هدف نویسنده در وجه غالب، آشنا کردن جوانان با داستانهای برجسته تر “شاهنامه” به ویژه بخش اساطیری و پهلوانی به زبانی ساده است تا آتش شوق و ذوق و غرور ملّی آنان را برانگیخته، خود به سراغ “مِهین نامه ی باستان” کشیده شوند.
نزدیک به چهار دهه است که مینویسد؛ از اولین کتابش «دره هندآباد گرگ داره» تا آخرینش «جهان زندگان» فرازوفرودهایی داشته است: از نوشتن داستانهای اجتماعی و تاریخی و اسطورهای تا حضور در کانون نویسندگان، مجله های کارنامه، آدینه و برج، جلسات شاعران سهشنبه با جواد مجابی و محمد مختاری، جلسات داستان پنجشنبه با هوشنگ گلشیری…
جلدی سرخ و عنابی دارد، با نخ پرک سفید، محکم بسته شده تا شیرازهاش از هم نپاشد. حداقل 10سال است که از بو و شکلشان میفهمم آسانند یا پر دستانداز. مرددم نخ دورش را باز کنم یا بگذارمش برای صبح شنبه... امروز، چهارشنبه، بعد از ناهار میروم چالوس پیش خانم و بچهها و صبح شنبه…
1 «چقدر واژه نقب زدن را دوست دارم! همچنین خزینه را که سالهاست ندیدهام و این اواخر ناخودآگاه به یادم میآید... آیا... وقت میکنم راهی به درون خود بیابم؟»1 نقب زدن برای رسیدن به آب اما درواقع برای دستیابی به راه تاریک زیرزمینی به منظور پیدا کردن نیمههای گمشده اما دگرسانشده خویش در اعماق تاریخ،…