این مقاله را به اشتراک بگذارید
گفتوگو با مهرداد اسکویی، کارگردان «رؤیاهای دم صبح»
غافلگیر شدم
بهناز شیربانی
«رؤیاهای دمصبح» سومین قسمت از مستندهای سهگانه مهرداد اسکویی با نامهای «روزهای بیتقویم» و «آخرین روزهای زمستان» است. این سهگانه درباره کودکان زیر ١٨سالی است که در کانون اصلاح و تربیت شهر زیبای تهران تحتنظارت هستند. رؤیاهای دمصبح پیش از این در جشنواره سینما – حقیقت توانست نظرات مساعد بسیاری را متوجه خود کند و پس از حضور در جشنواره فیلم فجر اکرانهای جشنوارهایاش را آغاز خواهد کرد. به بهانه حضور این مستند جنجالی در جشنواره فیلم فجر با مهرداد اسکویی گفتوگوی کوتاهی کردیم.
ایده ساخت این سهگانه چطور آغاز و در نهایت به رؤیاهای دمصبح ختم شد؟
در سال ١٣٨۵ تصمیم گرفتم در مورد نوجوانان فیلم بسازم و فکر کردم بهتر است در مورد نوجوانان زیر ١۵سال این فیلمها ساخته شود چراکه وقتی با بچههای بالاتر از این سنوسال صحبت میکردم متوجه شدم که گاهی برای تبرئه خودشان حرفهایی میزنند که در بسیاری از مواقع غیرواقعی است. بعد از ششماه دوندگی موفق به دریافت مجوز ساخت مستند اول شدم. بعد از ساخت نخستین قسمت باید بهسرعت ساخت فیلم مستند بعدی را آغاز میکردم. هدفم این بود که اینبار درباره دختران در کانون اصلاح و تربیت فیلم بسازم که به من اجازه ساخت این فیلم داده نشد و تقریبا چهارسال زمان صرف شد تا توانستم فیلم دوم را بسازم اما همچنان نتوانستم درباره دختران فیلم بسازم. تا اینکه بعد از ساخت فیلم دوم یکی از مدیران سازمان زندانها به من پیشنهاد ساخت فیلم مستندی درباره دختران کانون اصلاح و تربیت را داد و من هم عنوان کردم که سالهاست قصد ساخت چنین فیلمی را دارم و تاکنون اجازه ساخت آن داده نشده است. در نهایت با مساعدت سازمان زندانها و کانون اصلاح و تربیت توانستم مجوز ساخت این فیلم مستند را دریافت کنم.
دقیقا چقدر زمان صرف ساخت رؤیاهای دمصبح شد؟
برای سهماه مجوز فیلمبرداری داشتیم و در این مدت ٢٠ روز فیلمبرداری کردیم و ساخت این فیلم دوسال زمان برد. ما در این مدت نزدیک ٩٠ ساعت راش داشتیم و تدوین این فیلم زمان زیادی گرفت چراکه نیاز به دقت بسیاری در زمان تدوین داشت و یکسال زمان برد.
حاصل کار چیزی که پیشبینی میکردید شد؟
برای من ساخت فیلم مستند، میل عمیق برای دانستن است. فکر میکنم بهکرات درباره بچههای مبتلا به سرطان و اتفاقاتی از این دست زیاد صحبت کردهایم. نگاه به زندگی بچههایی که برای ادامه زندگی هیچکسی کنارشان نیست تا کمکی برای آنها باشد و مشکلات دیگری که برای زندگی دارند. اینها اتفاق مهمی است. من بهعنوان مستندساز متعلق به جامعهای هستم که باید به اینگونه معضلات نگاه کنم و خودم را در مقابل این مسائل مسئول میبینم. سالهای زیادی از عمرم صرف ساخت مستندهایی شد که بتواند بخشی از واقعیتهای جامعه را نشان دهد و امیدوارم که نشاندادن این اتفاقات و مسائل بتواند تأثیری در جامعه و نگاه مردم داشته باشد. در زمان ساخت رؤیاهای دمصبح با بچههایی برخورد داشتم و صحبت کردم که امنیت را تجربه نکردهاند و مدام فکر میکردند کسی میخواهد به آنها تعدی کند و اینها واقعیتهای تلخی است که در جامعه وجود دارد. یکی از وظایف مستندسازی، تاباندن نور و تمرکز بر اینگونه مسائل است. دلم نمیخواهد صرفا واقعیت را نشان بدهم و دوست دارم به حقیقت برسم. درمورد رؤیاهای دمصبح هم دوست دارم مردم با این موضوع همراهی و همدلی کنند و این فیلم بتواند …..نظرشان را جلب کند.
فکر میکنید رؤیاهای دمصبح در جشنواره فیلم فجر هم موفقیتی که در جشنواره سینما- حقیقت داشت را تکرار خواهد کرد؟
استقبال از این فیلم در جشنواره سینما – حقیقت آنقدر زیاد بود که غافلگیر شدم و حقیقتا از انتظار من بیشتر بود. البته این فیلم آماده حضور در بسیاری از فستیوالهای خارجی است که با فستیوال فیلم برلین آغاز میشود. درباره جشنواره فیلم فجر باید بگویم چه فیلم من موفقیتی کسب کند یا نه، حقیقتا ایمان دارم که داوران حرفهای و کاربلدی فیلمها را قضاوت کردهاند. اگر بتوانم جایزهای کسب کنم برایم به این معنی است که توانستهام مستند موفقی بسازم و زاویه دید خوبی داشته است. اگر دیگر دوستانم موفق به دریافت جایزه شوند هم باز خوشحال خواهم بود. در گروه مستندسازان همگی عضو یک خانواده هستیم و تکامل هرکس بسته به دیگری است. بنابر همین اساس تمامی مستندسازان در ساعات اکران فیلمهای هم حضور خواهیم داشت. اما بههرتقدیر من موفقیت سینمای مستند را در این میبینم که سینمای مستند در سالهای اخیر همرده سینمای داستانی ما مطرح شده و حرفی برای گفتن دارد و افتخارات بسیاری برای سینمای ایران کسب کرده و نشان داده است که همعرض سینمای داستانی ارزیابی میشود. البته با توجه به اینکه چرخش بودجه در سینمای مستند اندک است، مستندسازان با مشکلات اقتصادی بسیاری روبهرو هستند و امیدوارم در سیاستگذاری فرهنگی سینمای کشور به این عرصه توجه بیشتری شود. معتقدم دهه آینده، دهه سینمای مستند خواهد بود و بهتر است به شرایط ساخت اینگونه فیلمها و متعاقبا در اکران توجه شود. جذب مخاطب عام در اکران فیلمهای مستند و نمایش اینگونه فیلمها در داخل و خارج از کشور از اولویتهایی است که توجه به آنها از سمت مدیران فرهنگی ما لازم است و باید نگاه ویژهتری به این مقوله داشت.
شرق