این مقاله را به اشتراک بگذارید
«رادیو سکوت»؛ سفر به هزار توی دنیای مجازی
الناز فرحناکیان
رمان «رادیو سکوت» اثر آلیس آزمن از آثاری است که بهتازگی روانه بازار کتاب شده است و در قالب داستانی خلاقانه به بررسی روابط انسانی در دنیای مجازی میپردازد.
این رمان از سوی منتقدان بهعنوان داستانی خوشساخت درباره روابط، کشف هویت، مصائب زندگیهای خانوادگی، نظام آموزشی و بسیاری از مسائل روز و جاری جوانان معرفی شده است. برخی منتقدان قهرمان این رمان را با شخصیت «هولدن کالفیلد» در رمان «ناتور دشت» سالینجر مقایسه میکنند که در عصر دیجیتال به سر میبرد.
این رمان داستان جوانی به اسم فرانسیس را روایت میکند که تنها و تنها به فکر درس خواندن است و هیچ مانعی را برای رسیدن به این هدف در سر راه خود تحمل نمیکند. با این همه آشنایی او با اولد اما برای او نقطه عطفی است که باعث میشود او به معرفی شخصیت حقیقی خودش بپردازد.
آلیس آزمن نخستین کتابش را در سن هفده سالگی و با قراردادی با هارپرکالینز منتشر کرد. او شش کتاب در کارنامهاش دارد و منتقدان او را از بهترین نویسندگان جوان میدانند که باید کارهایش را دنبال کرد و او را زیر نظر گرفت. درباره نام این کتاب بحثها کم نبوده. برخی آن را به اصطلاحات تخصصی دریانوردی نسبت دادهاند. در نهایت، باید در نظر داشت که نام شخصیت اصلی داستان پادکست، رادیو است. او (مثل یک رادیوی واقعی) سخن میگوید، بیآنکه کسی پاسخش را بدهد (همانطور که در متن برخی پادکستهایش هم این را میخوانیم) و از همه مهمتر، رادیو حرف میزد تا کسی صدایش را بشنود. کسی که مخاطب تمام فریادها و درخواستها و حتی غمنامههای اوست. رادیو هم حرف میزند و هم ساکت است: این چندلایگی در خط داستانی است که به این مجموعِ متضاد، معنا میبخشد.
رمان «رادیو سکوت» بهصورت موازی چند درونمایه اصلی را پیش میبرد: از جمله سیستم آموزشی رقابتی و ناسالم، این توهم که هر که دانشگاه نرود موفق نخواهد بود، اضطراب و فشار قبولی در دانشگاه، بیاعتمادبهنفسی نوجوانانی که به هر دلیل با اکثریت همسنهای خود متفاوتاند، مسأله نژاد و هویت نوجوانانی که در کلاف سردرگم و تحت فشار از هنجارهای اجتماعی با واقعیتِ خود گرفتار شدهاند و البته، نقش انکارناپذیر خانواده در سلامت روحی آنها و مسیری که برای رسیدن به موفقیت برای خودشان انتخاب میکنند. یکی از نقاط قوت این اثر، در نظر منتقد ادبی روزنامه و وبسایت گاردین، شخصیتهای کتاب است که گرچه یک قهرمان اصلی دارد (فرانسیس)، باقی شخصیتها نیز به همان اندازه قوی و ماندگارند. نویسنده بهخوبی شخصیتهایی مثل آلِد لَست و مادر و خواهرش، دانیل دوست صمیمی آلِد و رِین (نزدیکترین دوست فرانسیس) را پرداخته و خواننده را با قصه نانوشته آنها همراه میکند. سبک نوشتاری آلیس آزمن هم بهشدت واقعی و باورپذیر است. نویسنده برای نوشتنِ داستانی مدرن دست و پا نمیزند و آنچه از قلمش روان میشود، روایتی است از آدمهایی واقعی با درگیریهای واقعی در جهانی که حتی برای خوانندگان دیگر کشورها نیز آشنا و ملموس است. راوی اول شخص داستان باعث نشده قصه از نفس بیفتد و فرانسیس، توصیفهای پرطمطراق و پرجزئیاتِ کسلکننده به خواننده تقدیم نمیکند. صدای او شنیدنی است و گفتوگوهایش با باقی شخصیتها، بهدرستی و بسته به هر شخصیت، ریتم متفاوتی به خود میگیرد.
در این روزها که صحبتهای بسیاری درباره نظامهای آموزشی بیمار در کشورهای جهان میشنویم، خواندن دغدغههای یک نوجوان که شاید پشت درهای دانشگاهِ موردعلاقهاش مانده، با وجود تمام تقلاهایی که در سالهای پیشین تحصیل کرده، میتواند دریچهای باشد به آنچه در ذهن پویا و در عین حال خسته بچهها میگذرد. خوشبختانه کتاب در هیچ مرحلهای شعارزده و کلیشهای نمیشود. همه میدانیم نمره تنها یکی از عوامل سنجش تواناییها و استعدادهای دانشآموزان و حتی دانشجویان است. شنیدهایم که در برخی کشورهای اسکاندیناوی سالهاست بساط رقابت بر سر نمره برچیده شده. خواندهایم که چه بسیار دانشآموزان نابغهای که به خاطر عدم ورود به دانشگاههای تراز اول، دچار افسردگی و بحرانهای روحی و هویتی شدهاند. رادیو سکوت صدای همین نوجوانانی است که با وجود استعدادهای چشمگیرشان، درس و مدرسه و نمره و دانشگاه نفسشان را بریده، تا آنجا که تصمیم میگیرند خودشان باشند و باقی ماجرا.
دو فصل اول «رادیو سکوت» شاید کمی پیچیده باشد، اما به میزان درست: همانقدر که خواننده را به کشف ماجرای این پادکست و شخصیتها جلب کند. البته تأثیری که این کتاب دارد، فراتر از سرگرمی محض است و با پرداختن به مسائلی که دغدغه نوجوانان است، بستهای از خوراک فکری و سرگرمی هوشمندانه به خواننده ارائه میکند. برخی فصلهای کوتاه کتاب، شامل ایمیلها و پیامهایی است که بین شخصیتهای اصلی رد و بدل میشود و در مواردی، شامل پیامهایی است که طرفداران برای فرانسیس و آلد میفرستند. شخصیتهای کتاب خصوصاً بعد از ده صفحه اول، همه شخصیتهاییاند که هر خوانندهای میتواند با آنها (یا دستکم با هر کدام از آنها که بخواهد و نزدیکتر ببیند) ارتباط برقرار کند. هر چه داستان پیش میرود و فرانسیس اعتمادبهنفس بیشتری پیدا میکند و با خودش کنار میآید و از بودن در پوست خودش خجالت نمیکشد، داستان کشش بیشتری هم پیدا میکند. روایت داستانی کتاب هم با وجود اینکه چهار پنج شخصیت عمده بیشتر ندارد و در شهری کوچک در انگلیس رخ میدهد آن هم در بازه زمانی هجده ماه، به طرز عجیبی جذاب است؛ شاید یک دلیلش زبان امروزی، آدمهای آشنا و فضای بهشدت انسانی حاکم بر قصه است. طنز شیرین و بیمانند فرانسیس که نشان از هوش نویسنده دارد، با جملههایی کوتاه و انتخاب واژههایی خاص خودش. از طرف دیگر، با وجود سادگی ظاهری کتاب و آدمها و ماجراهایش، سرانجام قصه کاملاً غیرقابلپیشبینی میشود و نویسنده بدون گرفتار شدن در کلیشهها و شعارزدگیها، کتابی خلق کرده که واقعاً حرفی برای گفتن دارد. علاوه بر اشاره به نگرانی برای آینده که بیشتر نوجوانها خصوصاً در سال پایانی دبیرستان گرفتارش میشوند، پرداختن به مسائلی از قبیل روابط دوستانه، مسأله جنسیت و واقعبینی بر ارزش کتاب افزوده است.
نویسنده به روشنی تصویر میکند که دنیای امروز ما و وسایل ارتباطی آن، امکان ایجاد روابطی را پدید میآورند که اتفاقاً میتوانند درست و عمیق و انسانی هم باشند، به این شرط که طرفین جایگاه خود را بدانند و یاد بگیرند واقعیت خود را بروز دهند (فرانسیس و آلد کم کم یاد میگیرند و جرأت به خرج میدهند که واقعیتشان را زندگی کنند، بدون اینکه در نظر بگیرند جامعه چه بایدها و نبایدهایی را بهشان تحمیل میکند.) شخصیتهای داستان همه بشدت باورپذیرند، که شاید اصلیترین دلیلش راوی و صداقت بینظیرش و همچنین اشاره به مرجعهای واقعی مثل اسم فیلمها و سریالها و کتابها و البته وبسایتهای شبکههای اجتماعی باشد. مقتصد بودن نویسنده در تزریق عنصر رومنس به داستان به جذابیت «رادیو سکوت» میافزاید؛ چرا که مسأله دوستی و کمک کردن و شکنندگی اعتماد بسیار عمیقتر از مسائل عاشقانه بیان میشود و اثر میگذارد. علاوه بر این، شجاعت نوجوانان در تصمیمگیری درباره آیندهشان بر اساس آنچه واقعاً دوست دارند و در آن مستعدند، در برابر آنچه بزرگترها میخواهند یا کلاسهای کنکور بهشان دیکته میکنند، دستکم دوبار درباره فرانسیس و آلد در کتاب مطرح میشود. فشارهای عصبی و کمخوابیها و نگرانیهای بسیار که نوجوانان در سالهای پیش از دانشگاه با آن دست به گریبان میشوند، در زندگی فرانسیس بخوبی دیده میشود و در نهایت، از اینکه او دل به دریا میزند و تصمیم میگیرد پی علاقهاش برود، یکی از غافلگیریهای جالب کتاب است.
آلیس آزمن در این اثر تصویری گیرا و شفاف از جهانی ارائه میدهد که در آن فناوریهای نوین فرصت برقراری ارتباط و دوستیهایی را نوید میدهد که از تعریف سنتی دوستی فراتر میروند. او از دسته نویسندههایی است که خیلی جدی باید زیرنظر گرفته شود، روی دیگری از سکه رفاقت و اعتماد و رویارویی با حقیقت درونی خود را به نمایش میگذارد.
ایران