این مقاله را به اشتراک بگذارید
رمان پلیسی اسکاندیناوی پیشرو در ادبیات پلیسی و جنایی
نگاهی به «سکوت قبر» اثر آرنالدور ایندیرداسون
حمیدرضا امیدیسرور
خاستگاه داستان پلیسی، ادبیات آنگلوساکسون بود؛ بنابراین عجیب نبود اگر در قرن بیستم، شاخصترین آثار این گونه را آمریکاییها و انگلیسیها مینوشتند. البته در میانه قرن بیستم فرانسویها نیز سهمی از آن را به خود اختصاص که با وجود پارهای نوآوریهایشان آشکارا دنباله رو پیشکسوتان خود بودند. با این احوال از آغاز قرن بیست و یکم این کشورهای اسکاندیناوی بودند که پرچمدار ادبیات پلیسی جنایی شدند و باطراوتترین رمانهای پلیسی و جنایی را به علاقمندان عرضه کردند. البته این اتفاق یکباره نیفتاد، نخستین بارقه های آن در آخرین دهههای قرن بیستم دیدهشد؛ اما در نخستین سالهای قرن بیست و یکم بود که به آن پختگی و قوام یافتگی رسید که گوی سبقت را از دیگر رقبا برباید.
در ادبیات پلیسی قرن بیستم که ذکرش رفت، در دو جریان عمده نمود داشت، رمان معمایی انگلیسی و رمان واقع گرایانه امریکایی؛ ادبیات پلیسی فرانسه نیز تقریبا چیزی میان این دو بود و بازتاب حوادث جنایی برای شخصیتهایی معمولی و در ریتم عادی زندگی روزمره در آثار نویسندگان فرانسوی (بوالو و نارسژاک) نمود یافت، اما ادبیات پلیسی اسکاندیناوی، در عین پاره ای شباهتها، از این جریان ها مستقل بوده و صاحب هویتی خاص خود شده اند.
تحقیقات گروهی پلیسها به جای کارآگاه های تکرویی که عادت داشتند به تنهایی گره از معماها بگشایند، بازتاب یافتن زندگی روزمره شخصیتهای این رمانها در لابلای ماجراهای جنایی، هویت پررنگ جغرافیای وقوع داستانها، آب و هوای سرد و آسمان ابری و گرفته، سرما و برف و….که عناصری از طبیعت بومی این کشورهاست که واسطهای برای انتقال معنا و حس و حال موقعیت های داستانی رمان محسوب می شوند.
اگر چه سوئد، دانمارک و نروژ در میان کشورهای اسکاندیناوی بانویسندگانی همچون هنینگ مانکل، پتر هوگ، استیگ لارسن، کارین فوسوم و یو نسبو از جمله شاخص ترین این نویسندگان این گونه در کشورهای محسوب میشوند؛ اما در ادبیات دیگر کشورهای اسکاندیناوی نیز می توان چهرههای برجستهای را برشمرد که در امتداد این جریان جای میگیرند. آرنالدور ایندیرداسون، نویسندۀ ایسلندی، نیز در این دسته جای میگیرد که به خاطر رمان های جناییاش مشهور است.
آرنالدور ایندیرداسون برجستهترین پلیسینویس ایسلند است رمانهای او تاکنون به ۴۰ زبان ترجمه شدهاند و جوایز متعددی برایش به ارمغان آوردهاند. شخصیت اصلی اکثر رمانهای ایندیرداسون کارآگاهی میانسال به نام اِلندور است.
کارآگاهی که به واسطه درگیریهای شغلیاش زندگی شخصیاش با چالشهای جدی روبهرو شده و از هم پاشیده است. خوشبختانه اخیرا در مجموعه کتابهای پلیسی قطره که زیر نظر کاوه میرعباسی منتشر می شود، این نویسنده با یکی از بهترین رمانهایش یعنی «سکوت قبر» با ترجمه زهرا زارعی به مخاطب فارسی زبان معرفی شده است. رمانی که در سال ۲۰۰۵ جایزهی بهترین رمان جنایی را از انجمن نویسندگان انگلستان دریافت کرده است.
آرنالدور ایندیرداسون در جایگاه یک نویسنده آثار پلیسی، جوایز زیادی را کسب کرده که جایزه کلید شیشه ای، آر بی ای، دشنه زرین و قطره خونی از این جملهاند. سیاهه بلند و بالای جوایز او برای هر علاقمند ادبیات پلیسی و جنایی میتواند وسوسه کننده باشد، تاکیدی بر این که با رمانی خواندنی و ارزنده طرف هستیم.
یکی از مهمترین امتیازهای هر رمانی و بخصوص آثار پلیسی شروعی جذاب است، شروعی که چنان توجه خواننده را جلب کرده و با خود همراه کند که در ادامه اگر هم بخواهد نتواند کتاب را زمین بگذارد. بیاغراق «سکوت قبر» چنین شروعی دارد. درست از همان خط اول با تصویر کردن بچه ای که در حال مکیدن یک استخوان است، خواننده را میخکوب میکند. البته نه یک استخوان معمولی بلکه استخوان یک انسان! به این ترتیب داستان از دل یک جشن تولد، به یک ساختمان نیمه کاره کشیده می شود، جایی که کودکی تکه استخوان را پیدا کرده و به خیال اینکه یک تکه سنگ است به خانه برده است و… با پیدا شدن رد بقیه استخوانهای مدفون در زیر خاک، پای کارآگاه اِرلندور به ماجرا باز می شود.
ارلندور برای شناسایی هویت صاحب استخوانها و زمان مرگ از باستان شناسان کمک می گیرد. باستان شناسان با استخوانها به عنوان یک مورد تاریخی روبه رو شدهاند، به کندی پیش می روند، اما کارآگاهان می خواهند پرده از راز پشت آن بردارند.
رمان علاوه براین در دو خط موازی دیگر نیز پیش می رود، یکی ماجرای زندگی شخصی ارلندر که با تماس تلفنی کوتاه دختر او برای درخواست کمک بعد از سالها قطع ارتباط آغاز می شود. فریاد استمداد دختر ارلندر و قطع ناگهانی تلفن، او را در مسیر جستجو و یافتن دخترش میاندازد. اما در کنار این دو، داستان زندگی زنی که قصد نجات دادن خود و فرزندانش را از دست شوهرش دارد. مردی که مدام اورا تحت ضرب و شتم قرار میدهد. این خط داستان که در گذشته میگذارد در ادامه با دیگر خطوط داستان پیوند میخورد و ماجرایی جذاب و پرکشش رازگشایی می شود.
«سکوت قبر» یک نمونه شاخص از رمان جنایی اسکاندیناوی است، با همان ویژگی هایی که آ|ثار برجسته این جریان با خود یدک می کشند. یک کارآگاه پلیس که اگرچه نقش اصلی را برعهده دارد، اما به صورت تیمی کار میکند، و درکنار او همکارانش نیز شخصیت پردازی شده و در ماجرا نقشی تعیین کننده دارند. بازتاب یافتن زندگی روزمره آدمها که به ملموس شدن حال و هوای رمان و روابط میان آنها کمک می کند و دیگری، استفاده از اتمسفر جغرافیای وقوع داستان که در این جا از ویژگی های طبیعی آن گرفته تا بازتاب مسائل اجتماعی و حتی رگه هایی از گذشته تاریخی آن را نیز می توان در ایپن رمان دید.رمانی که درونمایه آن حکایت از این ایده جذاب دارد که ماه پشت ابر پنهان نمی ماند و جنایت بالاخره روزی رازگشایی می شود!
به هر روی «سکوت قبر» رمانی است جذاب و پرکشش به لحاظ داستانی که تاکیدی است بر حضور قدرتمند ادبیات جنایی و پلیسی اسکاندیناوی در ادبیات پلیسی و جنایی.
نقل از الف کتاب
«سکوت قبر»
(کاوشگری های کارآگاه اِرلندور)
نویسنده: آرنالدور ایندیرداسون
ترجمه: زهرا زارعی
ناشر: قطره، چاپ اول ۱۳۹۷
297 صفحه،۲۸۰۰۰ تومان