این مقاله را به اشتراک بگذارید
گزارش کامل جشنواره جهانی کن
حاشیههای هفتادسالگی
روایتی خواندنی از لحظات به یادماندنی ٧٠ سال جشنواره کن
نرگس جودکی
جشنواره کن هفتادمین سالش را با معرفی برگزیدگان سینمای ٢٠١٧ به پایان رساند. کافهدارها هر روز بساطشان را روی سنگفرش پهن میکردند و بالکنهای مشرف به جشنواره در تصرف چشمهایی بود که به فرش قرمز دوخته شده بود. مشتاقان فیلم از شهرها و کشورهای دور و نزدیک خود را به امواج مدیترانه میرساندند تا شاهد برگزاری جشنوارهای باشند که هفتاد بار تجربه برگزاری دارد.
صدای ایرانی
مسئولان اجرایی امور خبرنگاران نام ایران را میشناسند. خانم میانسال کارت را پیدا میکند و توضیح میدهد بعد از کدام سالن باید به کدام سالن و طبقه رفت، چطور از صندوق مخصوصی که شمارهاش روی کارت آمده برنامهها و بروشورهای روزانه را برداریم و نشستهای خبری هر فیلم را چطور دنبال کنیم. کارتهای رنگارنگ جشنواره امسال مسألهساز شده. در صف تماشای فیلم رومن پولانسکی پیرمرد ٧٠ سالهای با کارت زرد کنار ایستاده تا اول کارتآبیها وارد سالن شوند و نوبت به او برسد.
کنیها ایران را میشناسند چون کیارستمی را میشناسند که امسال با نبودنش باز هم در جشنواره حضور داشت. در یکی از شبهای کن آخرین ساختهاش ٢۴ فریم به یادش به نمایش درمیآید و دبیر جشنواره تأکید میکند که فیلمساز ما بخشی از تاریخ هنر است. در بخش فیلم کوتاه و سینهفوندانسیون و نوعی نگاه هم کارگردانان جوان ایرانی حضور دارند و جایزه میگیرند. ایرانیها هم به نمایش این فیلم میآیند و در صف انتظار گاهی صدایشان شنیده میشود که «نهار خوردی؟ فیلم علیرضا رو دیدی؟» سیفاله صمدیان هم به سنت هر ساله آمده، در بالکن سالن روزنامهنگاران نشسته و گپ میزند.
کنیها ایران را میشناسند چون نخل طلا را پیش از این به عباس کیارستمی دادهاند و «فروشنده» اصغر فرهادی، سال گذشته دو جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) را از اینجا به ایران برده (امسال «خواکین فنیکس» بازیگر آمریکایی جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت). همین جشنواره هفتادم هم با حضور فرهادی کلید خورده است.
یکی از خبرنگاران به یاد دارد که سال گذشته به جای موسیقیهای همیشگی صدای دلشده محمدرضا شجریان بر فرش قرمز فیلم گذشته طنینانداز شد.
در آیین اختتامیه برای معرفی بهترین فیلم جشنواره ژولیت بینوش روی سن میآید و از هنر سینما میگوید و عشق و روشنایی. او روشنایی را به زبانهای مختلف دنیا نام میبرد: لومیر در زبان فرانسه، لایت در انگلیسی و… و به ایران میرسد؛ «نور به زبان ایرانی است».
بلیت لطفا!
در طول ١٠ روز برگزاری جشنواره جمعیتی کاغذ به دست منتظر پشت میلهها میایستند به امید اینکه بتوانند بلیت فیلم مورد علاقه خود را ببینند. فیلمهای پولانسکی، فاتح آکین، میشاییلهانکه و فرانسوا اوزون بیشترین متقاضی را دارد. «بلیت، خواهش میکنم» میان این عشقسینماها زن و مردهای سالخورده هم هستند. بعد از اکران ویژه خبرنگاران، نشست مطبوعاتی برگزار میشود. همه چیز سر ساعت از پیش تعیین شده انجام میشود. بعد از نشست دوربینها منتظر عوامل فیلم هستند و کاغذها و عکسها منتظر امضا.
بیرون از کاخ جشنواره روبه روی فرش قرمز جمعیتی که توانستهاند بلیت بگیرند، از پشت میلهها و بالای نردبانها میایستند تا لبخند هنرپیشهها را ببینند. لبخندی که نمیدانند تا کجا بازی است و تا کجا واقعیت. خیل جمعیتی که اقبال تهیه بلیت نداشتهاند در پیادهرو و کوچه روبهرو غرق تماشایند.
اگر ٧٨سال پیش که جنگ جهانی برگزاری جشنواره را در سال اول تعطیل کرد، ارادهای برای ادامه کار پیدا نمیشد، شاید شهر بندری کن هم به فراموشی سپرده میشد؛ اما شهردار وقت کن اصرار داشت و جشنواره بعد از ١٠سال از سر گرفته شد. بحثها بر سر برگزاری همزمان با جشنواره ونیز کم نبود و سرانجام قرعه به نام بهار خورد و مرغان دریایی دیدند که در ١٠ روز جشنواره چه غوغایی در خشکی است. قایقهای تفریحی لنگر میاندازند و کافهها از جمعیت لبریز میشود.
اتاقهای هتلهای بزرگ و کوچک از قبل رزرو شدهاند و بلیتهای قطار تمام. کافه سارا که در یکی از کوچههای منطقه قدیمی سوکه است هم در این روزها شلوغ است. «همه اینها به خاطر جشنواره است.»
در یکشنبه بازار، مارتین نقاش کنار تابلوهای نقاشیاش نشسته و نمایی از بندر میکشد. پیکاسو هم روزهایی در این شهر زندگی کرده و در حوالی کلیسای قرن شانزدهمی نتردام قدم زده است. نسخه کوچکی از جمعه بازار پروانه. میان خنزرپنزرهای پیرمردی در حاشیه بلوار یک فرش پا خورده نمایان است. ٢٧٠ یورو. پیرمرد سعی میکند توضیح دهد که این فرش نقش بلوچی دارد و از جنوب ایران میآید. توضیح دادن برایش آسان نیست به گفتن «بلوچی» بسنده میکند.
جنگ، ترس، فیلم
جشنواره کن با تدابیر امنیتی بسیار برگزار میشود. پیش از هر بار ورود به کاخ جشنواره کیف و وسایل چک میشود. جایی برای قهوهخوردن خبرنگاران در نظر گرفته شده اما اگر برای هر وعده غذا از محوطه جشنواره خارج شدید باز مراسم کنترل کیف و وسایل تکرار میشود.
فیلم فاتح آکین، فیلمساز ترک ساکن آلمان نمایش داده میشود و بعد در نشست خبری فیلم، کارگردان از درد مهاجرت و جنگ میگوید و درد از دست دادن. کاتیا شخصیت اول فیلم «محوشدگی» همسر و فرزندش را در عملیات تروریستی در آلمان از دست داده است. همه تحتتأثیر قرار گرفتهاند. دایان کروگر در مصاحبه با بولتنهای جشنواره از تلاشش برای درک دردهای مادر از دستداده میگوید. او موهایش را برای این نقش کوتاه کرده است و میگوید نشستن در این نقش کار سادهای نبود. کار سختی که جایزه بهترین بازیگر را برای او آورد. در آیین اختتامیه وقتی نام کروگر را میخوانند پای میکروفن میایستد و در نکوهش تروریسم حرف میزند و از فاتح بهعنوان «برادر» و کارگردانی که به موفقیت او کمک کرده، تشکر میکند.
کروگر میگوید: این اتفاق در هر جایی و برای هر کسی ممکن است که رخ بدهد.
هفتاد سالگی برای برگزارکنندگان امسال اتفاق ویژهای است از این رو روز سهشنبه تعدادی از برندگان قبلی و چهرههای سرشناس سینمایی را به جشن دعوت میکنند؛جرج میلر، پدرو آلمادوار که رئیس هیأت داوران جشنواره هفتادم است، نیکول کیدمن، گوستاو گاوراس، نیکلاس ویندینگ رفن، آدرین برودی، ویل اسمیت، گاسپار نویی، ژولیت بینوش، اوما تورمن، آلخاندرو گونزالس ایناریتو، رومن پولانسکی، ماریون کوتیار، مونیکا بلوچی، الیور استون، التون جان، بری جنکینز، کاترین دونوو، گی یرمو دل تورو، آلفونسو کوارون، میشائیلهانکه، کریس کلمبوس، سلماهایک، سوفیا کوپولا، بنیسیو دل تورو، کن لوچ، برادران داردن، لیو اولمان، جین کمپیون، آنیس واردا، ایزابل آجانی، مارن آده، فاتح آکین، کالین فارل، برنیس بژو، کریستوف والتس، ال فانینگ، تیلدا سوئینتن، مس میگلسن، گائل گارسیا برنال، دایان کروگر، ژان-پییر لئو، کلود للوش، جسیکا چاستین، ماتیو گارونه و… پایانی خوش تا امروز جشنواره. همین نام فیلم جدید میشائیلهانکه است که برای سومینبار به کن آمده. هانکه پیش از این برای فیلم «عشق» برنده جایزه «نخل طلایی» شد.
روز آخر جشنواره صندوقهای پستی خبرنگاران بسته شده. غلغله خیابان اما همچنان ادامه دارد تا ساعت ٨ که برگزیدگان معرفی شدهاند و مجریان برنامه میهمانان را به سمت درهای خروجی هدایت میکنند. بیرون کاخ دیگر کسی منتظر بلیت نیست. نسیم مدیترانه مثل همه بهارها به ساحل میوزد و بادبانها را تکان میدهد. همهجا دریاها شبیه هم هستند. شاید ما هم که امسال نخستین جشنواره جهانی فیلم فجر را برگزار کردهایم، میتوانستیم نام جشنواره را به یکی از شهرهای ساحلی جنوب یا شمالمان گره بزنیم.
برندگان
نخل طلای بهترین فیلم کن ۲۰۱۷ به فیلم «مربع» ساخته «رابین اوستلوند» کارگردان سوئدی رسید.
جایزه بزرگ هیأت داوران را «رابین کامپیلو» کارگردان فرانسوی برای فیلم «۱۲۰ تپش در دقیقه» از آن خود کرد.
«سوفیا کاپولا» برای ساخت فیلم «فریب خورده» جایزه بهترین کارگردانی را گرفت.
جایزه بهترین بازیگر زن کن ۲۰۱۷ به «دایان کروگر» رسید برای بازی در فیلم «محوشدگی» ساخته «فاتح آکین». «خواکین فنیکس»، بازیگر آمریکایی برای بازی در فیلم «تو واقعا اینجا نبودی» به کارگردانی «لین رامسی» بهترین بازیگر مرد جشنواره شناخته شد.
جایزه بهترین فیلمنامه به صورت مشترک به «یورگن لانتیموس» برای فیلم «کشتن آهوی مقدس» و «لین رامسی» برای فیلم «تو واقعا اینجا نبودی» رسید.
دوربین طلای بهترین فیلم اول را کارگردان فرانسوی «لئونور سرالی» به خاطر فیلم «زن جوان» گرفت.
در جشنواره امسال جایزه ویژهای برای جشن هفتاد سالگی در نظر گرفتند که به نیکول کیدمن تقدیم شد. کیدمن که در کن ٢٠١٧ در سه فیلم حضور داشت در روز اختتامیه در شهر کن نبود، از طریق ویدیو کنفرانس از هیأت ژوری تشکر کرد.
شهروند