داستان کوتاه “سه پلّه ی آخِر” یکی از چهارده داستان “سرِ سبیل هایت را نجو” است که به خاطر اشاره به ریزنگاری های مربوط به آوازه گری یا تبلیغ کالاهای افسونگرانه، شگردهای جلب و جذب مشتری، نمونه ی دلالتگر و شفافی برای خوانش نشانه شناختی است
مطالعه ی “سبک شناسی” Stylistics یکی از دشوارترین مطالعات در سه پهنه ی “ادبی”، “زبان شناسی” و “روان شناسی” است. دکتر “منصور اختیار” یک جا در رساله ی دکترای خود با عنوان From Linguistics to Literature (انتشارات دانشگاه تهران،۱۹۶۲) به گونه ای مبالغه آمیز می گوید “سبک شناسی” به کار پژوهش متخصصان پزشکی شباهت…
هر “رمان” عناصری دارد که “پلات” آن را تشکیل می دهد و رمان جز به یاری آن ها شناخته نمی شود. “پیرنگ” (“پلات”) Plot در یک داستان، ناظر به نقشه، طرح و الگوی رخدادها و افزون بر آن، سازماندهی حادثه و شخصیت به گونه ای است که حس کنجکاوی و انتظار (“تعلیق”) Suspense را در…
ما پیش از این، اندکی در باره ی آرای “یاکوبسون” نوشتیم. یکی از مباحث و مقالات راهبردی دیگری که او در طرح و قانونمند سازی آن نقش تعیین کننده ای داشت “قطب های استعاره و مَجاز” بود که در خوانش متون داستانی، سخت به کار ما می آید. اما پیش از این که به دو…
“منیرو روانی پور” داستان کوتاه و خوش ساخت کنیزو را در مهر ماه ۱۳۶۴ نوشته و بارها در نشریات مختلف و آخرین بار در پاییز ۱۳۸۰ در مجموعه ای داستانی به همین نام منتشرکرده است. آنچه در این نوشته می آید، خوانش فورمالیستی این اثر بر پایه ی نظریات “ویکتور شکلوفسکی” و همفکران او است.
او از فورمالیست ها با عنوان “specifiers” (= تصریح کنندگان) یاد می کند؛ یعنی کسانی که می خواهند محدوده ی کار خود را از “موضوعات علمی” جدا کنند ” (ایخن بائوم، ۱۹۷۸، ۷). آنان تنها می خواستند سایر مطالعات ادبی را از حوزه ی “ادبیت ادبیات” پاکسازی کنند و یک نظم و هنجار خودمختار و…
طرح مفهوم سنتی تر در مورد رابطه ی میان محتوا و فورم، به این نتیجه گیری می رسید که ادبیات هنگامی متحول می شود که جهان، تغییر کند زیرا فرض بر این بود که ادبیات صرفا ً از اندیشه ها و واقعیاتی سرچشمه می گیرد که بیرون از قلمرو ادبی باشند و به هر حال،…
اصطلاح “فورمالیسم” نخستین بار از جانب مخالفان این جنبش به کار رفت و اینان، این اصطلاح را به معنایی به کار می بردند که خود فورمالیست ها هم آشکارا آن را رد می کردند. “بوریس آیخنباوم” یکی از همین فورمالیست های برجسته می گفت: ” واقعا ً دشوار است که به یاد بیاورم که چه…
واقعیت، این است که منتقد ادبی، دانشجوی ادبیات (فارسی، انگلیسی و هر زبانی دیگر) و خواننده ی امروزی متون ادبی، نمی تواند در محدوده ی رویکردهای “نقد ادبی سنتی” به “خوانش متن” بپردازد و این متون و به ویژه ادبیات داستانی را، تجزیه و تحلیل، تفسیر و درک کند.
“نقد” را در لغت، به معنی “بهین چیزی برگزیدن” و “نظر کردن در دراهم” تعریف کرده اند که به قول اهل زبان ” سَرِه را از ناسَره بازشناسند. معنی “عیب جویی” نیز ـ که از لوازم “به گزینی” است ـ ظاهرا ً هم از قدیم در اصل ِ کلمه، بوده است. به هر حال از…
آنچه از این پس هر دو هفته یکبار برای نخستین بار در «مد و مه» خواهید خواند، حاصل دههها پژوهش، تألیف و تدریس جواد اسحاقیان در حوزهی نقد و نظریهی ادبی است که در «بنیاد فردوسی توس» در «مشهد» به عنوان «درس گفتار» تدریس میکرده است و در اینجا به صورت دنباله دار برای علاقمندان…