حقیقت این است که خوانش یک متن داستانی با رویکرد “نقد نو” ۱ چندان هم ساده نیست. با آن که از تاریخ تکوین این گونه نقد نیم قرن گذشته است، طرح آن در نقد ادبی ما تازگی دارد و آنچه هم هست، تنها در سطح اشاراتی به تاریخچه و توضیح گذرای برخی از عناصری است…
داستان کوتاه “سه پلّه ی آخِر” یکی از چهارده داستان “سرِ سبیل هایت را نجو” است که به خاطر اشاره به ریزنگاری های مربوط به آوازه گری یا تبلیغ کالاهای افسونگرانه، شگردهای جلب و جذب مشتری، نمونه ی دلالتگر و شفافی برای خوانش نشانه شناختی است
رمان نون و القلم (۱۳۴۰) ازجمله آثار تمثیلی و مباحثاتی “آل احمد” (۱۳۴۸- ۱۳۰۲) است که از منظر “نظریه ی انتقادی” مورد تحلیل قرار نگرفته است. این رمان، به خاطر اشاره و احتوا بر برخی جنبش های تاریخی مانند جنبش “حروفیه” در روزگار تیموریان و “پسیخانیان” در عصر صفویان و به گونه ای تمثیلی و…
ما در نوشته ی پیشین با “رویکرد سبک شناختی” چنان برخورد کردیم که گویی “سبک شناسی” برخورد “فردی” نویسنده با “زبان” است و به راستی بیشتر آنچه تا کنون در باره ی مقوله ی “سبک” خوانده یا شنیده ایم، چنین برداشت و دریافتی را به ما القا می کرده است
یکی دیگر از مباحث راهبردی در نقد و نظریه ی ادبی “وجه غالب” Dominant است که “رومن یاکوبسون” Roman Jakobson نخستین بار آن را مطرح کرده و می تواند به عنوان یک رهنمود در تشخیص “انواع ادبی” گره از کار فروبسته ی ما بازکند. فشرده ی آنچه او از آن به “وجه غالب” تعبیر می…
ما پیش از این، اندکی در باره ی آرای “یاکوبسون” نوشتیم. یکی از مباحث و مقالات راهبردی دیگری که او در طرح و قانونمند سازی آن نقش تعیین کننده ای داشت “قطب های استعاره و مَجاز” بود که در خوانش متون داستانی، سخت به کار ما می آید. اما پیش از این که به دو…
او از فورمالیست ها با عنوان “specifiers” (= تصریح کنندگان) یاد می کند؛ یعنی کسانی که می خواهند محدوده ی کار خود را از “موضوعات علمی” جدا کنند ” (ایخن بائوم، ۱۹۷۸، ۷). آنان تنها می خواستند سایر مطالعات ادبی را از حوزه ی “ادبیت ادبیات” پاکسازی کنند و یک نظم و هنجار خودمختار و…
طرح مفهوم سنتی تر در مورد رابطه ی میان محتوا و فورم، به این نتیجه گیری می رسید که ادبیات هنگامی متحول می شود که جهان، تغییر کند زیرا فرض بر این بود که ادبیات صرفا ً از اندیشه ها و واقعیاتی سرچشمه می گیرد که بیرون از قلمرو ادبی باشند و به هر حال،…
اصطلاح “فورمالیسم” نخستین بار از جانب مخالفان این جنبش به کار رفت و اینان، این اصطلاح را به معنایی به کار می بردند که خود فورمالیست ها هم آشکارا آن را رد می کردند. “بوریس آیخنباوم” یکی از همین فورمالیست های برجسته می گفت: ” واقعا ً دشوار است که به یاد بیاورم که چه…
گیریم که ما َنفْس نظریه یا اندیشه ی نظری از هر نوعی را تصدیق کنیم، اما سرشت “موضوع” نظریه [ که می خواهد یک متن “ادبی” را موضوع کار خود قرار دهد ] و شیوه هایی را که برای تحلیل آن برمی گزینیم ، همچنان ناگشوده و مبهم باقی می ماند. به راستی وقتی…
واقعیت، این است که منتقد ادبی، دانشجوی ادبیات (فارسی، انگلیسی و هر زبانی دیگر) و خواننده ی امروزی متون ادبی، نمی تواند در محدوده ی رویکردهای “نقد ادبی سنتی” به “خوانش متن” بپردازد و این متون و به ویژه ادبیات داستانی را، تجزیه و تحلیل، تفسیر و درک کند.
آنچه از این پس هر دو هفته یکبار برای نخستین بار در «مد و مه» خواهید خواند، حاصل دههها پژوهش، تألیف و تدریس جواد اسحاقیان در حوزهی نقد و نظریهی ادبی است که در «بنیاد فردوسی توس» در «مشهد» به عنوان «درس گفتار» تدریس میکرده است و در اینجا به صورت دنباله دار برای علاقمندان…