فیلسوف و شاعر و نویسنده ای که پیش از آثارش زندگی یش در معرض قضاوت است و این حکایت و شرح ماجرا کماکان ادامه دارد گویی هزار پایی ست که در زیر آستین هر کدام ازما دارد وول می خورد تا جاییکه هر چه خوشبختی و بدبختی انسان امروز است
به درستی نمی دانم اگر قرار باشد فریدریش نیچه آلمانی و خالق “چنین گفت زرتشت” را فیلسوف بشناسیم، به این سیاق پس فیودور داستایفسکی روسی و آفریننده “جنایت و مکافات” را چه بخوانیم؟ آیا او را هم به مثابه یک فیلسوف بشناسیم یا اینکه صرفا وی را یک داستان نویس بنامیم؟
دوستی که نمی خواست در محافل روشنفکری کم بیاورد، از من خواست کمی در مورد «نیچه پیچه» به او توضیح بدهم؛ گفتم اگر بخواهد نیچه را بشناسد، باید وقت صرف کند اما شناخت پیچه آسان تر است.
نیچه برای ایرانیان همان چیزی نیست که برای مسلمانان دیگر کشورهای اسلامی است. نیچه به واسطۀ کتاب «چنین گفت زرتشت»خواه ناخواه مخاطب ایرانی را از جهاتی دیگر نیز به سوی خود کشانده است.
نیچه فیلسوفی قرن نوزدهمی بود.دلبستۀ تراژدیهای یونان باستان.تراژدیهایی دیونوسوسی که انسان گیر افتاده در تنگنای آنها باید بخندد و به آنها «آری» بگوید.این تراژدی همان بخت اوست
در کودکی و نوجوانی چنان ایمان راسخی به مسیح و خداوند داشت که او را کشیش کوچولو میخواندند. اما تقدیر چنین بود که فرزند کشیشی لوتری که تا چند پشت اجدادش کشیش بودند، به شمایل یکی از بزرگترین ستیهندگان دین مسیحی بدل شود.
مراکز معتبر آکادمیک و فکری دنیای امروز ، اتفاق نظر دارند که در میان نخبگان و اندیشه پردازان بزرگ تاریخ جهان پنچ تن از اهمیت و جایگاه ویژه ای در شکل دادن به اندیشه و معرفت کنونی جهان برخوردارند و نیچه یکی از این پنج نفر است که شناخت زندگی ، افکار و آثارشان اهمیت…