این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
فروپاشی: داستان گذشته و آینده ما
جرد میسون دایموند، دانشمند و متفکر آمریکایی و استاد جغرافیا و فیزیولوژی در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس، است. او علاوه بر آثار علمی و مقالاتی در زمینههای محیط زیست، بومشناسی و پرندهشناسی چندین کتاب علمی رایج و عامه هم نوشته که شهرتش نیز بیشتر به همین دلیل است. مطالعه آثار دایموند در این روزها که ویروس کرونا به بحرانی عالمگیر تبدیل شده است، تصویری کلی از آنچه بر نوع بشر گذشته، بهدست دهد. او در ایران نیز متفکری شناختهشده است و برخی از مهم ترین آثارش به فارسی ترجمه شدهاند؛ از جمله کتاب «فروپاشی: چگونه جوامع راه فنا یا بقا را برمیگزینند» (2005) که در آن میکوشد الگوی بنیادین فاجعه را بیابد و با استفاده از رشتهای از روایتهای فرهنگی و تاریخی نظریهای فراگیر و جهانی ارائه دهد. این کتاب به بیش از ۳۱ زبان زنده دنیا ترجمه شده است. دایموند در این کتاب بهخوبی نشان میدهد فروپاشی یک جامعه میتواند به دلایلی غیر از مشکلات اقتصادی و سیاسی رخ دهد و عواملی نظیر تخریب محیط زیست، عدم تطبیقپذیری با محیط، رشد جمعیت و سوءمدیریت در بحرانها نیز میتواند از عوامل فروپاشی جوامع باشد. شاید در حال حاضر شیوع ویروس کرونا مثال بارز این استدلال دایموند باشد.
دایموند در کتاب حاضر از بررسی دلایل فروپاشی فرهنگهای پولینزیایی در جزیره ایستر در شیلی به تمدنهای پررونق آناسازی و مایا در آمریکا و سرانجام به مهاجرنشینی محکوم به فنای وایکینگها در گرینلند میرسد. این کتاب حساسترین و مهمترین مسائل زیستمحیطی دنیای کنونی را به صورت داستانی شرح میدهد؛ داستانی که آینهای برای بازتاب گذشته است و آیندهای سخت را نشان میدهد: با هشداری جدی بر خطر فروپاشی که داستان گذشته و آینده ماست. دایموند در این کتاب برای درک فروپاشیهای اجتماعی که مسائل زیستمحیطی در آنها نقش داشته است، از روشهای قیاسی استفاده میکند. او در سومین و شناختهشدهترین کتابش، «اسلحه، میکروب و فولاد» روش مقایسهای را در جهت خلاف این موضوع به کار برده بود: یعنی سرنوشت جوامع انسانی در قارههای مختلف طی ۱۳ هزار سال گذشته. اما در کتاب «فروپاشی» که بیشتر بر فروپاشیها متمرکز است تا شکلگیریها، بسیاری از جوامع گذشته و حال را با یکدیگر مقایسه کرده که از لحاظ آسیبپذیری زیستمحیطی، روابط با همسایگان، نهادهای سیاسی و متغیرهای بیرونی و درونی با هم تفاوت دارند. هدف نویسنده از ربطدادن عوامل متغیر بیرونی به متغیرهای درونی شناسایی تأثیر متغیرهای محتملی است که به فروپاشیها منجر میشود.بخش اول کتاب تکفصلی طولانی درباره مسائل زیستمحیطی در جنوب غربی مونتانا است. مونتانا جامعهای امروزی و جهاناولی است که مسائل زیستمحیطی و جمعیتی آن در مقایسه با اکثر سایر جوامع جهان اول واقعیتر است. بخش دوم که درباره جوامع باستانی است، با چهار فصل مختصرتر آغاز میشود. دایموند در این بخش به جوامعی میپردازد که کوچک و پیرامونی به شمار میرفتند و برخی جوامع از لحاظ جغرافیایی محصور یا از لحاظ اجتماعی منزوی یا در محیطهای زیستی آسیبپذیر بودند. او در بخش سوم به جهان امروزی باز میگردد. در این فصل چهار کشور مدرن متفاوت انتخاب شده است که دو کشور نخست کوچک و دو کشور بعدی بزرگ هستند: یک مصیبت جهانسومی (روآندا)؛ یک کشور جهانسومی که تاکنون جان سالم بهدر برده (جمهوری دومینیکن)؛ یک کشور جهانسومی عظیم که تلاش میکند خودش را به جهان اول برساند (چین) و یک جامعه جهاناولی (استرالیا). بخش نهایی کتاب حاضر نیز درسهای عملی برای امروز ما فراهم میکند. نویسنده در این بخش پرسشی گیجکننده مطرح میکند که درباره همه جوامع پیشین که کارشان به ویرانکردن خودشان انجامید، مصداق دارد و اگر ما نیز کارمان به نابودکردن خود بینجامد، انسانهای آینده را نیز متحیر خواهد کرد. همچنین دایموند در این بخش به نقش کسبوکارهای جدید میپردازد که برخی از آنها به لحاظ زیستمحیطی در شمار مخربترین کارهای امروزی هستند، درحالیکه برخی دیگر شماری از مؤثرترین حفاظتهای زیستمحیطی را فراهم میآورند. بهعلاوه بررسی میکند چرا برخی کسب وکارها منافع خود را در این میبینند که حافظ محیط زیست باشند و از سوی دیگر، چه تدابیری لازم خواهد بود تا سایر کسبوکارها ترغیب شوند و آنها را سرمشق خود قرار دهند. در انتهای بخش چهارم نیز خلاصهای از انواع خطرات زیستمحیطی ارائه میشود که جهان معاصر با آن روبهروست؛ از جمله رایجترین مخالفتهای مطرحشده علیه جدیبودن واقعی آن خطرها و تفاوت میان خطرات زیستمحیطی پیشِروی جوامع امروزی با موارد خطرناکی که جوامع پیشین با آنها مواجه بودند. مطالعه این کتاب در بحران امروز خالی از لطف نیست. / شرق
‘