این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «اختراعِ قوم یهود» اثر شلومو زند
قومی به گمان فُتاده در راهِ یقین
آزاده غلامی گنجه
تلقی اش از خانه
آن سان که به من گفت
نوشیدنِ قهوۀ مادرش بود
و شبها سالم به خانه بازگشتن
از او پرسیدم:
و سرزمین؟
گفت:
نمی شناسمش.
این تکّه ای ست از شعرِ مشهورِ محمود درویش، شاعر ملّی فلسطین، به نامِ "خواب دیدنِ سربازی سوسن های سپید را"، که آن را در بحبوبۀ جنگهای اسرائیل و فلسطین، در شهر مقدس برای یک سرباز اسرائیلی سرود. درویش مهمترین شاعر ملّی- میهنیِ فلسطین بود و بیشترِ عمرش را در تبعید گذراند، اما این شعر، چندی او را در میانِ فلسطینیان هم بدنام و متهم کرد. گرچه باز به زودی محبوبیت و اعتبارش را بازیافت. اما این سربازِ اسرائیلیِ شعرِ محمود درویش، بعدها معلم تاریخ و زبان عبری شد و کتاب دردسرسازی نوشت به نام "اختراع قوم یهود". شلومو زند نویسندۀ این کتاب، همان سربازی است که در شعر محمود درویش سوسن های سپید را خواب می بیند.
یهود و اسرائیل برای هم نسلانِ ما معمولا با اخبار تلویزیون به یاد می آید. در این سه چهار دهۀ اخیر، کمتر روزی رسانۀ ملی ایران از اخبارِ مربوط به اسرائیل و فلسطین خالی بوده است. و اینک کتابی که روایت رایج دربارۀ قوم یهود را به دیدۀ تردید می نگرد و در صحتِ آن مناقشه می کند.
یهود قومی رازآمیز است که تاریخِ خود را به آغاز خلقت و در جوارِ خدا در بهشت برین می رساند، برچسبِ قرنها سرگردانی را بر چهره دارد، از کورههای گوناگون جان به در برده و همچنان موجودیتش را حفظ کرده، و در همین روزگار فعلی، افرادِ بسیاری، از خاص و عام، بر این اعتقاد پای می فشارند که سیاست و اقتصاد جهان در دستِ همین قوم نه چندان پر جمعیت است. ماجرای این قوم عجیب و غریب چیست؟
چنانکه شلومو زند می گوید از نظر اسرائیلی ها، ملتِ یهود از زمانی که موسی الواحِ شریعت را در کوهِ سینا دریافت کرد، وجود داشته است و خود را اعقابِ مستقیم و انحصاریِ این ملت می داند. به اعتقادِ آنها این ملت از مصر خروج کرد، بر سرزمینِ اسرائیل غلبه کرد و آنجا مستقر شد. سرزمینی که بنا بر قولِ مشهور، ارضِ موعودی بود که خدا به قوم یهود وعده اش را داده بود. آنان ملتِ خود را قدیم ترین ملت می دانند، که دو هزار سال در تبعید سرگردان بود و در قرن پیش به سرزمین خود بازگشت و جنگهایی که برای تصرف این سرزمین به وقوع پیوست و هنوز پایان نیافته با همین داستانها توجیه می شود. اما شلومو زند در این کتاب، به تصریح خودش، از این اصلِ تاریخیِ مقبول و متداول انتقاد می کند و آن را از اعتبار می اندازد.
زند در نوشتنِ این کتاب و روایتِ متفاوتش از تاریخ، خود را با ناسیونالیسمی بسیار قدرتمند و سخت و سازمان یافته در قوم یهود مواجه می بیند بنابراین در فصل اولِ کتاب می کوشد چند و چون مسئلۀ ناسیونالیسم و چراییِ ظهورِ آن را در جوامع بکاود.
اما کتابِ مقدس یک کتابِ دینی است نه تاریخی، شلومو زند در فصل دوم که فصل بنیادیِ کتاب است، به طور مفصل و جزء به جزء نشان می دهد که چگونه کتاب مقدس از یک کتابِ دینی کم کم شأنِ تاریخی می یابد و نقشِ روایتِ تاریخ قوم یهود و پروژۀ ملت سازی را ایفا می کند. او کتابهای تاریخی دربارۀ قوم یهود را از اولین کتابِ مهم به نام "تاریخ باستانی یهود" که در اولین قرن میلادی به قلم "فلاویوس یوسفوس" نوشته شده پی می گیرد و نشان می دهد که چگونه نزد مورخانِ قرن نوزدهم افسانه تبدیل به تاریخ می شود: "این کتاب (عهد عتیق) از قفسۀ رساله های دینی به بخش تاریخ منتقل شد و پیروانِ ناسیونالیسم یهودی کم کم آن را چنان خواندند که گویی گواهی معتبر بر فرایندها و رویدادهاست. در واقع این کتاب به مرتبۀ افسانه-تاریخ برکشیده شد که حقیقتی بی چون و چرا را نشان می داد… هرگونه ملاحظه دربارۀ مردم و ملت می بایست از آن آغاز شود. مهم تر از همه کتاب مقدس نشانه ای قومی شد که به خاستگاه مشترک مردمی با پیشینۀ بسیار متفاوت و فرهنگ های غیر دینی اشاره می کرد… به این شیوه کتاب مقدس کتاب غیر دینی شد که بچه مدرسه ای ها برای یادگیریِ مطالبی دربارۀ نیاکانِ باستانی شان می خواندند."
اما پس از انتفاضۀ اول در سال ۱۹۸۷ صراحتِ انتقادیِ بیشتری در اسرائیل پدیدار شد و کاوشگران بیپرده سخن گفتند و در نتیجه روایتهای مذهبیِ تبدیل به تاریخ شده، به محکِ مطالعات تاریخی-باستان شناختی، سست و لرزان شد. شلومو زند چند مثال از فقرات کتاب مقدس می آورد که زیرِ تیغ تشریح مطالعات انتقادیِ تاریخ بی اعتبار یا کم اعتبار شده است که مهمترین آنها اول مهاجرت ابراهیم از بین النهرین به کنعان است و دوم خروج هزاران نفر از قوم بنی اسرائیل از مصر به رهبری موسی و سرگردانی چهل ساله در بیابان و سکونت در کنعان که به قول شلومو زند گلِ سرسبد حافظۀ ملی بود.
اما، یهود از یک منظر دینِ تبعید است، از تبعید از بهشتِ عدن، تا تبعید از سرزمینِ خویش. اما شلومو زند موضوع تبعید را به لحاظ تاریخی به چالش می کشد و به این نتیجه می رسد که قوم یهود و مورخان صهیونیست برای اینکه ادعای مالکیت خود را بر ارض مقدس اثبات کنند باید نشان می دادند که اولا این قوم به اجبار از سرزمینش رانده شده و ثانیا زمان تبعید را کاهش می دادند تا فاصلۀ زیادی بین حضور مردم یهود در سرزمینشان نیندازند و ادعای مالکیتِ ملی را به حداکثر برسانند. بنابراین تبعید نیز به یک اعتبار و از جهاتی اختراع شده است. خط بطلان کشیدن بر افسانۀ تبعیدِ اجباریِ یهودیان و نشان دادنِ اینکه یهودیانِ امروز نه فرزندانِ یعقوب و ابراهیم، که فرزندانِ نوکیشان هستند از حساس ترینِ مواضع این کتاب است.
در فصل دوم کتاب، با بیانی جذاب نشان داده می شود که یهودیت که همواره دینی قومی شمرده می شده، نوکیشانی داشته و این روند در دورانی رو به گسترش بوده است. شلومو زند در آخر این فصل می گوید: یهودیت سعی کرد این یهودی سازیِ اجباری و نوکیشی های داوطلبانه را به فراموشی بسپارد تا نقشۀ ملتی یگانه که او آن را ملتی سرگردان و منزوی و کاملا خیالی می خواند، حفظ شود.
مسئلۀ یهودیانِ سرزمینهای حِمیَر (یمن کنونی) و خَزَرستان نیز همواره بحث انگیز بوده است. پس از اظهار نظری در خصوص ورود داستانهای عهد عتیق در قرآن و اینکه یکتاپرستی یهودی زمینۀ معنوی را برای ظهور اسلام آماده کرده است، بحث به یهودیان دیگر مناطق، بویژه حِمیَر و خَزَران می کشد. مسئله این است که این دسته از یهودیان، نوکیش اند یا یهودیان اصیل و مادرزادِ کوچ کرده اند؟ زند نشان می دهد که یهودیان یمن و دیگر نواحی مانند شمال آفریقا، عامدانه از حافظۀ تاریخیِ اسرائیل پاک شده اند. دربارۀ یهودیانِ خَزَرستان گوی مسئله قدری پیچیده تر است و سخت تر می توان آن را نادیده گرفت. نویسنده به طور مفصل تحقیقاتِ گوناگون دربارۀ خزرها خاصه تحقیق نویسندۀ معروف، آرتور کستلر را بررسی می کند و نشان می دهد چگونه یهودیان یمنی و خزری و غیره، کم کم اصالتِ سرزمینیِ خود را فراموش کردند و چنانکه سنت یهودی از ایشان می طلبید، خود را در سرنوشتی یکسان با یهودیانی دانستند که "از اسارتگاه مصر بیرون آمده اند."
نویسنده در این فصل که آن را اقالیم سکوت می نامد نتیجه می گیرد که هرگز یک وجهِ مشترکِ قومیِ غیر دینی میان مؤمنانِ یهودی در آسیا و آفریقا و اروپا وجود نداشته است. جامعۀ یهودیان، همیشه یک فرهنگِ دینی بزرگ بوده است. البته پیداست که این نظر، با نگاهِ سنتی که می خواهد جانبِ قومیِ یهود را قوت ببخشد و اصیل بشمارد در تضاد است.
اما مسایل اصلیِ قوم یهود هنوز برجاست، قومی که مدعی است حیثیت و اصالتِ خود را در طول قرون حفظ کرده است؛ گرچه تحقیقاتِ مفصل و پرهزینۀ ژنتیکی پایۀ برخی از این مدعیات را لرزان کرده است. از مهمترین اصطلاحاتی که در خصوص قوم یهود همواره می شنویم جنبشِ صهیونیسم است؛ جنبشی ملی گرایانه که در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت تا سرزمینی برای یهودیان پراکنده ترتیب دهد و کشور اسرائیل در نتیجۀ این جنبش به وجود آمد و در عصر جهانی شدن هنوز کشوری قوم سالار است. شلومو زند در آخرین فصل کتاب با بررسی جنبش صهیونیسم و تحقیقات ژنتیکی و تاریخ شکل گیریِ کشور فعلی اسرائیل و سیاستِ فعلیِ آن نتیجه می گیرد که: "این دولت هدفش نه خدمت به مردمِ خواهانِ برابرِ مدنی، بلکه خدمت به قومِ زیستی-دینی است که تاریخش تماما جعلی است، اما جلوۀ سیاسی اش پویا و انحصاری و تبعیض آمیز است. چنین دولتی، به رغمِ لیبرالیسم و تکثرگرایی اش، متعهد است به جدا کردنِ قومِ برگزیده اش با شیوه های ایدئولوژیک و تعلیم و تربیتی و قانونگذاری، هم از آن دسته از شهروندانش که یهودی نامیده نشده اند، هم از فرزندانِ کارگرانِ خارجی که در اسرائیل متولد شده اند و هم از بقیۀ انسانها."
این کتابِ تاریخی، با نقدهایی بر سیاست اسرائیل پایان می یابد. نویسنده در صفحۀ آخر همچنان اعتراف می کند که سوالها بیشتر از جوابهاست و سخت ترین سؤال در این رابطه این است که: جامعه اسرائیلی یهودی تا چه حد مایل است تصویرِ قومِ برگزیده را کنار بگذارد و خود را به نامِ یک تاریخ خیالی و زیست شناسیِ مشکوک ( = معرّفِ اصالتِ تبارِ قوم یهود) منزوی نکند؟
مطالعۀ این کتابِ مخالفخوان، برای محققانِ تاریخ و دینپژوهان، و حتی اهل سیاست، جذاب و مسئله انگیز خواهد بود.
نقل از الف
«اختراعِ قوم یهود»
نویسنده: شلومو زند
مترجم: احمد علیقلیان
ناشر: فرهنگ نشر نو، چاپ اول، ۱۳۹۷
۵۳۲ صفحه،۶۵۰۰۰ تومان
‘