«نقشبندان» از داستانهای دههی شصتی هوشنگ گلشیری است، داستانهایی که در اوج پختگی ادبی نوشت، زمانی که به واقع و به تعبیر خود او همان نهنگ ادبیات داستانی خرد ایران بود. به مناسبت زادروز او، ۲۵ اسفند ماه ۱۳۱۶، این داستان را می خوانیم. به یاد داستان نویسی که از زمانه خود پیش افتاده…
هوشنگ گلشیری در زندگی نه چندان طولانی از نظر ماه و سال، اما بسیار پربار از لحاظ تولید فرهنگی و ادبی و نیز وقف بیش از دو دهه از زندگی پربارش در راه ” آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثناء”¹ بر ادبیات ایران تاثیری عمیق گذاشته است. گرد فراموشی بر چهره او…
قول مشهوری است که داستاننویس برجسته کترین منسفیلد (Katherine Mansfield) چند بار کوشید تا رمان بنویسد، اما هیچیک از تلاشهای او قرین موفقیت نشد (مایسْزُر Myszor ۲۰۰۱: ۳۷). همچنین در بسیاری از کتابهای مربوط به ادبیات داستانی از نویسندهی برجستهی آمریکایی ویلیام فاکنر William Faulkner نقلقول شده که نوشتن داستان کوتاه، به مراتب طاقتفرساتر از…
در مقالهی پیشین اشاره شد که چگونه سوءبرداشت گلشیری از مکتب فرمالیسم روسی جدال آسیبزای بین فرم و محتوا را وارد ادبیات داستانی ایران کرد. نیز گفته شد که این سوءبرداشت چگونه به خشکاندن درخت تنوع ادبی در ادبیات معاصر ایران یاری رسانده است. در مقالهی پیشرو، به جنبههای دیگری از تأثیرپذیری گلشیری از این…
جنبهای از آنچه تقوی در مورد گلشیری نگاشته درست و جنبهای دیگر از آن قابل بحث است. قائل شدن به اینکه «نویسندگان نسل جوان ایران بیش از هر نویسندهی دیگری از گلشیری متأثر» شدهاند تا حد زیادی درست است، اما اینکه بگوییم آنها «راههایی» را پی گرفتهاند که دروازههایشان را او به رویشان گشوده است…
هوشنگ گلشیری «شازده احتجاب» را سال ۱۳۴۸ چاپ کرد. کتابی که به سرعت به یکی از آثار بحث ساز ادبیات ایران تبدیل شد. گلشیری پیش از انتشار شازده احتجاب چند داستان کوتاه موفق و ناموفق و یک کتاب ناموفق منتشر کرده بود. اما ظهور شازده احتجاب در فضای مملو از رئالیسم گرایی افراطی از نوع…
در میان سطرهای آثار گلشیری همیشه حرف هایی هست برای خواندن و به فکر فرو رفتن. کمتر اثری از او می توان یافت که نچسب و علیل باشد و طعم شیرین قصه شنیدن و داستان خواندن را از ما محروم کند. داستان جبه خانه -با همه ی نقد ها و انتقاد هایی که…
با این که «شازده احتجاب» در میان اهالی نقد و جامعه داستاننویسی معاصر، رمانی خوشساخت تلقی میگردد، اما گلشیری مسیر بعدی داستاننویسیاش را بر مبنای بوطیقای حاکم بر این اثر پی نمیگیرد و به موج تحسینی که پیرامون این اثر جریان داشت بیتوجه میماند
آسمان بار امانت نتوانست کشید، قرعه فال به نام من دیوانه زدند. این حرف یک آدم معمولی نیست. از دغدغههایش میشود فهمید صاحب فکر است. از هستیاش شکوه دارد. به این جمعبندی رسیده که توی خلقت به او اجحاف شده. بار امانتی را به دوش کشیده که آسمان هم تاب تحملاش را نداشته.
آخرین رمان من دیماه گذشته تمام شد. این کار را از سال ۱۳۶۳ شروع کرده بودم. وقتی از ایران می رفتیم، دو فصل آن تمام شده بود، یک فصل دیگرش تایپ شده بود و یک فصل هنوز روی نوار بود و در هشت، نه ماهی که آنجا بودم توانستم بخش هایی را که روی نوار…
«جننامه» درایران منتشر نشد، نشر باران در سوئد آن را به شکلی محدود منتشر کرد و از همین رو در زمان خود آنگونه که باید دیده نشد و به عبارتی همانند بسیاری از آثاری که در خارج از کشور منتشر میشوند، متولد نشده به جوانمرگی دچار شد. این درحالیست که جننامه در سالهای اخیر…
گلشیری از کسانی است که سالها چراغ داستاننویسی را در این سرزمین روشن نگه داشت و از این جهت حقی انکارناشدنی بر گردن ادبیات معاصر دارد. او به کاری که میکرد اعتقاد داشت و بر آن اصرار میورزید، آنقدر که حتی در روزهای عسرت و پریشانیاش هم حاضر نشد از آن دست بکشد
در گفتوگوی آدینه با هوشنگ گلشیری، نویسنده برجسته ایرانی درباره آثار خود و نیز داستاننویسی در دهه ۶۰ به داوری نشسته است. گلشیری در این مصاحبه علاوه بر بیان مبانی نظری باورهای خود درباره داستاننویسی، به نقد و بررسی آثار مطرح دهه ۶۰ پرداخته است.
کسی گفته بود، «دریا چه تغییرها کرده از نگاه فراوان آدمها.» و این دگرگونى بزرگ را مىشود حس کرد، اگر خوب به دریا خیره شویم. اما بر جهان ما همچنان تغییر یعنى جابجایى چیزى یا جانشینى کسى. برای بررسی رمان «جن نامه» که بر بنیاد ایستایی یا تغییر جهان بنا شده، این گفتاورد شاید چنان…
میگفت (نقلِ به مضمون): نثرِ کهنِ فارسی را باید بخوانیم: خوب و دقیق و پیوسته… خواندنِ نثرهایِ زیبا و درخشانِ کهن نوعی شُستوشو و پاکیزه کردنِ ذهن است از آلودگیهایی که ذهن و حافظۀ ما را میآلایند: خواندنِ و شنیدنِ این نثرهایِِ مغلوطِ رسانهها و نیز نوشتههایِ شَلختۀ نویسندگانی که زبانِ فارسی یادنگرفته، دائم نوشته…
هوشنگ گلشیری، داستاننویس صاحب نام معاصر، نوشتن را در مکتب بهرام صادقی آغاز کرد. اولین شعرها، داستانها و نقدهایش از سالهای ۴۰ بهبعد در پیام نوین و جنگ اصفهان بهچاپ رسید. بعد، سرودن شعر را بهشاعران وانهاد و راه اصلیاش، داستاننویسی، را بهجد ادامه داد.
چنار یکی از داستانهای اولیه هوشنگ گلشیری است نویسنده ای که با سرودن شعر شروع کرد اما با راهنمایی ابوالحسن نجفی به داستان نویسی پرداخت و آن را جدی گرفت تا به یکی از بزرگان داستان نویسی این دیار بدل شد.
داستان کوتاه «سبز، مثلِ طوطی سیاه، مثل کلاغ» اثر هوشنگ گلشیری برای نخستین بار در کتاب جمعه سال اول شماره ۳۲ نشریه کتاب جمعه به سر دبیری احمد شاملو منتشر شد و مدتی بعد وقتی چاپ نخست جبه خانه توسط نشر کتاب تهران منتشر شد در این مجموعه نیز به بازار آمد.
متنی منتشرنشده ازهوشنگ گلشیری
با خلوت بوشهر
«متنی را که در زیر میخوانید هوشنگ گلشیری حدود ٣٠ سال پیش برای نمایشگاه رضا شادزی نوشته است. این متن برای نخستینبار منتشر میشود.
رضا شادزی را من سالهاست میشناسم، بهخصوص در دوره دوم اقامت در اصفهان و تأسیس «دفتر مطالعات فرهنگی» در سالهای ٥٨ و ٥٩ که…
متن منتشر نشدهای از جلسات داستانخوانی هوشنگ گلشیری / آنچه می خوانید شرح مکتوب یکی از جلسات داستانخوانی هوشنگ گلشیری است که تا کنون منتشر نشده بود. جلساتی که الگوی کارگاه های بسیار در این روزگار شده
رمان برۀ گمشدۀ راعی، شرح زندگیِ شخصیتهایی است که ازنگاه راعی راوی رمان دیده میشوند. راوی رمان برخی از شخصیتها را میشناسد یا در فرصتی کوتاه با شتاب از کنارشان گذشته است بیآنکه فراموششان کند. و برخی دیگر شاید زائیدۀ خیال اویند.
این گفتگوی بسیار خواندنی بعد از انتشار رمان جن نامه در سوئد، با هوشنگ گلشیری انجام شده، او علاوه براین رمان درباره ادبیات روز و چهره های معروف آن اظهار نظرهای جالبی کرده.
فرقی نمیکند گلشیری در باب انقلاب چه در سر داشت، نثر او تجسم لحظه گسست انقلابی است، تجسم موقعیتی است که در آن منطق برابری بر جمع حاکم میشود و به جای تکثر، سیاست (در اینجا زبان) به همگان صدای واحد میبخشد. همین ایراد به منتقدان کنراد و ناباکوف و سلین نیز وارد است.
«جننامه» درایران منتشر نشد، نشر باران در سوئد آن را به شکلی محدود منتشر کرد و از همین رو در زمان خود آنگونه که باید دیده نشد و به عبارتی همانند بسیاری از آثاری که در خارج از کشور منتشر میشوند، متولد نشده به جوانمرگی دچار شد.
با اطمینان میتوان ادعا کرد که شازده احتجاب ، نه تنها در زمان خود، که تا آخرین سالهای حیات نویسندهی آن همچنان نخستین داستانی بود که در ادبیات ایران با ساختار فنی و بافت پیچیده به نگارش در آمده بود ـ بیرقیب و یکه تاز؛ و گلشیری نیز در هر هنگام که صحبت به ساحت…
تکوین و تولد شازده احتجاب به سالهای ۱۳۴۶ ـ ۱۳۴۷ باز میگردد و انتشار آن، بلافاصله به سال ۱۳۴۸٫ اثری که به تدریج شهرت شگفتآوری برای گلشیری به بار میآورد و او را به یک باره به جرگهی داستاننویسان درجهی اول ایران وارد میکند. «خوش اقبالترین» اثری است که تاکنون به چندین زبان دیگر از…
در پاییز ۱۳۵۶، کانون نویسندگان ایران با همکاری انستیتو گوته در ایران ده شب شعر و سخنرانی در باغ سفارت آلمان برگزار کرد که به شب های شعر گوته معروف شدند. بیش از شصت نویسنده و شاعر در این شب ها علیه فضای اختناق و سانسور حاکم شعر خواندند و سخنرانی کردند. جمعیت عظیمی از…
گلشیری نویسنده ای مدرن بود یا پست مدرن ؟ این پرسشی است که در خلال مطالعاتم درباره او و داستانهایش برایم پیش آمد برای رسیدن به جواب ابتدا تعاریف مدرن و پسامدرن را می آورم سپس به معرفی جیمز جویس نویسنده ی مدرن و فرانش کافکا نویسنده پست مدرن می پردازم ، البته در این…
{در سال ۱۹۹۸ مجموعه کارهایی از هوشنگ گلشیری که شامل شازده احتجاب، مردی با کراوات سرخ، گرگ و چند داستان دیگر بود به زبان آلمانی منتشر شد. عنوان این کتاب «مردی با کراوات سرخ» که توسط آنالیزه قهرمان _ بک فارسی به آلمانی ترجمه شده است. گلشیری در سال ۱۹۹۹ نیز در شهر اوسنابروک آلمان…
چنار/
هوشنگ گلشیری/
نزدیكیهای غروب بود كه مردی از یكی از چنارهای خیابان بالا میرفت. دو دستش را به آرامی به گرههای درخت بند میكرد و پاهایش را دور چنار چنبره میزد و از تنه خشك و پوسیده چنار بالا میخزید. پشت خشتك او دو وصله ناهمرنگ دهنكجی میكردند و ته یك لنگه كفشش هم…