این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «فلسفه عشق» اثر اروینگ سینگر
از صدای سخن عشق…
نیره رحمانی
برخلاف تصور بسیاری از ما که عشق را موضوعی سهل ممتنع تصور میکنیم، عشق یکی از آن موضوعات ازلی و ابدی حوزه فلسفه است که هیچگاه از حوزه شمول مباحثی که به یقین درباره آنها نمیتوان سخن گفت، خارج نمیشود. از همین روست که از فلسفه روزگار باستان گرفته تا فلسفه معاصر، همواره مورد واکاوی قرار گرفته و چیستی آن به اشکال مختلف (از عشق زمینی گرفته تا عشق معنوی) به بحث گذاشته شده است.
یکی از ویژگیهای عشق غنایی است که از آن بر خوردار است و این نکته ناشی از حضور آن در زمینه های بسیار متنوع و متفاوتی است که در ساحت زندگی می توانند داشته باشد و به واسطه همین صفت است که آن را در موارد بسیار گوناگون و متنوعی بکار میبرند؛ از عشق به کار، عشق به جنس مخالف، عشق به شهرت و عشق به ایدئولوژی و مذهب گرفته تا عشق به هنر و… این گوناگونی یکی از شاخصههای اصلی مفهوم عشق است که از ذات متغیر آن حکایت دارد و همین مسئله است که باعث پیچیدگی آن میشود.
شاید کتابهای بسیاری بتوان یافت که در آن درباره عشق سخن گفته باشند، اما در میان این گونه آثار (به ویژه به زبان فارسی) به ندرت بتوان کتاب ارزندهای یافت که نگاهی غیرسطحی و عمیق به این مقوله داشته باشد؛ کتابی که عشق را از منظری فلسفی مورد توجه و واکاوی قرارداده و مخاطب را به دریافتی قابل اعتنا در این زمینه رهنمون شود.
کتاب «فلسفه عشق» اثر اروینگ سینگر که با ترجمه میثم محمد امینی و به همت نشر نو منتشر شده است، در این زمینه یک استثناء محسوب میشود؛ اثری به قلم استادی آشنا به فلسفه عشق که در این حوزه دارای پژوهشهای درازمدت و دامنهدار است و همین ویژگی ها باعث شده تا حاصل کار او به نگارش کتابهایی ارزنده و کاربردی بینجامد.
اروینگ سینگر استاد فلسفه دانشگاه ام آی تی، در حوزه فلسفه عشق بسیار کار کرده است. عشق، ماهیت و فلسفه آن موضوعی است که او سالهایی طولانی از عمر خود را صرف پژوهش درباره آن کرده و از ابعاد گوناگونی بدان پرداخته است. سهگانه معروف او در این باره که تحت عنوان «ماهیت عشق» شناخته میشود که در فاصله سالهای ۱۹۶۶-۱۹۸۹م تالیف شده است و اسامی هریک از کتابهای این سه گانه بدین قرار است: «افلاطون تا لوتر»، «عشق شهسوارانه و رمانتیک»، و «دنیای مدرن» ؛ سه گانه ای که پر بیراه نیست اگر آنها را به عنوان آثاری کلاسیک شده در این زمینه محسوب کنیم که اهل نظر عموما مطالعه آنها را به علاقمندان جدی این حوزه توصیه می کنند.
اما چنانکه آلن سوبل در نوشته آغازین کتاب «فلسفه عشق» بدان اشاره کرده، مخاطبی که قصد خواندن این سه گانه را دارد، خوب است که مطالعات خود در این باره را با کتاب کوچک «فلسفه عشق» آغاز کند. کتابی که اگرچه مدتها بعد از انتشار سه گانه مورد اشاره، در سال ۲۰۰۹ منتشر شده اما به اعتراف خود نویسنده چکیدهای است از رویکرد و دیدگاه های او در زمینه عشق و فلسفه آن؛ کتابی که به گونه ای خلاصه وار، عصاره بحث سینگر را که در طول سالها پژوهش در صفحات پرشمار مطرح کرده، مرور می کند.
افزون براین این کتاب دربرگیرنده واپسین نظرات سینگر درباره عشق و روایتی خلاصه شده از دیدگاه های تکامل یافته او در این زمینه است. سینگر به گونهای آگاهانه در این کتاب سعی کرده مسئله عشق و ابعاد فلسفی و روانشناختی آن را به شکلی ساده و همه فهم مطرح کند که مخاطبان غیرحرفهای که چندان با حوزه فلسفه آشنا نیستند و پیشینه فلسفی بحث را هم نمی دانند، بتوانند بدون مشکل محتوای آن را دریابند.
یکی از دلایل طرح غیر فنی و ساده مباحث کتاب «فلسفه عشق» این است که مطالب آن در اصل از دل مصاحبههایی بیرون آمده که یک تهیهکننده رادیویی با اروینگ سینگر انجام داده و به همین خاطر سبک کتاب، متفاوت با دیگر آثار سینگر شده و زبان آن نیز غیرفنی، بیتکلف، محاورهای و همه فهم از کار در آمده است. سینگر راضی از چنین مسئلهای درباره آن می نویسد: «این شیوه غیرمدون در اغلب موارد امکان بیرون کشیدن اندیشههایی را فراهم آورده است که پیشتر نمیتوانستم به روشنی و صراحت بیان کنم». اگر چه سینگر سالها به اندیشه و پژوهش در ماهیت عشق، فلسفه عشق و ابعاد گوناگون عشق مشغول بوده، اما او باور دارد که هنوز ناگفتههای این حوزه فراوان است و پژوهشهایی با رویکرد علوم شناختی و عصبشناسی که میتواند گشایشگر ابعادی تازه از عشق به روی پژوهشگران باشد.
«فلسفه عشق» جدای درآمدی به قلم آلن سوبل و یادداشت خود نویسنده به عنوان مقدمه کتاب، از هفده بخش کوتاه تشکیل شده است. کوتاهی فصول کتاب و سادگی زبان آن کمک میکند مخاطب مباحث نویسنده را به سادگی دریافته و خط کلی حاکم بر آن را که جنبه های مختلف مفهوم عشق را مورد توجه قرار می دهد، دنبال کند.
سینگر بحث را با طرح این پرسش آغاز می کند که آیا عشق مفهومی جدید است؟ او در ادامه این ادعا که عشق رمانتیک، پدیدهای جدید و قرن نوزدهمی است، به پرسش می کشد. سپس به مفهوم عشق در روزگار باستان نظر دوخته و به واکاوی شیوه ایده آلیستی نگرش به مفهوم عشق در روزگار افلاطون می پردازد. او در فصول بعدی بحث خود را به دورههای میانه کشیده و از عشق شهسوارانه و اجنبه های گوناگون عشق رمانتیک سخن می گوید و همچنین به تبیین دیدگاه های فلاسفه ای می پردازد که طرح چنین نگرشی به عشق حاصل نظریات آنها بوده است.
به این ترتیب سینگر در کتاب خود به شکلی موجز مروری دارد به مفهوم عشق در دوره های مختلف و از دیدگاه اندیشمندانی همچون افلاطون، هیوم، هگل، روسو، فروید، شوپنهاور و نیچه و او همچنین از تاثیری که نگرش های مختلف درباره مفهوم عشق بر زندگی و روابط انسانی چه از منظر عاشقانه و چه از منظر جنسی دارد، غافل نمی شود.
اگر چه خاستگاه فکری و فرهنگی کتاب و نویسنده اش، غربی است و بدیهی است که در متن آن نیز از فلاسفه مغرب زمین و دیدگاه هایشان سخن می گوید، اما با این حال جنبه های ازلی و ابدی و جهانشمول عشق چنان پررنگ است که اندیشیدن به آن از این چشم انداز نیز سودمندی های بسیاری برای مخاطبانی از همه فرهنگها دارد. با این حال خواندن کتابی این چنین غنی و این چنین ساده که مفاهیم فلسفی را به شکلی عمومی مطرح کرده این حسرت و دریغ را به همراه دارد که ای کاش روزی چنین کتابی در ساحت فلسفه شرق و یا از منظر صاحبان اندیشه و متفکران ایرانی و اسلامی نوشته شود.
نقل از الف کتاب
«فلسفه عشق»
نویسنده: اروینگ سینگر
ترجمه: میثم محمد امینی
ناشر: نشر نو، چاپ اول ۱۳۹۷
۱۳۴ صفحه، 16000تومان
‘