
با این حال او هم سریال را نساخت و طرح پروژه «جهان پهلوان تختی» همچنان در بایگانی است. بخش مهم ماجرا این است که قسمت نبود کیمیایی اولین سریال خود را بسازد. بعید است عزمی برای حضور او در این پروژه وجود داشته باشد.
به استناد خبرهایی که سال ۸۶ منتشر شد فیلمنامه سریال تختی جزو تولیدات الف ویژه صدا و سیماست و قرار بوده یک فیل سینمایی و مجموعه ای ۱۳ قسمتی از آن تولید شود. ویژگی بارز کیمیایی شناخت او از دوره و زمانی است که زنده یاد تختی در آن زیست میکرده. درک چنین اتمسفری به انضمام آشنایی با خلقیات تختی، میتوانست منجر به اثری قابل تامل شود.
بهرام توکلی، خطر در کمین است
امیدواریم جدایی امیر جدیدی از پروژه غلامرضا تختی باعث تعطیلی کامل آن نشود. چیزی که مشخص است اینکه سازندگان این فیلم جدیدی را در اختیار ندارند و سراغ یک نابازیگر رفته اند.
مرور یک خبر
چهارم اردیبهشت امسال خبر ساخت فیلم زندگی تختی توسط بهرام توکلی به طور رسمی رسانه ای شد: «بعد از تجربه موفق فیلم «تنگه ابوقریب»، سعید ملکان و بهرام توکلی، زندگی جهان پهلوان تختی را مقابل دوربین خواهند برد. نگارش فیلمنامه این فیلم سینمایی به تازگی به اتمام رسیده و جهت دریافت پروانه ساخت به وزارت ارشاد ارائه شده است.»
یک ماه بعد خبر رسید که امیر جدید نقش غلامرضا تختی را بازی میکند: «امیر جدیدی به عنوان اولین بازیگر پروژه سینمایی جدید بهرام توکلی با عنوان «غلامرضا تختی» انتخاب شد. بهرام توکلی به تازگی پروانه ساخت فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» را دریافت کرده و پیش تولید این فیلم را آغاز کرده است.»
سوم شهریور خبرهای تکمیلی در اختیار رسانه ها قرار گرفت: «پس ازینکه اعلام شد، امیر جدیدی قرار است نقش غلامرضا تختی، قهرمان کشتی ایران را در فیلم «غلامرضا تختی» بهرام توکلی بازی کند، امروز نام جدیدترین بازیگران این فیلم اعلام شد. حمیدرضا آذرنگ، پریوش نظریه و ستاره پسیانی بازیگران جدیدی هستند که حضورشان در فیلم «غلامرضا تختی» قطعی شده است. فیلمبرداری این فیلم را حمید خضوعی ابیانه انجام خواهد داد.
فیلم در چه مرحلهای است؟
هفته پیش خبر آمد که ماهور الوند نقش همسر تختی را بازی میکند. خبر دوم اما جالب تر بود: انصراف امیر جدیدی.
این خبر ۲۵ مهر رسانه ای شد و یک تکمله هم دارد: «در پی جدا شدن امیر جدید از فیلم سینمایی «تختی»، امروز عکسی از یک نابازیگر در فضای مجازی منتشر شد که برخی از رسانه ها از او به عنوان بازیگر نقش تختی نام بردند. شاهرخ شهبازی که قرار است در نقش تختی ظاهر شود، کشتی گیر بوده و تجربه بازی در برخی تولیدات استانی را دارد. او به عنوان مشاور املاک هم فعالیت میکند.»
توکلی موفق میشود؟
این سخت ترین آزمون بهرام توکلی است. او کارگردان خوش سابقه ای محسوب میشود که مرور بخش از کارنامهاش در ستون ابتدایی پرونده ثابت میکند همچنان رو به رشد حرکت میکند. به اتکای این کارنامه موفق اما نمیتوان با اطمینان از موفقیتش در ساخت زندگی جهان پهلوان تختی گفت.
زندگی پر رمز و راز غلامرضا تختی را نمیتوان به استناد واقعیت ها و شایعات شنیده شده روایت کرد بلکه نیاز است از فیلتر کارگردان عبور کند. حتی لازم است ناگفتههایی به این زندگی الصاق شود تا شاهد یک «تختی جدید سینمایی» باشیم. اگر زنده یاد خاتمی یا بهروز افخمی ، تختی مورد نظر خود را دراماتیزه کردند، خود را صاحب تئوری میدانند؛ توکلی نیز چنین شانی برای خود قائل است؟ او تا چه حد میتواند به زندگی تختی و حرف های مگو نزدیک شود؟ چه حرفی را خواهد زد که دربارهاش نشنیده ایم؟ اصلا او از پس یک فیلم زندگی نامه ای بر میآید؟
کار بهرام توکلی سخت است؛ خیلی هم سخت. حتما در جشنواره امسال اگر فیلم آماده شود، تمرکز خاص و عام بیش از همه بر یک فیلم است؛ غلامرضا تختی. باید دید این بار حاصل تلاش ها برای نزدیک شدن به جهان پهلوان چه نتیجه ای به همراه دارد. بهرام توکلی و سعید ملکیان فعلا ترجیح میدهند به دور از هیاهوی رسانه ای کارشان را پیش ببرند.
جدیدی چرا نخواست تختی باشد؟
انتخاب امیر جدیدی به عنوان بازیگر نقش غلامرضا تختی، همانقدر که وام با تعجب بود نوعی از تحسین را هم به همراه داشت. این بازیگر از جمله چهره های موفق چند سال اخیر سینمای ما است که همکاریاش با بهرام توکلی منجر به سیمرغ شد. خاطره خوش همکاری «تنگه ابوقریب» این دو را به پروژه «جهان پهلوان تختی» رساند که خب در نیمه، قطع همکاری کردند. امیر جدیدی برای جدا شدن از این پروژه دلایلی داشته که در نامه ای که سازندگان در اختیار رسانه ها قرار دادند، مرورش کرده ایم. آیا این دلایل برای جدایی معقولانست یا باید دنبال فرامتن گشت؟
ابهام اول گریم
در بخشی از خبری که عوامل پروژه «غلامرضا تختی» در اختیار رسانه ها قرار داده اند، گریم سنگین را یکی از عوامل جدایی امیر جدیدی میدانند. این دلیل بیش از همه شبیه توجیه است. چرای اش توضیح داده شده، پیش از آن اصل دلیل را بخوانید: «بعد از تست گریم گروه تولید و امیر جدیدی به این نتیجه رسیدند که امکان فیلمبرداری مبارزات کشتی جهان پهلوان تختی با این گریم سنگین امکان پذیر نیست. بنابر اعلام سازندگان این اثر، امکان حذف این صحنه ها هم از فیلمنامه به هیچ وجه میسر نیست.»
از یک تهیه کننده، کارگردان و بازیگر تیزهوش (سعید ملکان، بهرام توکلی و امیر جدیدی) بعید است نتوانند مسیر یک پروژه را پیش بینی کنند. مگر موقع انتخاب جدیدی و انجام تست گریم نمیدانستهاند بخش زیادی از قصه مربوط به صحنه مبارزات کشتی است؟ فرض بر اینکه کار برای بازیگر سخت است، پس استفاده از بدل و جلوه های ویژه کی به کار می آید؟
ابهام دوم: زمان بندی
دلیل دیگر جدایی جدیدی، مربوط به زمان بندی پروژه است. در این خبر آمده: «فاز نخست فیلم که مربوط به دوران کودکی غلامرضا تختی است، پس از بیست روز در احمد آباد مستوفی به اتمام رسید. همچنین مراحل تمرین کشتی و آمادگی جسمانی امیر جدیدی به مدت شش ماه مستمر ادامه داشت، اما به دلیل طولانی شدن آماده سازی دکور های فاز ۲ و ۳، تغییر در زمان بندی پروژه و از طرفی به علت حساسیت بسیار زاد بزرگسالی جهان پهلوان تختی که نیاز به مواد اولیه تهیه شده از خارج کشور داشت، تست گریم به روزهای اخیر موکول شد.»
در این بخش گفته شده تست گریم تازه انجام شده و پیش ازین نمیدانستهایم با این حجم گریم امکان مبارزه نبوده. همه دلایل قبول؛ آیا تهیه کننده با تجربه ای چون سعید ملکان نمیدانسته پروژهای حساس به نام «غلامرضا تختی» مشمول زمانبندی دقیق نمیشود؟ چرا از روز اول این مسئله را در قرارداد بازیگر لحاظ نکرده؟
ابهام سوم: تعهد
«با طولانی شدن زمان پیش تولید و تولید و داشتن تعهد از جانب آقای جدیدی به پروژه های دیگر، با توافق کامل، همکاری ایشان با پروژه «غلامرضا تختی» قطع شد.» با کارنامهای که جدیدی از خود به جا گذاشته به راحتی میتوان پی به این نکته برد که برای او کیفیت کار اهم از هر مشخصه دیگری است. یعنی اگر دل این بازیگر با فیلم بوده، میتوانسته پروژه های دیگر را کنار بگذارد و روی تختی تمرکز کند. واقعاً او نمیداند نقش چه کسی را بازی میکند؟!
حتما او میداند و میداند اگر نتیجه خوب باشد نقشش ماندگار است و اگر بد، باید سالها برای تبری خود تلاش کند. وانگهی او به عنوان یک بازیگر حرفه ای اطلاع داشته پروژه تختی زمان بر است. تازه تجربه همکاری با بهرام توکلی را داشته و میدانسته این کارگردان با وسواس و حوصله کار را پیش میبرد. چه اتفاقی رخ میدهد که امیر جدیدی در میانه راه منصرف میشود؟
ابهام چهارم: بازیگر جایگزین
آن طور که در خبرها آمده بعد از جدایی امیر جدیدی قرار است یک نابازیگر نقش تختی را در این فیلم بازی کند که شباهت زیادی به آن جهان پهلوان دارد. گفته میشود شاهرخ شهبازی که قرار است در نقش تختی ظاهر شود، کشتی گیر بوده و تجربه بازی در برخی تولیدات استانی را دارد. او به عنوان مشاور املاک هم فعالیت میکند. به نوشته خبر آنلاین: «گویا گروه سازنده این فیلم برای پرهیز از گریم سنگین روی صورت امیر جدیدی و شباهت بسیار زیاد شاهرخ شهباز به تختی و سابقه کشتی گیر بودنش، کارگردان و تهیه کننده کار را به انجام این تغییر ترغیب کرده است.»
شهبازی در جان دادن به یک شاه نقش موفق میشود؟ چرا از ابتدا سازندگان به فکر نابازیگر نبودهاند؟ امیر جدیدی با چه انگیزه ای شش ماه تمرین میکند و در نهایت نقش را به دیگری میسپارد؟ این ابهاماتی است که نمیتوان با توجیه زمان و گریم و تعهد توجیهاش کرد. به ویژه بعد از اینکه یک بازیگر حرفهای جای خود را به یک نابازیگر میدهد.
هفت صبح