Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: پرونده فرانتس کافکا

کافکای نويسنده، کافکای بيمار / ویل ریس

فرانتس کافکا می‌گفت بیماری باعث نوشتنش می‌شود، اما توجهی بی‌پایان به سلامتی هم داشتيم  ویل ریس ترجمۀ: عرفان قادری چند ماه پیش از مرگش یکی از درخشان‌‏ترین داستان‏‌هایش را نوشت. در داستان نقب موجودی تنها، شبیه موش کور، برای محافظت از خود، عمرش را صرفِ ساختن خانه‌‏ای زیرزمینی و تودرتو کرده است. او در آغاز…

Read more

شکل‌های زندگی: برشت، کافکا و ترجیح می‌دهم که نه

برشت به‌عنوان ماتریالیستی تمام‌عیار قبل از مرگ در نامه به همسرش درباره نحوه کفن‌و‌دفن خود همه چیز را «مشخص» توضیح می‌دهد. او به هلنه می‌گوید پیش از آنکه به گورم بگذارید دشنه‌ای به قلبم فرو کنید تا مبادا زنده باشم و دومین وصیت برشت آن بود که تابوتم را از پولاد محکم بسازید چون دلم…

Read more

کافکا در داستان‌های خفقان‌آور و تنگناهراسانه‌اش راهنمایی برای زندگی در عصر همه‌گیری به دست می‌دهد/ ساموئل ارل

وقتی همه‌گیری شروع شد، خیلی‌ها دوباره یاد طاعون آلبر کامو یا کوری ژوزه ساراماگو افتادند، اما حالا که بیش از یک سال است در موج‌های بی‌پایان سرایت و تشویش و مصیبت گیر افتاده‌ایم، چهرۀ یخ‌زدۀ کافکا بیش‌ازهمه وضعیتمان را نشان می‌دهد. کافکا در تمام عمر به چیزهایی می‌اندیشید که این روزها دغدغۀ ما شده‌اند: حس…

Read more

کافکا از میان نامه‌هایش به ملینا / نیلوفر رحمانیان/ مادرانگی

'کافکا از میان نامه‌هایش به ملینا مادرانگی نیلوفر رحمانیان «ميلنا، چطور است كه تو هنوز از من نترسيده‌ای يا از من نرميده‌ای و يا احساسی از اين قبيل پيدا نكرده‌ای؟ ژرفای جديت و توان تو تا كجاها می‌رسد؟ من برای تو يا هر كس ديگر نمی‌توانم توضيح دهم كه در درونم چه می‌گذرد. چطور می‌توانم…

Read more

کافکا از میان نامه‌‌هایش به پدر / سارا حشمتی / پدرکُشی

کافکا «نامه به پدرش» (هرمان کافکا)، را در نوامبر 1919 نوشت و به مادرش سپرد تا آن را به پدر برساند. کافکا با نوشتن این نامه در پی آن بود که رابطه‌اش با پدر از نو حسنه شده و زمینه‌ساز فروکش‌کردن تنش‌ها و دل‌آزردگی‌هایشان شود. در این میان مادرش، جولی کافکا، که به کل از…

Read more

کافکای تنها / راحیل محمدی / بازشناسی کافکا از نامه‌هایش به فلیسه

فرانتس کافکا (1924-1883) یکی از معدود نویسنده‌های جهان است که بیش از هزار نامه از او به‌جا مانده که در آن نامه‌ها تصویر دیگری از کافکا می‌دهد. فلیسه باوئر، ملینا یزنسکا به‌عنوان دو زنی که کافکا به نوعی عاشق‌شان بود و هرمان کافکا پدرش که از او فرار می‌کرد، سه نفری بودند که کافکا به…

Read more

ادبیات نفرین شده / پیام رنجبران

«فلیسه» اصلا وجود ندارد! البته زنی به نام «فلیسه باوئر» بوده است که کافکا برای او نامه می‌نوشته اما فلیسه‌ای در کار نیست. این زن در واقع نیمه‌ی دورمانده‌ای است که کافکا مدام صدایش می‌زند. «آنیما»یی که برای رسیدن به وحدت شخصی‌اش او را تمنا می‌کند، برای پر کردن دوگانگی و شکاف هولناک درونی‌اش، برای…

Read more

جدالِ لوكاچ و آدورنو بر سر كافكا / شيما بهره‌مند

اگر روزگاري لوكاچ دوگانه ادبيات مدرنيستي و رئاليسمِ انتقادي را با قاطعيت مطرح مي‌كرد و جانبِ نوع اخير را مي‌گرفت، هنوز وضعيت دست‌كم در ادبيات، چنان وهمناك و متناقض نبود. اما در روزگاري كه تناقضاتِ موجود در جهان و در صحنه ادبيات به‌حدِ اعلاي خود رسيده است

Read more

کافکا به روایت ماكس برود

كافكا هرگز خود را ناگريز از حس‌كردن يا تكرار‌كردن اين كلام هوراس به ماسيانس در برابر كسي نمي‌ديد. زماني كه يك‌بار ديگر اين ابيات هوراس را مي‌خواندم، ناگهان تفاوت اساسي اين دو شخصيت برايم چشمگير شد و به نظرم رسيد كه آن‌ها، حتا اگر تمام هنرهاي درباري رومي‌ها را ناديده بگيريم، بسياري از ويژگي‌هاي شخصيتي…

Read more

ادبیات به‌مثابۀ «در»/ خندیدن با کافکا

همه فکر می‌کنند باید با کافکا ترسید، یا غمگین شد. اما حسی از طنازی نیز در داستان‌های کوتاه و کوبندۀ او وجود دارد. داستان کوتاه‌های او شباهتی عجیب به جُک دارند: افزایش مرحله‌به‌مرحلۀ فشار بر خواننده، و ناگهان، انفجار. گویا پشت یک در منتظر مانده‌اید، می‌کوبید می‌کوبید و می‌کوبید، و وقتی بالاخره در باز می‌شود،…

Read more

تأملاتي عجيب درباره‌ي كافكا/ صحنه‌آرایی زندان‌وار در آثار کافکا

در سمت راست جاده‌ی كراكوف به نواهوتا، حدود نيم‌كيلومتر بعد از اولين بلوك‌هاي ساختمانيِ شهر جديد، پاركي وجود دارد. من در یکی از روزهای مه‌آلود دسامبر، پس از بارش نخستين برف آنجا بودم. پارك خالي بود، البته اگر كسي بتواند آن محوطه‌ي بي‌حصار، بزرگ و مسطح، با چند نيمكت در آن را پارك بنامد.

Read more

داستان کوتاه لاشخور اثر فرانتس کافکا

لاشخوری بود که منقار در پاهای من فرو می‌کرد. پیش‌تر چکمه‌ها و جوراب‌هایم را از هم دریده بود و حال به گوشت پاهایم رسیده بود. پس از هر نوک چند بار ناآرام به گرد سرم می‌چرخید و باز کار خود را از سر می‌گرفت

Read more

کافکا، هدايت و ما ايرانيان / خسرو ناقد ( به مناسبت زاد روز فرانتس کافکا)

اصولاً شناخت ایرانیان از کافکا در ابتدا به تصویری محدود می‌شد که هدایت از نگاه و برداشت منتقدان و نظریه‌پردازان ادبی فرانسه از کافکا به دست آورده به خوانندگان فارسی‌زبان منتقل کرده بود. این تصویر، حتی اگر با دریافت دقیق و برداشت درستِ هدایت از نظر‌ و نظریه‌های منتقدان و مفسران اروپایی در آن زمان…

Read more

کافکا چگونه از رؤیاهایش الهام می‌گرفت؟

آثار کافکا نمایانگر اوضاع آشفته اروپای قرن بیستم است. او نوشتن را چنین توصیف می‌کند که دریای یخ زده و منجمدی در او هست و نوشتن به مثابه داسی عمل می‌کند که توسط آن یخ‌ها را می‌شکافد و راهی برای نجات پیدا می‌کند.

Read more

استاد بی معنایی / نوشته ای خواندنی از بابک احمدی درباره فرانس کافکا

کافکا بنا به ملاک های آشنا داستان سرا نبود. مثل جین آستین رمان نمی نوشت و خواننده را به دنبال شخصیت ها و گره های داستان نمی کشاند. مثل چخوف قصه کوتاه نمی نوشت و رویدادهای به ظاهر بی اهمیت و کوچک را به عظمت تنهایی و رنج انسان ها گره نمی زد.

Read more

آمریکا/ نگاهی تندگذر به آثار فرانتس کافکا

امریکا اثری از فرانتس کافکا، نویسنده آلمانی زبان اهل چکوسلواکی. این رمان عجیب، مانند بیشتر آثار کافکا، ناتمام مانده است. امریکا، ماجراهای پسری جوان به نام کارل را نقل می‌کند که به دنبال ماجرای ناگواری با کلفت پدر ومادرش، مجبور شده است پدر و مادر و آلمان را ترک گوید و به امریکا مهاجرت کند

Read more

رانده شده از بهشت / نگاهی اجمالی به زندگی و آثار کافکا

کافکا نویسنده بزرگی است که عده‌ای او را «پیامبر» می‌خوانند، زیرا در آثارش حوادثی پیشگویی شده که بعدها پس از مرگش تحقق یافته است.رفتار مستبدانه و جاه‌طلبانه پدر چنان محیط رعب‌انگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایه‌ای از وحشت بر روح فرانتس انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور…

Read more

سفری به ابعاد جغرافیای کافکایی / پرتو مهدی‌فر

«آنچه به ادبیات وابسته نیست، مرا رنج می‌دهد و بیزارم می‌کند. از صحبت‌ها خسته می‌شوم، عیادت‌ها تا حد مرگ ملولم می‌سازد، زیرا از فکرخویش و از عمق حقیقت و اهمیت آن بازم می‌دارد.» (فرانتس کافکا، یادداشت‌های روزانه، ۱۹۵۱)

Read more

بی‌کرانه چون کافکا

انتشار ترجمه مجدد فرزانه طاهری از مسخ کافکا بی‌کرانه چون کافکا نسیم آصف جهان داستانی کافکا آن‌چنان چندوجهی و بی‌کرانه است که همواره از منظرهای مختلف و گاه متضاد مورد نقد و تفسیر قرار گرفته است. نینا پلیکان استروس در مقاله‌ «دگردیسی مسخ فرانتس کافکا» به این نکته اشاره می‌کند که تا سال ١٩٧٧…

Read more

چرا نباید آثار کافکا را خواند / تئودور آدورنو و یادداشتهایی درباره کافکا

آدورنو که در تحلیل‌هایش از پدیده‌های فرهنگی زمانه‌اش، مثلاً صنعت موسیقی و جاز، توانایی گسترده‌ای در از بیرون مشاهده‌کردن موضوع بحث نشان می‌دهد، در این یادداشت‌های کوتاه که آن‌ها را به اختصاری ستایش‌برانگیز نوشته است

Read more

نگاهی به «یادداشت‌هایی درباره‌ی کافکا» اثر تئودور آدورنو

نثر کافکا نه با گفتن، که با امتناع از گفتن، ‌با گسستن بیان می‌کند.» آدورنو در کتابِ «یادداشت‌هایی درباره‌ی کافکا» ایده‌هایی درباره کافکا و جهان داستانی او طرح می‌کند، که در عینِ بدیع و گاه غریب‌بودن‌شان، در امتداد پروژه فکری او خاصه در زمینه زیباشناسی است.

Read more

در جست‌وجوی کافکا در پراگ+عکس

'تنهایی و رنج انسان با نمایش مسخ شدگی پراگِ سبز و نارنجی در جاهایی خاکستری است، ‌به رنگ نویسنده‌ای که از مسخ‌شدگی انسان معاصر نوشت.  نام کافکا و پراگ چنان در هم تنیده که هر کدام یادآور دیگری است. در محله تاریخی و توریستی شهر که به «پراگ قدیم» معروف است در معروف‌ترین قسمتش و…

Read more

موتیف دگردیسی در «مسخ» کافکا / محمود حدادی

نقش‌‌مایه «مسخ»، با الگوها و نمونه‌هایی فراوان، تاریخی با قدمت اسطوره و افسانه دارد. دراین‌میان شاید مجموعه «دگردیسی‌ها»ی اوید پرآوازه‌تر از همه باشد. (گذشته از «دگردیسی گیاهان» و «دگردیسی حیوانات»، دو شعر آموزشی از گوته که موضوعشان البته نه تطور به معنای مسخ و تنزل، بلکه برعکس، شرح روند تکاملی طبیعت است.)

Read more

به مناسبت زادروز خالق محاکمه و مسخ؛ کافکای 133 ساله

سوم جولای سال‌روز تولد «فرانتس کافکا» نویسنده‌ای است که کارهایش بعد از یک قرن هنوز موضوع مقالات و پایان‌نامه‌های دانشگاهی قرار می‌گیرند. به این مناسبت نکاتی را که شاید کمتر درباره «مسخ»، داستان کوتاه اما پرمغز این نویسنده چکی آلمانی‌زبان و زندگی او خوانده باشید مرور می‌کنیم:

Read more

کافکا و سوسیالیسم / میشل لووی

روشن است که آثار کافکا را نمی‌توان به دکترینی سیاسی تقلیل داد، هر چند که برخی از آن‌ها نیز چنین باشند. کافکا، دیسکورس خلق نمی‌کند، بلکه شخصیت­ها و شرایط را می‌آفریند. او در آثارش احساسات، رفتار برآمده از افکار درونی و حال و هوای روحی را تشریح می‌کند

Read more