این مقاله را به اشتراک بگذارید
انتشار مطلب «هانا آرنت چقدر میفروشد؟» (اینجا) که به نقل از روزنامه شرق در مد و مه منتشر شده بود، توضیح ناشر محترم کتاب (نشر برج) را به همراه داشت که عینا در ادامه می خوانید.
لازم به توضیح است انعکاس آن نوشته صرفا به دلیل طرح یکی از معضلات حوزه نشر بود نه غرض ورزی با ناشر. امیدواریم اینگونه بحث ها زمینه ساز فضای شفاف در جامعه نشر کشور باشد./ مد و مه
****
سردبیر محترم سایت مد و مه،
با سلام.
خواهشمند است توضیح و جوابیهی نشر برج را نسبت به گزارش آقای «علی سالم» با تیتر «هانا آرنت چقدر میفروشد؟» که در آن سایت در تاریخ ۹ آذر ۱۳۹۹، از روزنامهی شرق بازنشر شده در سایت خود درج کنید.
در این گزارش، با زبانی صریح به نشر برج این اتهام وارد شده که برای تیراژ کتاب «آیشمن در اورشلیم» عددسازی کرده است و چاپ کتاب در دوازده نوبت ۱۰۰۰ نسخهای دروغی بوده است که ناشر برای بازارگرمی گفته؛ درواقع ما به این متهمیم که با نوبتچاپهای دروغین، تیراژهای ۲۰۰ و ۵۰۰ نسخهای را بهنام ۱۰۰۰ نسخهای به دست مخاطب رساندهایم. در این باره کوتاه سخن میگوییم:
۱- بخش بیشتر آن گزارش، گفتوگو با شخصی است که طبق گفتهی نویسندهی گزارش «یکی از کارشناسان حوزهی نشر است که برای اجتناب از شخصیشدن بحث ترجیح داده نامش در این گزارش ذکر نشود». اینکه چگونه تریبون یک روزنامه محلِ اتهامزنیِ بی دلیل و مدرک (و براساس حدس و گمانهای شخصی) میشود پدیدهای جالب و درخور مطالعه برای اهل فن است. جالب است که فرد مورداشاره ابتدا از حضور چاپهای متعدد با شناسنامه و جلد متفاوت سخن میگوید، سپس برای اینکه کسی نگوید که این موارد چرا در بازار موجود نیست (چون یکی دو مورد خطای کارگر صحافی در این موارد چیز عجیبی نیست و حضور گستردهی چنین مواردی نشاندهندهی دروغگویی است) با جملهی «سپس این خطا اصلاح شد و همه این نوبتهای چاپ با هم موجود شد» سر و ته قضیه را هم میآورد.
۲- همانطور که در متن گزارش ذکر شده، نشر برج هرگونه عددسازی و ارائهی تیراژ دروغین را تکذیب میکند. جالب است خبرنگاری که ادعای راستیآزمایی دارد، حتی یک بار به خود زحمت نداده که به دفتر نشر و مراکز توزیع عمدهی کتاب مراجعه کند و فاکتورهای پخش کتاب را ببیند تا متوجه شود که چنین تیراژی آیا در بازار کتاب توزیع شده یا نه. اینکه با گرفتن آمار از پنج یا شش کتابفروشی (آن هم فقط در شهر تهران) و جمعزدن آنها دروغ بودن تیراژ را نتیجه بگیری، تعریف جدیدی از روزنامهنگاری تحقیقی در این روزگار است (بگذریم که تنها مدرک مستندی که در گزارش ذکر شده هم همین است، مابقی تحلیلهای شخصی است). جالب است که همین عدد ادعایی ایشان، یعنی فروش ۲۲۰۰ نسخه تنها در چند کتابفروشی، بدون ذکر تعداد بسیار زیادی کتابفروشی بزرگ در ایران، نشاندهندهی این است که با کتابی بسیار پرمخاطب مواجهایم، آنقدر پرمخاطب که حتی ما در نشر برج هم باید شک کنیم که نکند نسخههای غیرقانونیای از این کتاب دارد منتشر میشود.
۳- خبرنگاری که برای چنین موضوعی گزارش تهیه میکند (یا کارشناسی که با او گفتوگو شده)، آنقدر از وضعیت بازار کتاب ناآگاه است که حضور همزمان چند چاپ در یک کتابفروشی را دلیلی بر دروغگویی ناشر میداند. غافل از اینکه موجودی یک کتاب در یک کتابفروشی به دلیل سفارش آن کتابفروشی است، به این معنا که کتابفروشیای که امروز از کتابی چند نسخه موجودی دارد، با تخمین استقبال احتمالی مخاطب، قبل از آنکه موجودی فعلیاش تمام شود، ممکن است دوباره به مرکز توزیع کتاب سفارش بدهد و آن مرکز توزیع از نوبت چاپ بعدی کتاب برای کتابفروشی بفرستد. به همین دلیل ممکن است کتابی با دو نوبت چاپ مختلف همزمان در یک کتابفروشی موجود باشد.
۴- نشر برج منکر این نیست که ممکن است ناشرانی ۲۰۰ نسخه از کتابی منتشر کنند و آن را به دروغ، در شناسنامهی کتاب ۲۰۰۰ نسخه ذکر کنند، ولی اینکه بدون هیچ دلیل و مدرکی (و صرفاً براساس حدس و گمان) چنین اتهام دروغی به نشری نسبت دهی جز کنارگذاشتن انصاف چه معنایی دارد؟ بیاساس بودن این گزارش و ناآگاهی خبرنگار آن، آنقدر واضح است که بیش از این به آن نمیپردازیم. تنها به این بسنده میکنیم که بگوییم تمام مدارک نشر و توزیع این کتاب در دفتر نشر برج (و البته دفتر مراکز توزیع کتاب که خوشبختانه همه شناختهشدهاند) موجود است و هر خبرنگاری که در پی یافتن درستی ماجرا باشد میتواند آنها را ببیند.
۵- تنها ذکر نکتهای برای آگاهی مخاطبان این کتاب خاص و بهطور کلی دوستداران کتاب:
در وضعیت امروز نشر ایران، تیراژ پایهی یک کتاب ۱۰۰۰ نسخه است. نشر برج و بسیاری از ناشران دیگر، اگر احتمال بدهند کتابی مخاطب بیشتری در کوتاهمدت دارد، برای کاهش هزینههای نشر، ممکن است ۲۰۰۰ نسخه از آن را چاپ کنند و این تیراژ را در دو نوبت چاپ ۱۰۰۰ نسخهای به بازار عرضه کنند. به این دلیل که با این کار، به مخاطب در اولین مواجههی او با کتاب (یعنی جلد آن)، این پیغام را میدهی که در وضعیت امروز بازار کتاب، از این کتاب مثلاً دو برابر از کتاب دیگری استقبال شده است. اگر روزی تیراژ پایهی کتاب (چون روزگار خوشی که تیراژها بالاتر بود)، به ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ نسخه برسد، بدیهی است که این امر هم بهگونهای دیگر خواهد بود.
برای کتاب خاص «آیشمن در اورشلیم» هم سیاست نشر برج بر همین منوال بوده است و همواره کتاب با تیراژهای ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ نسخه منتشر شده و هربار که ۲۰۰۰ نسخهای بوده در قالب دو نوبت چاپ ۱۰۰۰ نسخهای آمادهی پخش در بازار شده است.
همچنین تصحیح این باور اشتباه هم خالی از فایده نیست که وقتی ناشری مثلاً نوبت چاپ سوم یک کتاب را منتشر میکند، معنایش این نیست که دو نوبت قبلی انتشار کاملاً فروخته شدهاند (البته از دید ناشر فروخته شدهاند، ولی به مراکز توزیع، نه اینکه لزوماً همهی نسخههای موجود در کتابفروشیها به فروش رفته باشد). وقتی مراکز توزیع به ناشری برای کتابی سفارش میدهند، ناشر آن را یک نوبت جدید منتشر میکند و میداند که این درخواست مراکز توزیع، به دلیل درخواستهای متعدد کتابفروشیها از مراکز توزیع بوده است؛ و بهنوبهی خود، آن درخواستها نتیجهی رجوع مصرفکنندگان نهایی (یعنی مخاطبان کتاب) به کتابفروشیها بوده است. یعنی ناشر در انتهای زنجیرهای از تقاضاهاست که براساس آنها کتابی را دوباره منتشر میکند، و دیگر آماری ندارد از اینکه آیا همهی کتابهای قبلیاش کاملاً به دست مشتری یا مصرفکنندهی نهایی رسیده است یا نه.