این مقاله را به اشتراک بگذارید
درنگی بر «تزار عشق و تکنو» اثر آنتونی مارا
از تاریخ به سالی نامعلوم
«بهتر است با مادربزرگها شروع کنیم. مادربزرگ گالینا چشم و چراغ اردوگاه کار اجباری بود؛ درحالیکه مادربزرگهای ما تماشاگر بودند. مادربزرگهای ما نانوا و ماشیننویس و پرستار و کارگر بودند؛ البته تا قبل از اینکه پلیس مخفی نصفهشب درِ خانهشان را بکوبد. باور داشتند که باید اشتباهی صورت گرفته باشد، یک غفلت اداری. مگر ممکن است نظام قانونگذاری شوروی قابل اعتماد بماند، اگر بیگناهی افراد را نتواند تشخیص دهد؟». این بخشی از کتاب «تزار عشق و تکنو» از آنتونی مارا است که مدتی پیش با ترجمه مریم حسینزاده در نشر نو منتشر شد.
آنتونی مارا، از نویسندگان معاصر آمریکایی است که در سال ۱۹۸۴ متولد شد و تحصیلات تکمیلیاش را در رشته نویسندگی خلاق سپری کرد. مارا اولین رمانش را با عنوان «منظومهای از پدیدههای حیاتی» در سال ۲۰۱۳ منتشر کرد و برنده جوایز متعددی شد. «تزار عشق و تکنو» در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه فرهنگستان هنر و ادبیات آمریکا شد. آنتونی مارا در سال ۲۰۱۷ در فهرست بهترین نویسندگان جوان آمریکایی که مجله گرانتا هر ده سال یک بار منتشر میکند، قرار گرفت. مترجم کتاب در بخشی از مقدمهاش درباره آنتونی مارا و داستانهایش نوشته: «مارا از همان سالهای نوجوانی دریافته بود که داستانها ابزاری هستند که ما به کمک آنها همدیگر را میفهمیم، گذشته را حفظ میکنیم و از دل آشفتگیهای زندگیمان معنا خلق میکنیم. در پاسخ به این پرسش که چطور میشود فرزند صالحی از تباری ایتالیایی-ایرلندی درباره روسیه بنویسد، میگوید که همهچیز از پرسهزنیهایش بین قفسههای کتابفروشیها و علاقه وافرش به ادبیات روسیه، رمانهایی مانند جنگ و صلح، آناکارنینا و برادران کارامازوف شروع شد، و از ادبیات قرن نوزدهم روسیه و رمانهایی که تا انتها خواندنشان در نوع خودش رکورد محسوب میشود. تاریخ غنی چچن نویسندگان بزرگی مثل تولستوی، پوشکین، لرمانتف و دوما را به خود فراخواند و به آنها الهام بخشید.
روایت مارا از روسیه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی حاصل تجربه زیسته او در روسیه بوده است و بهویژه در سنپترزبورگ با دمای بیست درجه زیر صفر، روشنایی چهارساعته روز و زندگی در آپارتمان پیرزنی که دو پسر سیگاری قهار داشت که کلمهای انگلیسی نمیدانستند و البته روسیدانی مارا هم بهتر از دانش انگلیسی آنها نبود». نسخه اولیه «تزار عشق و تکنو» شامل نُه داستان کوتاه کاملا مستقل بود که کار نوشتنش همزمان با «منظومهای از پدیدههای حیاتی» در سال ۲۰۱۳ به پایان رسید؛ اما نویسنده در بازبینی این مجموعه، تصمیم به خلق مجموعهای از داستانهای مستقل اما درهمتنیده میگیرد؛ بهگونهایکه حذف هریک از آنها کل بنا را ویران میکند. داستانهای این کتاب، در فاصله قرن بیستم تا بیستویکم در شوروی و روسیه رخ میدهند و «همچون تجربه نوستالژیک گلچینکردن آهنگها برای نوار کاست، انتخاب و در کنار هم چیده میشوند؛ نوارهایی که همواره برای ما بازگوکننده روایتی بزرگتر از تکآهنگهای کوچک دوستداشتنیمان بودهاند».
در روایت داستانهای بههمپیوسته این کتاب، نواری که الکسی، نوجوان عاشق تکنو، در لحظه خداحافظیاش به برادرش کولیا میدهد، نمادی میشود از همه آنچه کولیا به آن عشق میورزد و همه آنچه ازدستدادنش او را میترساند. مترجم درباره داستانهای این مجموعه نوشته است: «مارا با این گلچین داستانهای کوتاه یک قرن را درمینوردد؛ چیزی که به نظر او کاری سخت و در حوصله یک رمان است. این داستانهای مستقل اما درهمتنیده از تونلهایی در زیر لنینگراد در ۱۹۳۷ شروع و به سالی نامعلوم در منظومه شمسی ختم میشوند. آغاز داستان در ۱۹۳۷ و در بستر شوروی کمونیستی است.
انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر ۱۹۱۷ که منجر به سقوط تزاریسم شده بود، پس از مرگ لنین به کیش پرستش استالین انجامید. وعده حکومت پرولتاریا و آزادسازی رنجبران بدل شده بود به ترور، سرکوب، خفقان و سانسور، تصفیه، نظارت دائم سازمانهای اطلاعاتی بر مردم و تکریم خبرچینی و جاسوسی و سرسپردگی. حکومتی که قرار بود تجلی خواست و اراده تودهها باشد، هرگونه اندیشه متفاوت با رهبر حزب را ممنوع و ضدانقلابی دانست. تنها مُسکن، ترویج امید به آیندهای متعالی و بهشتی سوسیالیستی بود که آن هم در قطارهای مرگ نابود شد؛ قطارهایی که میلیونها نفر از اقشار مختلف مردم ازجمله کارگران و کشاورزان را راهی گولاگها، اردوگاههای کار اجباری، در دورافتادهترین و بد آبوهواترین مناطق سیبری کردند. داستانهای بعدی ما را به دوران خروشچف، برژنف، گورباچف، سقوط کمونیسم در اوایل دهه نود و قدرتگرفتن گورباچف و خلف او پوتین و جنگهای روسیه و چچن میبرند». «تزار عشق و تکنو» تراژدی و طنز تلخ بازسازی خانه و جهانی ویران به علت سانسور و جنگ و تروریسم و فقر است.
شرق