این مقاله را به اشتراک بگذارید
خاطرهبازی با فیلمهای وودی آلن
شمایل معصومیت روشنفکرانه!
هستی علیزاده نوری
هِی وود «وودی» آلن (آلن استوارت کنیگزبرگ) متولد دسامبر ۱۹۳۵ است. بازیگر، کمدین، فیلمساز، فیلمنامهنویس و موزیسین آمریکایست که عمر کاریش بیش از شش دهه (تاکنون) ادامه داشته است. او در دهه ۵۰ بهعنوان نویسنده کمدی فعالیت میکرده و برای برنامههای تلویزیونی شوخی (جک) مینوشته و همچنین چندین کتاب کوتاه طنز منتشر کرده بوده. در اوایل دهه ۶۰، استنداپ کمدی را برخلاف جک گویی سنتی با تمرکز بر روی تکگویی (منولوگ) شروع کرد.
او بهعنوان یک کمدین باهوش، ترسوی اخمو و متزلزل که شخصیتی متفاوت با خود واقعیاش دارد مطرح شد. در سال ۲۰۰۴ کمدی سنترال او را چهارمین نفر در ۱۰۰ کمدین بزرگ جهان قرارداد و تحقیقاتی در انگلستان او را سومین کمدین برتر جهان خواند. در اواسط دهه ۱۹۶۰ آلن فعالیت حرفهای خود را در دنیای سینما را آغاز کرد. او که در اوایل این دهه به ساختن نمایشهای پر سروصدای طنز میپرداخت، سپس با تأثیر گرفتن از سینمای هنری اروپا در دهه ۷۰ به ساخت فیلمهای درام روی آورد؛ و تاکنون میان ِ ساخت فیلمهای درام و کمدی درحرکت است. او را یکی از اعضای موج نوین هالیوود بشمار میدانند.
آلن در اکثر فیلمهای خود بازی میکند، معمولاً در نقش شخصیتی که در استنداپ کمدیهایش از خودساخته بود. از فیلمهای مهم این فیلم ساز نیویورکری میتوان به: «آنی هال»، «منهتن»، «هانا و خواهرانش»، «رز ارغوانی قاهره»، «امتیاز نهایی» اشاره کرد. آلن تاکنون ۴ جایزه اسکار برده، ۳ جایزه برای فیلمنامه و ۱ جایزه برای کارگردانی. او همچنین ۹ جایزه از British Academy of Film and Television Arts Awards گرفته است؛ و فیلمنامهاش برای فیلم «آنی هال» از طرف انجمن نویسندگان آمریکا خندهدارترین فیلمنامه در میان ۱۰۱ فیلمنامه خندهدار شناختهشده است. با این مقدمه مروری داریم بر تعدادی از بهترین فیلمهای آلن:
۲۰. هری ساختارشکن
عنوان اصلی: Deconstructing Harry
سال ساخت: ۱۹۹۷
این فیلم ساختارشکن یکی از جالبترین کمدیهای آلن است، خصوصاً در میان خیرهسریهای مرسوم در دهه ۹۰. او کموبیش از ساختار فیلم «توتفرنگیهای وحشی» برگمان برای بازتاب زندگی در فیلمش تأثیر گرفته است، هری بلاکِ نویسنده، برای گرفتن مدرکی افتخاری به دانشگاه دعوت میشود. این سفر با حساب پس دادن هری درباره روابط شکستخوردهاش، طنزی عجیب از مشکل پزشکیِ -غیرواضح بودن- رابین ویلیامز و مشکلات جنسیِ خودآگاه توبی مَگوایر همراه است.
یک ملغمهی واقعی. فیلمی همراه با صحنههایی روراست و جذاب، ولی نهچندان بی اشتباه. خیلی سخت است که از بین خورده داستانهای این فیلم (اپیزودها) یکی را به عنوان بهترین یا دست کم با مزهترین انتخاب کنیم؛ اما شخصا بر این باورم که خورده داستان ویلیامز که دارای یک بیماری لاعلاج شده است و به تدریج دارد کمرنگ و کمرنگتر میشود و از وضوح میافتد؛ از بکرترین ایدههای آلنی است.
۱۹. عشق و مرگ
عنوان اصلی: Love and Death
سال ساخت: ۱۹۷۵
یکی از هوشمندانهترین کمدیهای اولیهی آلن، یک داستان روسی شگفتآور که آلن سعی به نمایش کشیدن آن دارد. میتوان گفت این فیلمی است که صورتبندی فیلمهای بعدی او را رقمزده. آلن نقش بُریس گراشِنکو – ارتشیِ بزدل– را بازی میکند که برای مبارزه با فرانسویان فرستاده میشود. ولی در آخر به کمک دخترکی زیبا از اقوامش، سر از ماجرایی دیگر (کمک به ناپلئون) درمیآورد. دایان کیتون که در اوج کارهای کمدی خود قرار دارد، نقش دختر داستان را بازی میکند. فیلم مخلوطی است از تلستوی، آیزنشتاین، برگمان و سورئالهای آلنی.
۱۸. روزگار رادیو
عنوان اصلی: Radio Days
سال ساخت: ۱۹۸۷
فیلمی که در آن آلن دلتنگ دلتنگیهایش است. فیلمی درباره فیلمهای قدیمیای که دیگر ساخته نمیشوند. برگرفته از آمارکورد «Amarcord» شاهکار ۱۹۷۳ فلینی است، تنها ساحل ریمینی فیلمِ فلینی جای خود را به راکوِی بیچ در کوئینز داده است، جایی که خانوادهای یهودی از طبقه کارگر در حال گذران زندگی خودند و موزیک گلن میلر و دوک الینگتون روحنوازانه از سالن پذیراییشان پخش میشود. آلن در حال به هم تنیدن چهل تیکهای از آدمهاست که در رؤیاهایشان میخواهند ستاره و یا معروف شوند.
۱۷. کمدی نیمهشب تابستانی
عنوان اصلی: A Midsummer Night’ … Comedy
سال ساخت: ۱۹۸۲
به نظر میرسد که شکسپیر این بازی پرسروصدای بالاشهری را قالبزده است، اما درواقع این استعارهای است برگرفته از فیلم «weekend in the country» برگمان – که استفان سهندهایم هم در فیلم موسیقی کوتاه شبانه از آن استفاده کرده است. پر از سرکشیهای یواشکی، عاشق شدن و فارغ شدن و این مسائل است. میتوانید تصور کنید که جمعیت سؤاستفاده گرِ سرازیرشده به سینما (با توجه بهعنوان فیلم) چگونه سرشکسته از آن بیرون آمدهاند.
بهعنوان مرحلهای مهم در زندگی کاری آلن میتوان به این نکته اشاره کرد که این فیلم شروع فعالیت و همکاری آلن با میا فارو (در ۱۳ فیلم) بوده است. نقش درواقع برای دایان کیتون نوشتهشده بود، ولی به علت درگیری زیاد کاری نقش به میا فارو واگذار میشود. به همین دلیل، نماهای نزدیک برداشتشده در این فیلم خیلی بیشتر از چیزی است که در آینده از میا فارو میبینیم.
۱۶. ویکی کریستینا بارسلونا
عنوان اصلی: Vicky Cristina Barcelona
سال ساخت: ۲۰۰۸
یکی از بهترین فیلمهای اروپایی آلن است که بیشترین رابطه را باروحیه توریستی او دارد. اسکارلت یوهانسون و ربکا هال دو توریست آمریکای هستند که در گردشهای خود از منطقه کَتلونیا عاشق خاویر باردِم (هنرمندی مطلقه) میشوند. همانند A Midsummer Night’s Sex Comedy فیلم گریزی به عشق بهعنوان استراحتگاه روح انسان دارد و همین نکته است که رنگ و لعاب فیلم را زیاد میکند. از میان تمامی هنرپیشگان زیبای فیلم این پنلوپه کروز است که (به کمک آلن) اسکار را میبرد، خیلی مواقع به نظر میرسد که آلن ترجیح میدهد که از دور فقط دستی بر آتش داشته باشد.
۱۵. پول را بردار و فرار کن
عنوان اصلی: Take the Money and Run
سال ساخت: ۱۹۶۹
اینیک سرقت از بانک است نه یک فیلم، این چیزی است که ویرجیل استارک ول (کاراکتر فیلم) بهش اعتراض دارد – البته خیلی سخته که این دو را از هم تمیز داد. آلن در این بیوگرافی کمدی بهسرعت سعی در به نمایش کشیدن این بیسروپای ولگرد دارد. مفهوم داستان و فیلم را از چاپلین و برادران مارکس به سرقت برده است و فیلم پر از صحنههای بینظیر از شوخی و جک و طنزهای فیزیکی است. شاید ویلون سل زن گروه یکی از بهترین انتخابهای وی باشد؛ و شاید نمونه اصلی فیلمهای کمدی او همین فیلم باشد، ممکن است قبل از این نیز فیلم کمدی ساخته باشد،، ولی مسلماً این فیلم خندهدارترین آنهاست.
۱۴. گلولهها بر فراز برادوی
عنوان اصلی: Bullets Over Broadway
سال ساخت: ۱۹۹۴
این فیلم بازگشتی است به زمانی که آلن بر قلم خود مسلط بود. ایدهی یک نمایش خندهدار تئاتر گونه از جان کیوساکِ نمایشنامهنویس و همراهی فوقالعاده چَز پالمینتریِ بادیگارد بهتنهایی الهامبخش نیستند. بلکه بهکارگیری از شخصیتهای مختلف در فیلم است که آن را سرشار از ایده و خلاقیت میکند. جیم براد بنت و تریسی اولمن هنرمندانه و مبالغهآمیز نقش خود را بهعنوان هنرپیشگانی خبره در تئاتر بازی میکنند. جنیفر ترسی بهعنوان دوست تبهکار فیلم گزیده شده تا درآمد فیلم را تضمین کند. ولی نگین این انگشتر کسی نیست جز دایان وست، که دومین اسکار خود را به کمک آلن میگیرد. وی نقش هلن سینکلر را در فیلم بازی میکند.
۱۳. یاسمن غمگین
عنوان اصلی: Blue Jasmine
سال ساخت: ۲۰۱۳
در بین تمامی تلاشهای آلن برای بازگشت بهسوی فرمی خاص، شاید این فیلم بهترین باشد. کمدی تلخی از رکود اقتصادی و عاشقانه و بهترین کار آلن بعد از شاهکارش در میانه زندگی کاریش در دهه ۹۰. کیت بلانشت جایزه اسکار را برای بازی خارقالعاده و متأثرکنندهاش بهعنوان بازیگر اصلی فیلم – که به علت ورشکستگی همسرش از عرش به فرش میرسد – گرفت. جَزمین موقعیت اسفبارش را انکار میکند و دیدن این صحنهها، دردناک، استرسزا و از همه بیشتر بسیار هیجانانگیز و سرگرمکننده است.
۱۲. معمای قتل منهتن
عنوان اصلی: Manhattan Murder Mystery
سال ساخت: ۱۹۹۳
بعد از به هم خوردن رابطهاش با میا فارو، آلن به دنبال دوستان قدیمیاش میرود. الن آلداه، انجلیکا هوستون، مارشال بریکمن (نویسنده)، و الهامبخش غایبش دایان کیتون؛ همه این رفقای قدیمی به آلن کمک میکنند تا دوباره به سمتوسوی کمدیهای قدیم خود بازمیگردد. وودی و دایان (نیک و نُورا) وقتی همسایه پیرشان ناگهانی میمیرد، وارد یک بازی کارگاهی میشوند. این برداشت (فیلم) که به کمک نویسندگیِ بریکمن ساختهشده (و سلیقه معمول آلن نیست) بسیار لذتبخش و ارضاکننده است.
۱۱. داخلی
عنوان اصلی: Interiors
سال ساخت: ۱۹۷۸
شاید خودآزارترین فیلم آلن است؛ و شاید خودآگاهترین فیلم جدی آلن باشد. این فیلم محصول مرزی محدود بین جرئت، هنر و وامداری و اقتباس از اینگمار برگمان است. خودتان انتخاب کنید که کدامیک را میپسندید. نویسنده سوئدی هم نمیتوانست تأثیر بیشتری روی فیلم بگذارد، بیشتر فیلم داخل خانهای ساحلی و تیره که نشانگر بدبختی و بدشگونی است میگذرد؛ و وسواس و علاقه بیاندازه جرالدین پِیج به گلدانهایش خیلی زود بیشازحد تحمل میشود. ولی جدای این موضوع، تلاش احساسی داستان غیرقابلانکار است؛ و ورود دیرهنگام مورین ستَپلِتون بهعنوان مادرخواندهی عامی و پست در داستان دقیقاً تأثیر موردنظر را دارد.
۱۰. خاطرات استارداست
عنوان اصلی: Stardust Memories
سال ساخت: ۱۹۸۰
اگر آنیهال شاهکار آلن (ملودرام با سویههای کمدی) در سال ۱۹۷۶ ساخت شده است، سه سال بعد از آن آلن در سال ۱۹۸۰ بود که وجه جدی و تلخ سینمایش را که بسیار تحت تاثبر سینمای روشنفکرانه مدرن دههها ۶۰ و ۷۰ اوروپا است؛ به خود و بینندگانش نشان شد. این فیلم نشانگر زمانی است که موفقیت هنرمندانه همانند یک شکست به نظر میرسد. این فیلم قهقههای کسلکننده و اقتباسی از خلاقیت بلند پروازانهی فلینی در هشت و نیم است.
آلن در فیلم نقش خود را بازی میکند، و یا درواقع نقش سندی بِیتسِ فیلمساز، که از هواداران و عشاقش صدمه میخورد. تا جایی که این هرجومرج هنرش را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. بااینکه فیلم در زمان خود با انتقاد زیادی روبرو شد، با تکیهبر ساختار بلند پروازانه، طنز ظریف و فیلمبرداری بینظیرش (متشکر از گوردن ویلیس) و با توجه به زمان ساختش، فیلمی قابلتقدیر است.
۹. برادوی دنی رز
عنوان اصلی: Broadway Danny Rose
سال ساخت: ۱۹۸۴
آلن بعضی وقتها استعداد خوبی در به نمایش گذاشتن خود دارد، و بعضی وقتها عاری از این استعداد است. جدای از لباسهای افتضاحش، بازرس مشکلدار داستان، دنی رز، شدیداً بامزه، کمی غمگین، و یکی از باورپذیرترین نقشهایی است که آلن بازی کرده است. این موضوع که مایا فارو، دختر همسایه که دوستی مجرم داشته، نقش زن داستان با زبانی تیز و محتاج به کمک و دلداری را بازی میکند نیز خالی از لطف نیست.
فیلم بهطور فریب آمیزی بیفایده به نظر میرسد، اما گوشه و کنایههایی فلسفی و قابلتأمل، چون نگاهش به وفاداری دارد. همین ریزهکاریها هستند که همانند اشعه تابان خورشید دل شمارا گرم کرده و به فیلم امیدوارتان میکنند.
۸. زلیگ
عنوان اصلی: Zelig
سال ساخت: ۱۹۸۳
آلن در طول زمان کاریش همیشه درصدد بازی نقش خود از منظرهای مختلف بوده است؛ اما احتمالاً این کلاهبرداری هوشمندانه (فیلم) درباره مردی آفتابپرست نما که در سالهای نخستین قرن بیستم زندگی میکند، و توانایی تغییر شخصیت و ظاهر خود را برحسب نیاز برای همرنگ شدن با جماعت دارد، یکی از نزدیکترین ساختههای آلن برای آلن است.
فیلم درباره ترس از در مرکز توجه بودن و تلاش برای حل شدن در متن اجتماع است، و طنز داستان دستی دارد بر تمامی وجوه زندگی، از شخصی گرفته تا فشارهای سیاسی. زمان انتخابی آلن و یهودی-آمریکایی بودن زلیگ یک اتفاق نیست. جلوههای ویژهای که آلن را در روزنامههای قدیمی نشان میدهند هنوز قابلتقدیرند، آنها نشانگر تراژدی – کمدی بودن مخمصهای است که زلیگ در آن گیر افتاده. او مردی است که باید در آنجا (زمان) حضور میداشته، ولی نداشته است.
۷. زن و شوهرها
عنوان اصلی: Husbands and Wives
سال ساخت: ۱۹۹۲
فیلم با یکی از واضحترین نوشتهها، برداشتها بازیهای آلن شروع میشود، جودی دیویس و سیدنی پولاک برای شام وارد صحنه میشوند و برنامه جدا شدنشان را اعلام میکنند. نحوه عکسالعمل شگفتزدهی دو دوست صمیمی آنها (آلن و فارو) به گونه ایست که گویی حتی به آنها برخورده است. این موقعیت باعث ایجاد شخصیتپردازی چهار جانبهی فیلم میشود. این غلیظترین بدنه ایست که آلن از رشتههای زناشویی و ازدواج به تصویر گذاشته است. فیلمی تلخ و بسیار رک و بیاحساس، به صورتی که آلن مجبور میشود تمامی روشهای فیلمبرداری و تدوین خود را بازآفرینی کند.
کاتهای فراوان به مصاحبهها درباره اتمام رابطه، کارلو دی پالما و حرکت سریع دوربینش در اطراف، همه این موارد در حال نشان دادن اتهامات و غیبتهای پشت سر هم از تجربیات مجزای این چهار نفر با عشاق جدیدشان است. این آخرین فیلم آلن و فارو است و حالا بیشتر از قبل به نظر میرسد که این فیلم یک حس بیرحمی بعد از مرگ را نشان میداده است. آلن حتی خود را بازنده داستان ترسیم میکند.
۶. منهتن
عنوان اصلی: Manhattan
سال ساخت: ۱۹۷۹
این فیلمنامه ایست عاشقانه برای نیویورک. ولی درواقع برعکس این است. این فیلم کارت تشکری است از طرف نیویورک که توسط آلن، به سینما فرستاده میشود، روابطی شیمیایی که توسط آنها سایهروشنها و موزیک، ساختمانها را تبدیل به رویایی مشترک برای شهر میکنند. در تئوری این فیلم یک فیلم کمدی-عاشقانه است، ولی عاشقانهها و طنزش در انتظار و نگرانکننده، و شخصیتها پر از عیب و خودبینیاند.
در جواب این تضاد، خود شهر است که منجمد در زمان، توسط تصویربرداری سیاهوسفید و بینقص گوردن ویلیس، روابط درون فیلم را زنده (تغذیه) میکند. بهراحتی با تماشای طلوع خورشید بر روی رودخانه شرقی، و ترانه گِرشوین که از لابهلای مه صبحگاهی بیرون میآید، حتی مورچهی کارگر آلن هم میتواند حس پادشاهی کند.
۵. رز ارغوانی قاهره
عنوان اصلی: The Purple Rose of Cairo
سال ساخت: ۱۹۸۵
فیلم معمولاً راه فراری برای کاراکترهای داستانهای آلن است؛ و این کاملاً طبیعی ست که یک نفر این سفر را برعکس طی کند، یعنی فرد پریشان قصه از صفحه سینما بیرون پریده وسعی در پیدا کردن آرامش در زندگی (توسط تماشای فیلم در سینما) کند. سسیلیا (میا فارو)، گارسون داستان در حال دستوپا زدن در زندگی زناشویی خود و در چنگال رکود اقتصادی است. درحالیکه در حال و هوای خود قصد فرار از هیاهوی واقعیات را کرده، قهرمانِ چونه درازش (جف دانیلز) از داخل فریم بیرون میآید و او را به سفری پرهیجان (عشقی) میبرد.
یک فرضیه باشکوه که توسط آلن و بازیگرانش تا نهایت (طنز) بررسی میشود. وجود و هستی فیلم را دو موضوع میسازند، اول اینکه چیزی که این فیلم زیبا ارائه میکند درواقع دروغی بیش نیست و دوم اینکه اصلاً مهم هم نیست که دروغ است. در هنگام تماشای فیلم شما نیز مانند قهرمان زن داستان با چهرهای بشاش در تاریکی احساس خوشی و سرزندگی میکنید.
۴. زنی دیگر
عنوان اصلی: Another Woman
سال ساخت: ۱۹۸۸
یکی از فیلمهای کمتر دیدهشده آلن که یکی از کوتاهترین کارهایش نیز هست. فیلمی باشکوه که نقش اول آن را جِنا رولَند بازی میکند. این بازی شاید سومین یا چهارمین بازی برتر در صدر جدول بازی در فیلمهای آلن است، در کنار بازی کیتون در آنی هال، لَندو در جنایات و بلانشت در یاسمن پژمرده. رولند نقش ماریون، استاد فلسفهای را بازی میکند که در ماجرایی پس از شنیدن حرفهای میا فارو در جلسه تراپی، دیدی جدید نسبت به زندگی خود پیدا میکند.
جِن هکمن، ایان هُلم و مارتا پلیمتون درصحنههای روزهای گذشته و حال ظاهر میشوند، و به او برای درک اینکه چگونه زندگیاش به وضع کنونیِ نارضایتی افتاده است و اینکه چگونه از این وضع نجات پیدا کند، کمک میکنند. در دلسردکنندهترین صحنه فیلم او با یکی از دوستان دبیرستانش (سندی دنیس) برخورد میکند، و اینجاست که دوستش او را با فهرستی از نارضایتیها آشنا میکند که سراب خودبینی غلط ماریون را برایش آشکار میسازد.
۳. آنی هال
عنوان اصلی: Annie Hall
سال ساخت: ۱۹۷۷
آنقدر صحنهها و طنز فیلم آشنا هستند که بعضی وقتها فراموش میکنیم که فیلم چقدر عجیب و ناراحتکننده است: زیرنویس عاشقانه دوگانه، بیرون ریزی افکارِ رو به دوربین، آزادی موقتیاش، حتی شخصیت آلن (الوی سینگر) که در حال چرخیدن در خاطرات کودکش است. یک فیلم کمدی-عاشقانه که سینما تا آن زمان همتایی برایش ندیده بود و حتی تاکنون نیز ندیده است. آلن و کیتون چنان هماهنگ و یکنواخت، هوشمندانه و گرم میتازند، که احساس میکنید باید امتیازنیمهای از کارگردانی را به کیتون بدهید.
در افسانههای آلنی (اطلاعاتی که از قبل به دست رسیده) اینگونه به نظر میرسد که فیلم درواقع فیلمی دو ساعت و نیمه از ‘پرسههای فردی’ در تنهایی بوده است که روابط اَلوی و انی در آن به داستانی فرعی تنزل پیدا میکرده است. ولی در تدوین، رابطه آنهاست که فیلم را زنده میکند و چوب خشک داستان اصلی عقب رانده میشود. انتخاب اول آلن برای اسم فیلم اَنهِدونیا بوده، نامی یونانی به معنی ناتوانی از حس لذت، بی مضمونترین اسم برای فیلمی که در آخر ساخته شد.
۲. جنایت و جنحه
عنوان اصلی: Crimes and Misdemeanors
سال ساخت: ۱۹۸۹
مردم اعمال وحشتناکشان را با خود حمل میکنند، این واقعیت است. در واقعیت ما سعی در منطقی جلوه دادن و یا نفی اعمالمان داریم، در غیر این صورت نمیتوانیم به زندگی ادامه دهیم. ” این کلماتی است که دکتر داستان (مارتین لندوی فوقالعاده) با آن سعی در توجیه کردن جنایت خود دارد. او برای از بین نرفتن زندگی راحتی که برای خودساخته است، دستور به قتل معشوقهاش که او را تهدید به باجخواهی کرده بود، میدهد.
او با دیگر شخصیت اصلی فیلم آلن یا کلیفورد استِرن، فیلمبردار مستند، در تنها صحنه مشترکشان در فیلم (بهجز صحنه عروسی در آخر فیلم) صحبت میکند. شاید این، از آن صحنهها (برداشتها)ی فیلسوف مآبانه وودی آلنی باشد. در اینجاست که او به وجدان فکر میکند، به اینکه آیا گناهی که در چشمانت هویداست برای خودت اهمیت بیشتری دارد و یا دیگران. این فیلم پرمایه، مملو از کنایات هوشمندانه درباره نادانی و خودآگاهی و خودشناسی است و حتی پس از اکران شدن همچنان در حال رشد است. این فیلم نشانگر آلنِ بلندمرتبه و در حال پرواز بر فراز هزارتوی افکارش است، بهگونهای که فکر میکنید روح فرِد آستیر به او کمک کرده است.
۱. هانا و خواهرانش
عنوان اصلی: Hannah and Her Sisters
سال ساخت: ۱۹۸۶
و حالا، این فیلم. نهتنها اوج خلاقیت آلن، بلکه احتمالاً بهترین تنیدگی کمدی و دراما در صنعت فیلمسازی آمریکاست. شیرینترین نقطه در بین تمامی حسها و تحولات روحی سازندهاش، بُرنده است بدون اینکه خشن و وحشی باشد، عمیق است بدون اینکه ادعای تقدس کند، درنهایت انسانی و شیرین است بدون اینکه شمارا دلزده کند.
اقبال عاشقانه هَنا (میا فارو)، لی (باربارا هرشی) و هالی (دایان وست) کسی که همراه با مایکل کین اسکار را برنده شدند، ایده آلترین ساختار را برای توصیف میانههای بزرگسالی به آلن ارائه میدهد. توصیف زمانی که افراد سرخورده از قول و قرارهای حیفومیل شده و شادیهای ازدسترفتهاند، ولی هنوز زمان زیادی برای زندگی کردن دارند؛ و این همان چیزی است که سمفونی تلخ و شیرین فیلم را تائید میکند و دست و دلبازانه شخصیتهای فیلم و بینندگان را در این سفر همراه میکند. بدون فرار از نشان دادن بدشانسیها و نافرجامیها، بهعناوینمختلف سعی میکند که به ما اعلام کند که ادامه دهید و ناامید نشوید.
نماوا/ بهترینها