این مقاله را به اشتراک بگذارید
#وجیزه
اورهان پاموک این بار درباره ما چه می نویسد؟
حمید رضا امیدی سرور
عرض شود که در خبرها آمده اورهان پاموک نویسنده نوبلیست ترک به دعوت نشر ققنوس به ایران می آید و در نمایشگاه کتاب نیز حاضر شده و احتمالا در غرفه نشر ققنوس هم برنامه هایی برای او ترتیب داده خواهد شد.
نشر ققنوس اولین ناشر ایرانی بود که با ترجمه کتاب قلعه سفید از این نویسنده او را به در زمانی که هنوز از شهرت جهانی زیادی برخوردار نبود، در ایران معرفی کرد. نکته جالب این است که نشر ققنوس از جمله ناشرانی نیست که تمرکزی روی انتشار آثار پاموک داشته باشد.
فکر کنید پاموک از میزبان بخواهد آثارش که به فارسی ترجمه شده برایش بیاورندآن وقت نشر ققنوس باید کتابهایی را که ناشران دیگر منتشر کرده اند برای او ببرند (ناشرانی مثل نگاه و بخصوص چشمه و…).
نکته ای که احتمالا برای پاموک در این سفر بیش از رانندگی تهرانیها (که در سفر پیش توجهش را جلب کرده و درباره اش در گاردین نوشته بود) ترجمه های بدون اجازه و تعجب آورتر از آن وجود سه یا چهار ترجمه از هریک از کتابهای اوست. این دوباره کاری ها که به نیت بهره بردن از منافع چاپ شاهکارهای ادبی به زبان فارسی انجام می شود، اگرچه در کشور ما امری رایج است اما برای کسانی که از کشورهای دیگر می آیند امری بسیار تعجب آور جلوه می کند. فکر کنید اگر آنتوان دو سنت اگزوپری زنده می شد و می دید بعداد ناشران ایرانی شازده کوچولو ترجمه شده است، چه حالی پیدا می کرد احتمالا ایتجا برایش از سیاره شازده کوچولو هم تعجب آورتر به نظر می آمد.
امیدواریم پاموک هم از بودن در میان ما و ویژگی ها منحصر به فردمان لذت ببرد و اگر دستمایه یادداشتهایش قرار گرفتیم به بزرگی و نیک نامی باشد، همچون آن چهره ها که فرهنگ ما دارد و پاموک باشیفتگی در آثارش به آنها ارجاع می دهد.
عرض شود که در خبرها آمده اورهان پاموک نویسنده نوبلیست ترک به دعوت نشر ققنوس به ایران می آید و در نمایشگاه کتاب نیز حاضر شده و احتمالا در غرفه نشر ققنوس هم برنامه هایی برای او ترتیب داده خواهد شد.
نشر ققنوس اولین ناشر ایرانی بود که با ترجمه کتاب قلعه سفید از این نویسنده او را به در زمانی که هنوز از شهرت جهانی زیادی برخوردار نبود، در ایران معرفی کرد. نکته جالب این است که نشر ققنوس از جمله ناشرانی نیست که تمرکزی روی انتشار آثار پاموک داشته باشد.
فکر کنید پاموک از میزبان بخواهد آثارش که به فارسی ترجمه شده برایش بیاورندآن وقت نشر ققنوس باید کتابهایی را که ناشران دیگر منتشر کرده اند برای او ببرند (ناشرانی مثل نگاه و بخصوص چشمه و…).
نکته ای که احتمالا برای پاموک در این سفر بیش از رانندگی تهرانیها (که در سفر پیش توجهش را جلب کرده و درباره اش در گاردین نوشته بود) ترجمه های بدون اجازه و تعجب آورتر از آن وجود سه یا چهار ترجمه از هریک از کتابهای اوست. این دوباره کاری ها که به نیت بهره بردن از منافع چاپ شاهکارهای ادبی به زبان فارسی انجام می شود، اگرچه در کشور ما امری رایج است اما برای کسانی که از کشورهای دیگر می آیند امری بسیار تعجب آور جلوه می کند. فکر کنید اگر آنتوان دو سنت اگزوپری زنده می شد و می دید بعداد ناشران ایرانی شازده کوچولو ترجمه شده است، چه حالی پیدا می کرد احتمالا ایتجا برایش از سیاره شازده کوچولو هم تعجب آورتر به نظر می آمد.
امیدواریم پاموک هم از بودن در میان ما و ویژگی ها منحصر به فردمان لذت ببرد و اگر دستمایه یادداشتهایش قرار گرفتیم به بزرگی و نیک نامی باشد، همچون آن چهره ها که فرهنگ و ادب ما در گذشته داشت و پاموک باشیفتگی در آثارش به آنها ارجاع می دهد.