این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «دروازهی راشومون» اثر آی.جی. پارکر
کاوه شایسته
شمارهی دوازدهم از سِری آثار ادبیات پلیسی در نشر قطره به اثری از آی. جی. پارکر با عنوان «دروازهی راشومون» تعلق دارد. اینگرید جی پارکر در آلمان به دنیا آمده است. مشهورترین شخصیت مخلوق او ساگاوارا آکیتادا، شخصیت محوری رمان «دروازهی راشومون» است. این کتاب نخستین جلد از سری داستانهای پلیسی پارکر با این کاراکتر باهوش به حساب میآید.
«دروازهی راشومون» اثری است معمایی که در ژاپن باستان میگذرد. اگر بخواهیم به صورت موجز به این ژانر، یعنی پلیسی-باستانی بپردازیم، باید بگوییم این نحوه از قصه گویی از دهه ۶۰ میلادی و به خصوص در دههی بعد از آن نضج گرفت. شاخصترین اثر در میان این آثار را رمانی با عنوان «ماجراهای قاضی دی» اثر روبرت وان گولیک، نویسندهی هلندی عنوان میکنند. اگر «رمان نام گل سرخ» اثر اومبرتو اکو را نخواندهاید، حتما سراغش را بگیرید. از این کتاب نیز میتوان به عنوان یکی از مهمترین آثار منتشر شده در این ژانر یاد کرد؛ رمانی اثر زبانشناس و فیلسوف شهیر ایتالیایی که سال ۱۹۸۱ منتشر شد.
شور و شوق مخاطبان این ژانر، و رونق داستانهای معمایی/ باستانی – که در سرزمینهای مختلفی نظیر مصر، یونان باستان، ژاپن، چین، عثمانی یا امپراتوری آزتک روایت میشوند- باعث شد جوایزی نیز همچون الیس پترز یا جایزهی ایستوریا برای ترغیب و تحسین نویسندگان این ژانر برگزار شود.
«دروازهی راشومون» در سال ۲۰۰۲ منتشر شده است. همچنان که گفته آمد قهرمان این داستان شخصیت زیرکی است به نام ساگاوارا آکیتادا که معمولا مورد وثوق اطرافیانش برای حل معماها قرار میگیرد. در این داستان که در سدهی یازدهمِ ژاپن رخ میدهد، آکیتادا قرار است به کمک استاد سابقش هیراتا برود و پرده از معمایی بردارد که به زنجیرهای از رویدادها و جنایتها پیوند خورده. او در وهلهی نخست از وزارتخانهی دادگستری که در آن مشغول به کار است بیرون میآید، و به صورت صوری در کسوت یک استاد وارد دانشگاه میشود. معما از آن جا آغاز میشود که هیراتا به شاگرد سابقش؛ آکیتادا توضیح میدهد که چطور در لباسش به صورت اتفاقی یادداشتی پیدا کرده است که نویسندهی آن قصد باجگیری داشته. او میگوید شخص باجگیر احتمالا در تاریکی حواسش نبوده که دارد یادداشت را اشتباهی در لباس هیراتا میگذارد، و برای همین هم او به طرز اتفاقی متوجهی این جریان پنهانی در دانشگاه میشود. اما رفته رفته متوجه میشویم که این اتفاق کوچک به بسیاری از رویدادهای مرموز آن روزهای دانشگاه مربوط میشود.
«دروازهی راشومون» رمانی است مفصل که سراسر داستان است وُ قصه. هر کدام از استادان دانشگاه، و همین طور بخش عمدهای از کارمندان و علی الخصوص دانشجویان، قصهای مجزا در عقبه دارند، که در نهایت به محور اصلی داستان اعاده میشوند.
لرد میناماتو، یک دانشجو که داستان او، سهم زیادی در پیشبرد روایت اصلی «دروازهی راشومون» دارد، هر فصل جلوهای کم فروغ پیدا میکند و پارکر بخش بسیار کوچکی از زندگیاش را در لابهلای روایتش بازگو میکند. این شیوه در بازنمایی شخصیتهای دیگری نظیر ایشی کاوا، یکی دیگر از دانشجویان، ساتو؛ استاد موسیقی، تاکاهاشی؛ استاد ریاضیات، یا فوجی وارا؛ استاد تاریخ دانشگاه نیز پیاده میشود. طولی نمیکشد که مخاطب ،همچنان که بوطیقای داستانهای پلیسی چنین میطلبد، تصور خواهد کرد زودتر از نویسنده پرده از معماهای مهم داستان برداشته است، اما غالبا این آی. جی. پارکر است که چند قدم از ما جلوتر گام برمیدارد.
آنچه در این انبوهِ قصه به شدت به چشم میآید، شبکهی مازوارِ طرح و توطئهی داستان است که پارکر توانسته به خوبی از عهدهاش بربیاید. حتی پیشنهاد میشود مخاطبِ کتاب برای فهم درست روابط، مهمترین رخدادها را یادداشت کند تا در فرجام، مبهوتِ ساختارِ پیچیدهی قصه نماند.
در کنار خرده داستانهای جناییِ رمان که آکیتادا در هر فصل ناگزیر است برای رسیدن به جواب نهایی از آن موانع عبور کند، درگیر داستان عاشقانهای نیز هست که کمتر از معمای اصلی داستان پیچیده نیست. آکیتادا، مدت زمان زیادی را در خانوادهی استاد هیراتا زندگی کرده است؛ به نحوی که میتوان او را عضوی از آن خانواده به حساب آورد. او با دخترِ استاد هیراتا، که تاماکو نام دارد ارتباط دوستانهای دارد. این دوستی رفته رفته عمیقتر میشود و آکیتادا کم کم متوجه میشود که عاشق تاماکو شده است. وقتی استاد هیراتا به صورت غیرمستقیم او را دامادش خطاب میکند، آکیتادا این فرصت را بهترین مجال میداند برای خواستگاری از تاماکو. اما خیلی زود متوجه میشود که تاماکو مایل نیست با او ازدواج کند. او هم همچون تاماکو عاشق است، اما میگوید نمیتواند با آکیتادا ازدواج کند، و هر چه هم آکیتادا اصرار میکند جواب روشنی برای او ندارد.
در نیمهی اول این رمان پانصد صفحهای تعداد معماها و سوالات مخاطب به تدریج بیشتر و بیشتر میشود. دریچههای کوچکِ نوری پیدا میشوند، اما این دریچهها صرفا ما و کاراگاه داستان را به دنبال کردن ماجرا ترغیب میکند، و چندان پرده از جنایتها برنمیدارد. این روند در نیمهی دوم، خط سیر معکوسی پیدا میکند؛ هر چند تا پایانِ رمان مسائل گنگ به طور مطلق شفاف نمیشوند.
رمان «دروازهی راشومون» بهترین رمان پلیسی-باستانی در سِری آثار قطره نیست، اما یکی از نمونههای اعلای این ژانر است. «دروازهی راشومون» پر است از درهای بستهای که حل معماها را برای ما شیرینتر و جذابتر میکند. این همه در حالی است که فضاسازی و جغرافیای عجیبِ داستان از مهمترین ویژگیهای جذابیت رمان است. پارکر قطعا میبایست برای خلق چنین فضایی تحقیقاتِ وسیعی در باب تاریخ باستان ژاپن انجام داده باشد. سلوک و رفتار مردمان سدهی یازدهم ژاپن، محیط جغرافیایی و آداب و رسوم این مردمان، چنان زنده در «دروازهی راشومون» بازنمایی شده است، که گویی پارکر داستان نویسی ژاپنی است، یا دست کم سالها در این سرزمین زندگی کرده است.
حرف آخر اینکه؛ «دروازهی راشومون» را سمیرامیس بابایی به فارسی برگردانده است.
نقل از الف کتاب
«دروازهی راشومون»
نویسنده: آی.جی. پارکر
مترجم: سمیرامیس بابایی
ناشر: قطره، چاپ اول: ۱۳۹۷
۴۹۶ صفحه، ۴۰۰۰۰ تومان
‘