زندگی و نویسندگی شباهتهای بسیاری دارند، اما شاید جالبترین آنها را بتوان در زندگی گابوی کلمبیایی شاهد بود؛ رماننویسی که تمام عمرش را صرف سرازیر کردن رخدادهای دنیای اطرافش به کتابهای کاغذی کرد، اما اکنون در آستانهی 86 سالگی سوژهی قلم بدستان شده؛ تیتر اول روزنامهها را به خود اختصاص داده، کتاب زندگیش در دست…
گابریل گارسیا مارکــــــــز و هـمقـطـارانش، فوئنتس، کورتاسار و یوسا، ستارگانِ درخشانِ آسمانِ دوران (Boom) یا شکوفایی آمریکای لاتین هستند. دورانی پرتنش و تبآلود که به مدت 17سال، یعنی از سال 1958 تا 1975، به طول انجامید. به زعم جان کینگ، انقلاب کوبا و توسعهگرایی، دو پروژه سیاسی مهمی بودند که شرایط اجتماعی و فرهنگی آمریکای…
گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا میپردازد که نسل اول آنها در دهکدهای به نام ماکوندو ساکن میشود. داستان از زبان سوم شخص حکایت میشود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها به وجود میآیند و حوادث سرنوشت ساز ورود کولیها به دهکده…
متن زیر روایت شبیست فراموش نشدنی که سه غول ادبیات داستانی امریکایی لاتین (گابریل گارسیا مارکز کلمبیایی، خولیو کورتاسار آرژانتینی و کارلوس فوئنتس مکزیکی) با یکدیگر همسفر می شوند، البته مارکز در این نوشته تاکیدش روی خولیو کورتاسار است و می کوشد تصویری دقیق و متفاوت با آنچه دیگران در مورد او درذهن دارند، ترسیم…
بخش نخست این نوشته که روایتیست از زبان مارکز، درباره نویسنده محبوبش ارنست همینگوی، در روزهای پیش از نظر شما گذشت. مارکز روایت خود را با خاطره برخوردی کاملا تصادفی با همینگوی آغاز میکند، یک روز بارانی در بلوار سن میشل. همینگوی به همراه همسرش در حال گذر از این بلوارند که مارکز نا گاه…
آیا تابه حال برای شما پیش آمده، خیلی اتفاقی در خیابان یا هرجای دیگری، با نویسندهای روبرو شوید که سالهای سال او را ستودهاید؟ نویسندهای که در داستاننویسی الگوی شما بوده و بارها و بارها آثارش را خوانده و با آنها زندگی کردهاید؟ خب در چنین موقعیتی چه واکنشی از شما سر زده، دست و…