سلین «رمان سفر به انتهای شب» را در فاصله میان دو جنگ جهانی در ۱۹۳۲ منتشر کرد، تروتسکی که در آن زمان در تبعید به سر میبرد، نقدی بر آن نوشت. تروتسکی (۱۹۴۰-۱۸۷۹) در میان رهبران اکتبر تنها کسی بود که بهطور جدی به ادبیات علاقهمند بود و در جریان آثار ادبی قرار داشت. نقد…
برشت بهعنوان ماتریالیستی تمامعیار قبل از مرگ در نامه به همسرش درباره نحوه کفنودفن خود همه چیز را «مشخص» توضیح میدهد. او به هلنه میگوید پیش از آنکه به گورم بگذارید دشنهای به قلبم فرو کنید تا مبادا زنده باشم و دومین وصیت برشت آن بود که تابوتم را از پولاد محکم بسازید چون دلم…
مارگریت دوراس در هشتادودو سالگی درگذشت و در کنار سارتر، سیمون دوبووار و ریمون آرون در گورستان مونپارناس به خاک سپرده شد؛ تنها مرگ میتوانست آنها را در کنار هم قرار دهد.
کامو داستان زنی را تعریف میکند که عجیب و گوشهگیر بود و از دیدار و گفتوگو با آشنایان خودداری میکرد؛ اما با ارواح روابطی دوستانه داشت و در مناقشات آنها شرکت میکرد
مرگ سقراط از مهمترین وقایع تاریخی و نقطه شروعی در تاریخ ایدهپردازی است. در مرگطلبی سقراط آرمانی وجود دارد که همچون هر آرمانی باعث خوشبینی و برانگیختی است تا بدان اندازه که فرد خودانگیخته –آرمانخواه- میتواند بر مرگ فائق آید
وبر در نامه به دوستش مینویسد زیبایی به توصیف درنمیآید، مقصود فلوبر از زیبایی مادام بوواری است. به نظر فلوبر مادام از این جهت که میکوشد با آرزو و رویاهای خود زندگی کند زیباست و توصیف چنین زیبایی کاری سخت و دشوار است. تا قبل از فلوبر توصیف زیبایی آسانتر بود زیرا زیبایی تحت مالکیت…
سابقه کلمه «اسطوره» در زبان و ادبیات فارسی بسیار روشن است به این معنی که چنین سابقهای وجود ندارد. در ادبیات ما به جای اسطوره کلمه افسانه آورده شده است اما به لحاظ مفهوم، میان اسطوره و افسانه تفاوتی وجود ندارد. «اسطوره» بهمثابه موضوعی «سوژهمحور» در اساس موضوعی انسانی است
گر استاندال داستان بلند را به آینهای تشبیه میکرد که در شاهراهی بزرگ در حرکت است، داستانهای ویلیام فاکنر را میتوان به گاری کوچک با تعدادی مسافر تشبیه کرد که در شهری کوچک در جنوب آمریکا سفر میکند
کلود سیمون (۲۰۰۵-۱۹۱۳) دوست داشت نقاش شود. به آکادمی نقاشی رفت و نقاشی آموخت، پس از آن به سفرهای دور و نزدیک پرداخت، در جنگهای داخلی اسپانیا مدافع جمهوریخواهان شد و با شروع جنگ جهانی دوم به جبهه رفت، خیلی زود اسیر شد و خیلی زود توانست از زندان آلمانها فرار کند
داستانهای آلاحمد با آیرونی* (irony) همراه است، آیرونی شکلهای گوناگون دارد. آیرونی آلاحمد ریشخند توأم با طنز و کنایه است. در ادبیات آلاحمد خواننده شاهد حضور گسترده شخصیتهای داستانی نهچندان متنوع اما پرماجرا است که نقادانه و از جایگاهی بالا به محیط پیرامون خود توجه دارند.
شهرت ماکیاولی (۱۴۶۹- ۱۵۲۷) به ایدههای او درباره قدرت و سیاست ارتباط دارد و کمتر کسی او را بهعنوان نمایشنامهنویس میشناسد. اما از ماکیاولی چند اثر ادبی در فرم کمدی باقی مانده است که مهمترینشان کمدی «ماندراگولا»* است. ماکیاولی این کمدی را در ۱۵۱۸ نوشت که بعدها در رم و فلورانس به نمایش درآمد
بالزاک درباره گوبسک میگوید او شبیه به پول بود: سرد، مطمئن و نفوذناپذیر. این بهراستی تعریفی دقیق از پول است که نه از عهده اقتصاددانان، بلکه تنها از عهده هنرمندی مانند بالزاک برمیآید. مطابق شکل معینی زندگیکردن و هیجانات ناشی از آن گاه میتواند تا بدان حد قوی باشد که اثراتش تا مدتها و گاه…
اگر سخن بالزاک درست باشد که سکوت درباره خویش شرط مطلق آدابدانی است، آنگاه موریس بلانشو (۱۹۰۷-۲۰۰۲) از آدابدانترین پدیدههای قرن بیستم است. بلانشو بهرغم زندگی طولانی و تجربه رویدادهای قرن و ارائه نظراتی تأثیرگذار درباره ادبیات، فلسفه و… درباره زندگی خویش مطلقا سکوت میکند.* خاموشی بلانشو نه همچون آدابدانی بورژوازی فرانسه که بخش
به نظر ایوان تورگنیف (۱۸۸۳-۱۸۱۸) انتشار همزمان «دنکیشوت» و «هملت» در آغاز قرن هفدهم تصادفی نیست و میتواند به رشتهای از افکار و معانی دامن زند. جهان ازراهرسیده بههنگام ظهور خود، سنتهای متفاوتی را به همراه آورده بود. این سنتها هر یک با خود، پدیدههای متفاوتی را به ارمغان آورده بودند. «دنکیشوت» سروانتس و «هملت»…
آلن بدیو (١٩٣٧) به تئاتر توجه بیشتری نشان میدهد تا به رمان. از نظر او متن تئاتری همواره معلق و ناتمام است و نیازمند اجرای مجدد است. علاقه بدیو به تئاتر یا دقیقتر گفته شود آشناییاش با تئاتر به گذشته دور و به ایام نوجوانیاش بازمیگردد، به زمانی که وی متاثر از نمایشنامههای مولیر، به…
«زنی در جنگل شیون میکند». این عبارت در «گیلهمرد» تکرار میشود و تکرار آن به قدرت و تلقین معنا میافزاید. بهواسطه این عبارت است که موتور متن به چرخش درمیآید و دیگر اجزا را حول خود به انسجام درمیآورد. «زنی در جنگل شیون میکند»؛ این عبارتی سمبلیک است. سمبلی که میتواند به دنیای واقعی معنا…
هنگامی که تری ایگلتون میگوید بهنظر میرسد شکسپیر، مارکس و ویتگنشتاین و… خوانده باشد قصدش البته آن نیست که بگوید شکسپیر آثار اندیشمندان چند قرن بعد از خودش را خوانده است، بلکه منظور ایگلتون تاکید بر درک «زمان حال» است. منظورش آن است که بگوید شکسپیر و بهطورکلی هر متن ادبی را بایستی بنا بر…
تا مدتها آنوی تمایلی به بازنویسی تراژدیهای یونانی بهعنوان منبع الهام خود نداشت، اما این تمایل با آغاز جنگ جهانی دوم در وی به وجود آمد. واقعیت سیاسی همواره مناسبتی جدی فراهم میآورد. چهار نمایشنامه سیاسی آنوی با نامهای «اریدس» (١٩۴١)، «آنتیگون» (١٩۴٢)، «رومئو و ژانت» (١٩۴۵) و «مده» (١٩۴۶) که حاصل تمایل آنوی به…
ولادیمیر مایاکوفسکی (١٨٩٣-١٩٣٠) در سال ١٩١٣ به هنگام بازگشت از ساراتف به مسکو عاشق ماریا دنیسووا میشود و برای آنکه عشق خود را به ماریا که در همان کوپه قطار سفر میکرد بیان کند، این شعر را برایش میسراید: «اگر بخواهید / تن رها میکنم / همانند آسمان/ رنگ در رنگ/ اگر میخواهید/ حتی از…
«صغیر و کبیر فرضتان این است که مرد مجرد پول و پَلهدار قاعدتا زن میخواهد.»١
غرور و تعصب جین آستین با این جمله آغاز میشود، اکنون این جمله از معروفترین جملات آغازین ادبیات جهان به شمار میرود، جملهای شبیه به موبیدیک هرمان ملویل که آن نیز با جملهای ترغیبکننده آغاز میشود: اسماعیل خطابم کنید!…
در داستان «دو شهر» دیکنز، جارویس لوری نماینده بانکی مشهور در لندن مأموریت پیدا میکند تا به ملاقات دکتر الکساندر مانه که تازه از زندان باستیل آزاد شده برود و او را به لندن بیاورد. او این مأموریت را به همراه لوسی دختر دکتر مانه انجام میدهد. آن دو بعد از رسیدن به پاریس نزد…
تولستوی در یکی از نامههایش، عجیبترین جمله بشری را مینویسد: «من کاملا خوشبختم و دیگر چیزی کم ندارم.» «خوشبختیِ» تولستوی به جوانیاش بازمیگشت، آن هنگام که سرشار از زندگی در جستوجوی فلسفه زندگی و یافتن معنایی برای آن برنیامده بود.
شخصیت اصلی نمایشنامه «وقتی جنگ پایان یافت» اثر ماکس فریش (١٩٩١-١٩١١) آگنس است. آگنس همسر افسری آلمانی است که بعد از شکست آلمانها از متفقین، همسر خود را در زیرزمین خانهاش پنهان میکند، بعد از مدتی خانه به دست روسها (قوای متفقین میافتد و فرمانده روسی با سربازان خود در آن خانه مستقر میشوند.
شاهلیر در ابتدا پادشاهی با فر و شکوه بود، دخترانش او را ستایش میکردند، وزرا و درباریان در رکابش بودند، به هر کجا که قدم میگذارد، صدها شوالیه به دنبالش روانه میشدند اما به یکباره تنها شد با ژستی به جا مانده از گذشته که دیگر با موقعیت جدیدش تطابق نداشت. موقعیتش پادشاهی از قدرت…
برشت در این شعر از ناپایداری شهرها که نماد قدرتاند میگوید و همینطور از پایداری شادمانه نسیم که آن نیز گذرا است. اگر که برشت در شعرهایش از نسیم، باد و آب سخن میگوید به خاطر تحرک و پویاییشان است
«تونل» یکی از داستانهای فریدریش دورنمات است. ماجرای آن به مردی جوان برمیگردد که هرروز با قطار به زوریخ میرود و سپس به برن بازمیگردد. در مسیر همیشگی تونلی وجود دارد که قطار داخل آن میشود، مرد جوان تعجب نمیکند، چون زمان خارجشدن آن را میداند.
تزوتان تودوروف (٢٠١٧-١٩٣٩) از زنی جوان به نام شارلوت دلبو میگوید که در زندانی در پاریس اسیر دست اشغالگران آلمانی بود، او در سلولاش تنها بود و حق دسترسی به کتاب نداشت اما به کمک نخی که از رواندازش جدا کرده بود رشتهای درست میکند و از پنجره پایینی- سلول همبندش- که دسترسی به کتاب…
آرتور رمبو (١٨٩١-١٨۵۴) کتاب شعر معروف خود، «فصلی در دوزخ» را زمانی سرود که نوزده سال بیشتر نداشت. او آن را در تیراژی محدود در بلژیک به چاپ رساند و سپس به مدت کوتاهی پس از آن اشعاری منثور* بدون قافیه و با ضربآهنگهای متحد به نام «اشراقها» را سرود، بیآنکه درصدد باشد آن را…
آدمی را فرض کنید که در راهروی یک هتل از سوراخ کلیدی به اتاق نگاه میکند. چنین آدمی قاعدتا خیال میکند، کسی به او نگاه نمیکند، اگر که جز این بود از سوراخ کلید به اتاق نگاه نمیکرد، اما به ناگاه متوجه میشود یکی از کارمندان هتل و یا یکی از میهمانان هتل در گوشهای…
ممکن است عشق ایبسن به «هدا گابلر» مانند عشق فلوبر به «اما بوواری» و عشق تولستوی به «آنا کارنینا» باشد اما معشوق ایبسن از نظر خلقوخوی و شخصیت از آن دو متفاوتتر است.