این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به «فلسفه تنهایی» اثر لارس اسنوسن
نیره رحمانی
سخن از تنهایی و تنها بودن که میشود، گاه به یاد خاطرات تلخی میافتیم که مسبب لحظات سخت تنهایی بودهاند، لحظاتی که فارغ از کوتاه یا بلندی آنها وهمواره روح و روانمان را آزرده است. اگرچه مفهوم تنهایی چنان بدیهی به نظر میرسد که نیاز به وصف آن نیست، اما در عین حال پیچیدگیهای خاص خود را نیز دارد. ترس ازتنهایی بسیار وحشتناک تر ازآن چیزی که ما به واقع با آن روبرو میشویم . ریشه این ترس را باید در باورهای غلطی که دیگران و اجتماع از تنهایی مطرح کردهاند، جستجو کرد. پس کاملا عادی است که همه ما کمی از تنهایی وحشت داشته باشیم و این ترس ناشی از عدم شناخت درست و نداشتن آگاهی لازم در رابطه با این احساس است و قطعا منبعی که بتواند شناخت ما را با این مفهوم بالا ببرد، میتواند بسیار کارآمد عمل کند. سالهاست که در رسانه های جمعی به شدت به مقوله تنهایی پرداخته میشود چراکه زندگی در دنیای جدید مناسباتی را به همراه دارد که منجر به تنهایی افراد میشود. احساس تنهایی بر سلامت جسم و روان افراد تاثیرات زیادی دارد که همگان را بر آن میدارد تا راهی برای رهایی از تنهایی پیش روی دیگران قرار دهند.
اما نسبت ما با تنهایی به هرشکلی هم که باشد در گام نخست نیازمند شناخت درست ازآن هستیم و در این بین درک فلسفه هر چیز یکی از بهترین راههای شناخت آن است. کتاب «فلسفه تنهایی» اثر لارس اسونسن که با ترجمه خشایار دیهیمی به همت نشر نو منتشر شده چنین فرصتی را در اختیار ما قرار داده است.
لارس اسوندسن فیلسوف ونویسنده نروژی است که به عنوان استاد فلسفه در دانشگاه برگن تدریس میکند.از جمله آثار او که پیشتر به فارسی در آمده ، میتوان به فلسفه ترس (ترجمه خشایار دیهیمی)، کتاب کار (ترجمه فرزانه سالمی) و فلسفه ملال (ترجمه افشین خاکباز) اشاره کرد. «فلسفه تنهایی» تازه ترین اثر این نویسنده و فیلسوف محسوب میشود که به عنوان نخستین کتاب از مجموعه کتابهای « تجربه و هنر زندگی» در نشر نو منتشر شده است؛ مجموعه ای که دیهیمی پیشتر در همکاری با ناشر دیگری آغاز کرده بود اما ترجیح داد تا ادامه کار و عناوین تازه آن توسط این ناشر در دسترس مخاطبان قرار گیرد؛ اشاره به «مجموعه دوم» در پشت جلد کتاب نیز از همین روست.
در «فلسفه تنهایی» لارس اسنوسن کوشیده وجوه گوناگون تنهایی را با نگاهی فلسفی تجزیه وتحلیل کند، اینکه اصلا چرا آدمها در زندگی احساس تنهایی میکنند و مساله تنهایی در زندگی آدمها چه جایگاهی دارد. این کتاب تلاشی است برای کشف معنای درست تنهایی اینکه چه افرادی گرفتار احساس تنهایی میشوند و چرا این احساس تنهایی به وجود میآید و اینکه چطور ما میتوانیم به درک و فهم درستی از تنهایی برسیم.
آنچه این اثر را از دیگر آثار موجود در رابطه با تنهایی متمایز می کند، عنوان فلسفی است که تنهایی یدک میکشد.از آنجاییکه کار نویسنده کتاب فلسفه است او در نگارش این اثر بیشترین بهره را از آثار فیلسوفان برده است. در واقع نویسنده با بازگشت به شیوه سنتی فلسفه از این منظر به بررسی علوم تجربی میپردازد. نویسنده معتقد است: «در ده- پانزده سال گذشته فلسفه به نحو شگفتی بینش های عمیقی را از علوم تجربی به وام گرفته و در دل خودش جای داده است، خصوصا با توجه به این که در قرن بیستم فلسفه عمدتا محدود به منطق و تحلیل مفهومی شده بود. اما اگر به تاریخ فلسفه بنگریم در مییابیم که وام گرفتن فلسفه از علوم تجربی قاعده بوده است و نه استثنا- و تمایز میان فلسفه و علوم تجربی امری بسیار متاخر است.»
این کتاب در هشت فصل و یک پیشگفتار نوشته شده است که عناوین آنها بدین قرار است: جوهر تنهایی، احساس تنهایی، چه کسانی احساس تنهایی میکنند؟، تنهایی و اعتماد، تنهایی، دوستی و عشق، فرد گرایی و تنهایی، خلوت گزینی، احساس تنهایی و مسئولیت است. در فصل آغازین کتاب نخست به بررسی بار معنایی تنهایی پرداخته میشود و به این نکته اشاره میشود که تنهایی (از جنبه منطقی و تجربی) ربطی به تنها بودن ندارد و بحث بیشتر بر سر جنبه احساسی تنهایی است.در ادامه اشکال مختلف تنهایی(تنهایی مزمن،تنهایی موقعیتی، و تنهایی گذرا) هم مورد بررسی قرار میگیرد:«تنهایی مزمن، همانگونه که از نامش برمیآید، وضعیتی است که در آن فرد گرفتار تنهایی از اینکه روابط کافی با دیگران ندارد دائما رنج میبرد. تنهایی موقعیتی بر اساس تغییر هایی در سبک زندگی پدید میآید، نظیر مرگ یکی از دوستان نزدیک یا یکی از اعضای خانواده، یا زمانی که رابطهای عاشقانه پایان میگیرد. اما تنهایی گذرا هر لحظه میتواند سراغمان بیاید چه زمانیکه دریک مهمانی شلوغ هستیم چه وقتی در خانه تنهاییم.»
در ادامه برای بیشتر روشن شدن بحث احساسی بودن تنهایی بر روی ماهیت احساسات تاکید میشود و به مساله چیستی احساسات میپردازد .نویسنده معتقد است:«ما همیشه هم کاملا آگاه نیستیم که حالت احساسیمان چیست. ما برخی احساسات را شرمآور میدانیم و غالبا حتی از خودمان هم پنهان میکنیم تنهایی از جمله همین احساسات است که شرم آور دانسته میشوند.تنهایی، یعنی احساس تنهایی، حاکی از این است که ما روابط اجتماعی ارضا کننده ای نداریم و این حس دردناک وقتی دردناکتر میشود که برای دیگران هم بیان شود.»
بررسی کمی پدیده تنهایی نیز از مباحث مهمی است که نویسنده از آن غافل نمانده است، اینکه چه کسانی عمدتا احساس تنهایی میکنند و تعدادشان چقدر است و به این نکته میپردازد که چون احساس تنهایی برخلاف تنهایی یک پدیده ذهنی است با هیچ معیار عینی نمیتوان کمیت آنرا سنجید. و در ادامه بحث تنهایی را در مراحل مختلف زندگی بررسی میکند وبه عامل جنسیت در شیوع مساله تنهایی میپردازد.
در رابطه اعتماد و تنهایی نیز در کتاب حاضر مطالبی عرضه شده و به این نکته اشاره میشود که در کشور هایی که ساکنان آنها اعتماد بیشتری از خود نشان میدهند همان کشورهایی هستند که در آنها میزان شیوع تنهایی کمتر است. همچنین برای درک و فهم بهتر تنهایی به نقش عشق ودوستی در زندگی آدمها اشاراتی شده است چراکه این قبیل مسایل پدیدههایی حیاتی از زندگی و خوشبختی انسان را شامل میشوند.در ادامه کتاب بحث فرد مدرن مطرح میشود که چگونه در جامعه امروز فرد بیشتر احساس تنهایی را تجربه میکند. درآخر، نویسنده به بعد خلوت گزینی و انزوا میپردازد او با توجه به وجوه مثبت تنهایی، در نهایت به مسئولیت تک تک افراد در مدیریت تنهایی میپردازد.
اما جالبترین ویژگی کتاب آشنایی زدایی از تصورات کلیشهای ما در باره تنهایی و تصوراتی است که درباره آن داریم این ویژگی از آنجا ناشی میشود که بسیاری از مفروضات خود نویسنده نیز در طول تحقیق و نگارش کتاب وارونه در آمده است و مهمترین حسن کتاب نیز شیوه نزدیک شدن نویسنده به بحث و مدد گرفتن از فلسفه به گونهای است که کتاب در عین غنی بودن محتوا، همه فهم نیز باشد.در این راستا نباید از ارجاعات و شاهد مثالهای لارس اسنوسن از سینما و بخصوص ادبیات غافل شد که در جذابیت بخشیدن به متن نقش سازندهای داشته است.
نقل از الف کتاب
«فلسفه تنهایی»
لارس اسنوسن
ترجمه: خشایار دیهیمی
ناشر: نو چاپ اول ۱۳۹۷
۲۲۵ صفحه، ۳۰۰۰۰ تومان