این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به «عشقهای زودگذر ماندگار» اثر آندری سرگیویچ مَکین
در مقابلهی با اختناق!
حسین علیزاده
برای بسیاری از متفکرین و مردم روسیه؛ انقلاب اکتبر این کشور نقطهی عزیمت و دروازهای برای ورود به دنیایی بهتر به حساب میآمد. انقلاب کمونیسیتی که با سر دادن شعارهایی از جمله حاکمیت پرولتاریا، مبارزه با سرمایهداری و نابرابری شکل گرفت و پس از مدتی کوتاه، لنین بنیانهای اتحاد جماهیر شوروی را بنا نهاد و با ایجاد یکپارچگی در کشور و سر دادن شعارهایی امیدوار کننده حتی چشم مردمان دیگر کشورها را به اتفاقات این کشور خیره ساخت. در بسیاری از کشورها روشنفکران با الهام گرفتن از تغییرات و تحولات به وجود آمده در اتحاد جماهیر شوروی به دنبال پیوستن به نظام کمونیسم و الگو برداری از انقلاب روسیه برآمدند. اما با مرگ لنین و روی کار آمدن استالین وضع به گونهای دیگر رقم خورد، به گونهای که این کشور وارد یک دورهی خفقان بلند مدت شد و از شعارهایی که پیش از این توسط سران حزب سر داده میشد تنها جنبهی قدرت نمایی و به نمایش گذاشتن شعارها و مراسمهای سالانهی آن برجا ماند. این دورهی تاریک از حکومت در آثار هنرمندان کشورهایی که تحت تاثیر و زیر لوای اتحاد جماهیر شوروی قرار داشتند بارها و بارها و به گونههای مختلف بازتاب داده شده است. دستهای از این آثار ذیل جنبش رئالیسم سوسیالیستی و در خدمت ایدئولوژی نظام کمونیستی شوروی شکل گرفته است و دستهای دیگر توسط هنرمندانی که منتقدان حکومت به شمار میآمدهاند و در توصیف مصائب، کارشکنیها، نابرابری در جامه کمونیستی و خفقان سیاه آن پرداختهاند، شکل گرفته است.
آندری سرگیویچ مَکین یکی از همین نویسندههای منتقد به شمار میآید. نویسندهای که تجربهی زیستهی تلخ او از دوران خفقان جماهیر شوروی در کارهایش نیز نمود پیدا کرده است. در کتاب «عشقهای زودگذر ماندگار» که عنوان کتاب داستانی از مکین است، شاهد خاطراتی از شخصیتهای مختلفی در خصوص همین دوران خفقان اتحاد جماهیر شوروی هستیم. این کتاب که سال گذشته با همت نشر چشمه و با ترجمهی دقیق و روان اسدالله امرایی مترجم شناخته شدهی کشور به چاپ رسیده است؛ مجموعهای از روایتهای مختلفی است که در کنار هم کلیت واحدی را شکل دادهاند. در کتاب شاهد هشت بخش با عنوانهای: ۱-اقلیّت ناچیز ۲- زنی که از دام نماد رهاییام داد ۳- زنی که لنین را دیده بود ۴- اندیشهی جاویدان ۵- عاشقان در شبی طوفانی ۶- موهبت الاهی ۷- اسیران باغ عدن و ۸- شاعری که در عشق به یاری خدا آمد؛ هستیم. در تمامی این هشت روایت آنچه به چشم میخورد جامعهای است سرخورده که در دام رویاهای محقق نشدهی خود دست و پا میزند، شخصیتهایی که داستان از زبان آنها روایت میشود؛ همگی کسانی هستند که به مرور وعدههای توخالی و زرق و برق اتحاد جماهیر شوروی در نظرشان رنگ میبازد و خاطراتی محو از دوران گذشتهی خود را بیان میکنند. در تمام این روایات میتوان حال و هوای شوروی سابق را از خلال تجربههای شخصیتها دریافت. کتابی که علاوه بر؛ به تصویر کشیدن برههای از تاریخ، از نثری قدرتمند نیز برخوردار است، مکین به دنبال تکنیک و به رخ کشیدن آن به مخاطب نیست بلکه با نثری روان مخاطب خود را به فکر فرو میبرد، نثری فکر شده با لایههای عمیق فکری و قدرت تصویرسازی بالا، همه و همه کتاب مَکین را خواندیتر میکند.
در یکی از بخشهای کتاب با عنوان «زنی که لنین را دیده بود» میخوانیم:
«روزی متن تلگرام دیکته شدهی لنین را خواند که قرار بود به کمیسر سیاسی مخابره شود. شهری در مقابل نیروی شوروی مقاومت میکرد. لنین نوشته بود باید "1000-100" را اعدام کند و زهر چشم بگیرد! تعداد اعدامیها در تلگرامی به همین سادگی، تنها با یک خط تیره کوتاه، از هم جدا میشد. باور کردنی نبود: لنین دستور میداد صد تا هزار آدم را بکشند؛ به همین سادگی، بنا به صلاحدید کمیسر!… آلکساندرا عصبانی بود که با یک قلم جان صدها انسان را میگیرند. به او خندید. طاقت از کف داد… امروز، فکر میکند آن دنیای برادری و برابری که در آرزویش بود، با همین خط تیرهی کوتاه نابود شد…» (صفحه ۵۵ از کتاب).
آنچه در تمام داستانهای این کتاب (که رنگی خاکستری به خود گرفتهاند) عامل متمایز کننده محسوب میشود و رنگی به زندگی افراد میدهد؛ عشق است. عشقی که در اثر یک آشنایی؛ یک برخورد ساده در این دوران خفقان شکل میگیرد و ناگهان رنگی به زندگی شخصیتها می بخشد.
«او بود که برای نخستین بار نشانم داد، زنی که عشق در خانهی دلش جا دارد دیگر به دنیای ما تعلّق ندارد، بلکه از این جهان دنیای دیگری میآفریند که در آن زندگی میکند، حکم میراند و زندگی پر تنش زمانه را پوچ و بیهوده میانگارد بله، زندگی فرا سیارهای. و جالب اینکه ملاقات ما در صحنهای صورت گرفت که قرار بود نشانگر زندگی فرغ از عشق باشد!» (صفحه ۲۴)
مکین حتی در توصیف عشق نیز به این نکته اشاره میکند که چطور نظامی تمامیت خواه از عشق انسانها به یکدیگر هراس دارد. به همین جهت، جامعهی شوروی را طوری به تصویر میکشد که در آن، چه پسر و چه دختر هویتی خنثا داشتهاند ( بخشی از حقیقت تاریخ غیر قابل انکار شوروی سابق) و مینویسد «ماهی یکبار موی سرمان را ماشین میکردند، یونیفرم نخی ضخیمی به تن میکردیم، زبان رایج هم خشونت مردانهای داشت… هر چند همیشه تعدادی از همسران افراد شاخص و آپارتچیکها در جمعهای خانوادگی سرانِ بالای جایگاه بودند، حضورشان مثل تصاویر اعلانهای تبلیغاتی غیرواقعی به نظر میرسید.» (صفحه ۳۳).
آندری سرگیویچ مکین دوران کودکی خود را در پرورشگاه سپری کرده است و بعد از آن نیز نزد مادربزرگی فرانسوی تبار بزرگ شد. شاید شکلگیری علاقهی او به زبان و فرهنگ فرانسه، از دل داستانهایی شکل گرفته است که مادربزرگش در کودکی برای او و به زبان فرانسه میخوانده است. مکین در سی سالگی از کشورش به سوی فرانسه گریخت، و در همانجا هم بود که اولین کتابهای خود را به چاپ رساند. کتاب اعترافات یک پرچمدار شکست خورده را به عنوان اثر ترجمه و با نام مترجمی که وجود خارجی نداشت در این کشور چاپ کرد، او با نام مستعار گابریل اوسموند هم اقدام به چاپ کتاب کرده است. وصیتنامهی فرانسوی این نویسندهی روس جایزه گنکور و جایزهی مدیسی را به دست آورده است. آندری مکین در مارس ۲۰۱۶ به عضویت هیئت پنج نفرهی فرهنگستان فرانسه انتخاب شده و بر جای آسیه جبار تکیه زده است.
نقل از الف کتاب
«عشقهای زودگذر ماندگار»
نویسنده: آندری سرگیویچ مَکین
مترجم: اسدالله امرایی
نشر چشمه
چاپ اول: پاییز ۱۳۹۶
شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه
۱۳۰ صفحه
قیمت: ۱۱۵۰۰ هزار تومان