چرا خوردنیها بخش جدانشدنی از آیینها و ادیان الهی یا اسطورهای شمرده میشوند؟ از نان و شراب گرفته تا فطیر یهود و چای و قهوهی بودیسستها و انواع نذریها. چه حکمتی ست که در طب سنتی و بهتر بگویم طب عوامپذیر موجود در کشورمان آنقدر به سرد و گرم بودن غذاها تاکید میکنند؟ چه ارتباطی…
آشپزی؛ آفرینش و درد
رضا ملکیان
چرا خوردنیها بخش جدانشدنی از آیینها و ادیان الهی یا اسطورهای شمرده میشوند؟ از نان و شراب گرفته تا فطیر یهود و چای و قهوهی بودیسستها و انواع نذریها. چه حکمتی ست که در طب سنتی و بهتر بگویم طب عوامپذیر موجود در کشورمان آنقدر به سرد و…
نجف دریابندری از مدرسهاش که فرار کرد، یک راست رفت شرکت نفت. آن روزهای ایران، نفت جریان خون کشور بود. آنجا بود که مدام از واحدی به واحدی منتقل شد، از کارگزینی و کشتیرانی و .. نهایت کشتیاش در بخش انتشارات این شرکت آرام گرفت؛ بوی سرب با روحاش سازگار درآمد.
“ترجمه کردن برای من همیشه نوعی تفریح و تفنن بوده است، … وسیلهای برای انصراف خاطر از زحمتهایی که در زندگی پیش میآید و آدم از آنها گریزی ندارد.» این سخنان کسی است که بیش از نیم قرن آثار قلمی او بر دنیای ادبیات سایه افکند و تشنگان وادی ادبیات را سیراب کرد؛ نجف…
نجف دریابندری (یک شهریور ۱۳۰۸ آبادان- ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ تهران) در سال ۱۳۹۶ از سوی سازمان میراث فرهنگی ایران عنوان «گنجینه زنده بشری» ثبت شد؛ این نشان میدهد که اهمیت او برای فرهنگ ایرانی چقدر مهم و بااهمیت است. سردبیری انتشارات فرانکلین، سرویراستار دوبلاژ فیلمهای شبکه دو تلویزیون ملی، ویراستار و نویسنده نشریاتی مانند کتاب…
گاه میترسیم رمانهای محبوب دوران نوجوانیمان را دوباره بخوانیم، مبادا تصویرهای زیبایی که از آنها در ذهن داریم مخدوش شود. از آخرین باری که «وداع با اسلحه» را خوانده بودم، دودهه میگذشت. در این فاصله همواره به دنبال فرصتی بودم برای بازخوانی این رمان. انتشار ترجمه تازهای از این رمان، توسط مترجم خوشنامی چون…
دعاهای «ناخدا خلف ظلمآبادی» برای پسر سبزهرو و تـرکــهایاش مستجاب شد و نجف پیر شده! الـبـتـه نـاگـفـتـه پیداست که پیر شدن، حتی اگر آرزو و دعای خیر پیرها، برای جوانها هم که باشد، گرفتاریهای خودش را دارد. سکتههای پیاپی، پیرمرد را حسابی از تک و تا انداخته؛ پوست تیرهاش به استخوان گونهاش چسبیده و بیماری…
وقتی که میس امیلی گریرسن مرد، همه اهل شهرِ ما به تشییع جنازهاش رفتند. مردها از روی تاثر احترامآمیزی که گویی از فروریختن یک بنای یادبود قدیم در خود حس میکردند، و زنها بیشتر از روی کنجکاوی برای تماشای داخل خانه او که جز یک نوکر پیر – که معجونی از آشپز و باغبان بود…
نجف دریابندری: «سینما» معلمِ زبان انگلیسیام بود
ابراهیم گلستان دروغ میگوید
«سالهای جوانی و سیاست؛ خاطرات نجف دریابندری از آبادان» کتابی است که ناگفتههای بسیاری را از دوره مهم زندگی این نویسنده و مترجم برجسته ایرانی مطرح میکند. «حسین میرزایی» یازده سال پیش و زمانی که نجف دریابندری هنوز توان به یاد آوردن گذشته و…
'نوشته محمود دولت آبادی در زادروز نجف دریابندری
«فراموش نمیشود، نجف»
محمود دولت آبادی
هم اینک که برایتان از نجف دریابندری عزیز میگویم؛ چندین شب است که مطالعه دوباره دو کتاب «یک گل سرخ برای امیلی» و «تاریخ فلسفه غرب» با ترجمه وی را آغاز کردهام. بیهیچ اغراقی، دریابندری از آن دسته آدمهایی است…
نیما خودش را دست بالا می گرفت، پژوهش های مسکوب قدم هایی مبتدی ست، دایره المعارف مصاحب پر از غلط است، صادق هدایت دزدی ادبی نکرده و…آنچه در ادامه می خوانید گفتگویی ست خواندنی و صریح با مجتبی مینوی، بیش از چهل سال از عمر آن گذشته اما هنوز دارای نکات خواندنی و جذابی…
کلیشهای همواره رایج وجود داشته، دارد و خواهد داشت که از فرط استعمال به ایدهای غالب بدل شده است. این کلیشه کماکان تنها آلترناتیو موجود برای رفع ابهام درباره هنرمند، قهرمان آفریننده است.
نجف دریابندری همچنان در بخش مراقبتهای ویژه (آیسییو) بیمارستان بستری است.
به گزارش مد و مه، به نقل از ایسنا، این مترجم پیشکسوت که از هشتم بهمنماه به علت کاهش سطح هوشیاری به بخش آیسییو بیمارستان ایرانمهر منتقل شده همچنان در این بخش بستری است و هنوز تغییری در سطح هوشیاری و وضعیت عمومیاش…
«بامداد خمار» در زمان خود یک اتفاق بود، نظرات موافق و مخالف زیادی را به دنبال داشت حتی پای هوشنگ گلشیری و نجف دریابندری که اولی مخالف و دومی موافق رمان بودند به میان آمد. نوشته زیر نگاهی دارد به این رمان که از پرفروشترین رمانها ادبیات معاصر ما بوده.
آلن رب گریه در ایران در اوایل دهه چهل معرفی شد، توسط اصحاب جنگ اصفهان، در ویژه نامه های جنگ اصفهان ود که اولین بار داستان هایی از او و خاصه اثر معروفش پاکن ها ترجمه و منتشر شد. در بازخوانی داستان امروز یکی دیگر از داستانهای رب گریه را با ترجمه ای مقبول از…
درمیانهی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر میکرد بسیار نوبرانه است، از مد افتاده بوده و غیره (این…
سه بچه دارند کنار دریا راه میروند. دست همدیگر را گرفتهاند و در کنار هم پیش میروند. تقریباً هم قداند، شاید هم سن باشند: حدود دوازده. ولی بچه وسطی کمیاز آن دوتای دیگر کوچکتر است.
غیر از این بچهها هیچ کس در کنار دریا نیست. ساحل نوار نسبتاً پهنی است که نه سنگهای پراکندهای در آن…