این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
«اعترافات یک کتابخوان معمولی» اثر آنه فدیمن (مترجم: محمد معماریان)
رضا فکری
«دیوارهای خانههای دیگران به نظرم برهنه میآمدند. دیوارهای خانهی ما پسزمینهی سفیدی برای نصب قاب عکس نبود، بلکه اثری هنری بودند؛ تصویری موزاییکی از کف تا به سقف که کاشیهای خوشآب و رنگش مستطیلهای دراز لاغری بودند خوشایند لمس و اگر کسی از بوی خاکگرفتهی کاغذ قدیمی خوشش میآمد، مطبوع شامه.»
اعترافات یک کتابخوان معمولی مجموعهای است از ۱۸ یادداشت در مورد جنبههای مختلف مفاهیم کتاب، کتابخانه، کتابخوانی و خواندن. این مجموعه را آنه فدیمن (Anne Fadiman)، روزنامهنگار آمریکایی و استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه ییل بر اساس تجربههای شخصی و خانوادگیاش در مورد کتاب نوشته است. آنچه این کتاب را دلنشین و خواندنی میکند، علاوه بر محتوا، قلم طنزآمیز، سادگی و بیپیرایگی بیان و نثر سلیس و روان نویسنده است. متن این کتاب به همت مترجم، محمد معماریان، با همان روانی و صداقت در اختیار خوانندهی ایرانی قرار میگیرد. شاید در نگاه اول کتابی با این مضمون و محتوا و با آن همه شوخیهای مبتنی بر زبان و قواعد کاربرد و واژگان زبان انگلیسی کمی خستهکننده به نظر برسد مخصوصا که در تحلیل طنز کتاب باید علاوه بر بافت زبانی (زبان انگلیسی) به بافت اجتماعی (ایالات متحده آمریکا) نیز نگاهی ویژه داشت. اما نویسندهی چیرهدست کتاب با توجه به سابقهی روزنامهنگاریاش آنقدر باهوش هست که یادداشتهای مختلفی با موضوعاتی بسیار جذاب را در کنار چند مورد محدود زبانمحور قرار دهد تا طیف مختلف خوانندگاناش را راضی نگه دارد.
این کتاب بیش و پیش از آن که صرفا برای لذت بردن از خاطرات یک نویسنده دربارهی کتاب و کتابخوانی باشد، با نگاهی عمیقتر میتواند دربردارندهی نکاتی بسیار ارزشمند آموختنی در این حوزه باشد. وقتی نوع زندگی و روابط خانوادگی و محیط خانهی کودکیهای نویسنده ترسیم میشود، تصویری از خانوادهای فرهنگی و اهل مطالعه پیش روی خواننده قرار میگیرد که در آن فرزندان نه تنها به کتاب خواندن تشویق میشوند و کتاب جایزه میگیرند، بلکه پدر و مادر خود الگوهایی کامل از کتابخوانی و شیوههای خواندناند. از چنین محیطی طبعا انسانهایی اهل خواندن، تفکر و نقد، و در نهایت آشنا و آگاه به وظایف، حقوق و محدودههای اجتماعی خویش، وارد جامعه میشوند. این افراد که آموزش و پرورش درست و اصولی از راه کتاب خواندن در آنها نهادینه شده، این زنجیره را حفظ میکنند و در مورد فرزندان خویش نیز به کار میبندند. (همان طور که در اعترافات یک کتابخوان معمولی دیده میشود.) و شاید این همان هدف نهایی از کتاب خواندن باشد. هدفی که جوامع پیشرفته و کتابخوان با برنامهریزیهای طولانیمدت به آن دست یافتهاند.
نکتهی قابلتوجه دیگری از این کتاب در یادداشت اول، وصلت کتابخانهها، جلب نظر میکند. کتابها چنان استقلال، هویت و محدودهی شخصیای به افراد میدهند که حتی پس از ده سال همزیستی و زندگی مشترک، زوجی کتابخوان و نویسنده کتابخانههای خود را با حفظ احترام به طرف مقابل، شخصی نگه میدارند. از نظر فدیمن زندگی مشترکاش با هسر نویسندهاش آن جا به هم گره میخورد که سعی میکنند کتابخانههایشان را ترکیب کنند. ترکیبی که مستلزم حذف نسخههای تکراری است. و این خود به معنای استفاده از کتاب دیگری است. دیگریای که حالا با داشتن کتابهای مشترک گویی با او یکی شده است. تعبیری شاعرانه و در عین حال واقعگرایانه برای همهی آنها که کتاب میخوانند.
نویسنده در یادداشت «تو آن جایی»، از خواندن کتابها در همان مکانی که در کتاب وصف شده، حرف میزند؛ مثلا خواندن کتاب نهم ادیسه در غار سایکلوپ توسط دوستش آدام. تجربهای که شاید فقط برای کتابخوانها، بدیع، هیجانانگیز و بسیار ارزشمند بنماید.
فدیمن در «زنانگی حقیقی» که یادداشتی است دربارهی کتابی به نام «آینهی زنانگی حقیقی: تعلیمنامهای برای تمام زنان جهان» از نویسندهی آن کتاب به نام کشیش برنارد اوریلی (Bernard O'Reilly) و توصیههایش به زنان و دختران جوان حرف میزند. این کتاب که یادگاری است از مادر مادربزرگ آنه، هنگامی به عنوان یادبود و ارثیه به او میرسد که اولین فزندش را به دنیا آورده و مشغول تجربه کردن مادرانگی است. تاثیر خواندن این کتاب و همهی توصیههایش که شاید دیگر هرگز به کار هیچ زن آمریکاییای نیاید، بر این نویسندهی جوان تا آنجا با تجربههای مادر بودن پیوند میخورد که با تولد دومین فرزندش نیز آیین خواندن کتاب ارثیهی مادر مادربزرگ تکرار میشود. او این یادداشت را این گونه به پایان میبرد: «… روزی روزگاری از دخترم میپرسم که وقتی به آیینهی زنانگی حقیقی بنگرد، چه تصویری میبیند. تا آن وقت زیاد مانده، چون کتاب مادر مادر مادربزرگش را همان هفتهای به ارث میبرد که اولین کودکش به دنیا بیاید.»
عناوین فصول مختلف کتاب به قرار زیر است:
وصلت کتابخانهها، لذت درازآلودگی، طبقۀ عجیب کتابخانهام، غزل را تمسخر نکن، با یک کتاب هرگز چنین کاری نکنید، زنانگی حقیقی، کلمات روی یک صفحۀ خالی، تو آنجایی، مسئلهی His’er، درج کدو، جوهر ابدی، شکمچران ادبی، زیر آسمان چیز جدیدی نیست، امر کاتالوگی، قلعههای اجدادی من، شریک شدن در کتککاری، امپراتوری کتابهای جناب نخستوزیر، نثر دستدوم.
نقل از الف کتاب
«اعترافات یک کتابخوان معمولی»
نویسنده: آنه فدیمن
مترجم: محمد معماریان
ناشر: ترجمان علوم انسانی؛ چاپ اول، پاییز ۱۳۹۶
۱۷۹ صفحه، ۱۶۵۰۰ تومان
‘