این مقاله را به اشتراک بگذارید
وقتی روی جلد کتاب «آویشن قشنگ نیست» اثر حامد اسماعیلیون و درست زیر عنوان کتاب، نوشته شده «مجموعه داستان»؛ وقتی جایزه هوشنگ گلشیری عنوان بهترین مجموعه داستان سال ۱۳۸۷ را به «آویشن قشنگ نیست» میدهد، دیگر بحث بر سر اینکه کتاب کوچک ۴۷ صفحهای اسماعیلیون مجموعه داستان است یا رمان یا داستان بلند، کمی مکرر و خستهکننده بهنظر میآید. اما فکر میکنم لازم است در اینباره بیشتر گفته شود تا دریابیم وقتی شخصیتهای مشترک در یک کتاب جمع شدهاند و در روایت هرکدام هم ویژگیهای مشترکی وجود دارد، چرا باز با رمان سروکار نداریم؟ هرچند شاید نویسنده کتاب هم بدش نمیآمده به اثرش به چشم رمان نگاه شود یا لااقل این جدل را برانگیزد که کارش مجموعه داستان است یا رمان!
«آویشن قشنگ نیست» شش داستان دارد که ویژگی ظاهری اصلیشان نام آنهاست: رضا، مهدی، بهادر، اهورا، نیلوفر و نیما. در همه، زاویه دید تابع نام داستان و اول شخص است. اندکی که جلو میروی، درمییابی با چه فضایی سر و کار داری. با یک محله و بچههای یک محله. هرکدام بخشی از گذشتهشان را در محله روایت میکنند و میگذرند. پس مسلم است که در این میان اشتراکات فراوانی را هم باید انتظار داشته باشیم؛ از نامها گرفته تا حوادث.
نیلوفر در پنج داستان از شش داستان کتاب حضوری جدی دارد. بهادر و مهدی فقط در فصلهای خودشان حضور تأثیرگذار دارند و در برخی فصول فقط نامی از آنها برده میشود. بقیه (رضا، نیما و اهورا) هرکدام در دو داستان حضوری تعیینکننده دارند. در این میان، شخصیتهایی هم هستند که اگرچه حضورشان گاه بسیار تأثیرگذار و تعیین کننده است، اما روایت اول شخص خودشان را ندارند. مانند جناب سرهنگ (پدر نیلوفر)، ناصر (شوهر نیلوفر)، آویشن (خواهر نیلوفر)، لیلا (در داستان مهدی)، بابک (برادر اهورا)، ستوان تویسرکانی (پدر مهدی). اسمها به همینجا ختم نمیشوند. در کنار این ۱۲-۱۰ نفر، ۳۰-۲۰ نفر دیگر هم در روایتها و داستانهای ششگانه میآیند و میروند و کم و زیاد تأثیرشان را میگذارند. جمع که میزنم میشود حدود ۴۰ اسم! این همه اسم در کتابی ۴۷ صفحهای که تازه شش صفحه اولش را هم باید ندیده بگیری! آدم قاتی میکند به خدا! تقریبا هر صفحه یک اسم جدید. شخصیت محوری وجود ندارد، موضوع محوری هم محلی از اعراب ندارد، این همه هم اسم ریخته توی کتاب؛ چطور میتوانی کتاب را رمان بدانی؟
از طرفی نمیتوان از اشتراکات داستانها هم بهکل صرفنظر کرد. وجود فضاها و شخصیتهای مشابه در روایتها، گاه باعث میشود که دو سه روایت را به هم پیوسته و مکمل یکدیگر فرض کنی. مثلا روایت رضا و نیما و نیلوفر و اهورا را بگذار کنار هم تا یک داستان تقریبا کامل از دلش دربیاید. حتی میتوانی با اغماض داستان بهادر را هم بهعنوان حادثهای فرعی در دل داستان اصلی فرض کنی؛ اما هیچوقت نمیتوانی بفهمی که با داستان مهدی باید چه کار کنی! واقعیت این است که داستان مهدی ساز خیلی ناموافقی، در مجموعه اسماعیلیون میزند. هرچند نام مهدی در روایتهای دیگران هم برده میشود، اما مهدی در روایت خودش خیلی مستقلتر است. از بچهمحلها کمتر اسم میبرد و ماجرایش هم به محله چندان ارتباطی ندارد. جالب آنکه داستان دوم مجموعه را هم به خودش اختصاص داده، یعنی حائلی است میان روایتهای سازگارتری که میتوانستهاند کنار هم راحتتر بنشینند. گویی نویسنده به عمد داستانهایی را که فضایی نزدیکتر به هم دارند از همدیگر دور کرده تا خدای ناکرده مخاطب راحت و سریع نتواند پی به ارتباطشان ببرد، وگرنه چرا باید داستان نیما آخرین روایت مجموعه باشد و داستان رضا اولین روایت؟ مگر نه اینکه این دو بیشترین ارتباط را با هم دارند؟ بگذریم.
گفتیم که داستانها علیرغم اشتراکاتی که با هم دارند، اما هرکدام داستان مستقلی به شمار میروند. این در حالی است که به سبب همان اشتراکات نمیتوان پیوندهای داستانها را با هم در نظر نگرفت. اما آنچه فکرمیکنم باید بهعنوان یکی از نقاط مثبت مجموعه اسماعیلیون از آن نام برد، استقلال بیچون و چرای داستانهاست. تلاشهایی نظیر مجموعه «آویشن قشنگ نیست» را کم ندیدهایم. اینکه نویسنده سعی کند داستانهایی مستقل بنویسد با شخصیتها و فضاهایی مشترک، تا این شبهه را ایجاد کند که کتابش در کل یک رمان است یا یک مجموعه داستان. اما آفت و نقطه ضعف این رویکرد همواره یکچیز است و آن اینکه گاه نویسنده ممکن است یادش برود شخصیتی که در فصلی یا داستانی معرفی شده و از آن گذشته است وقتی در داستانی دیگر میآید، شخصیتی معرفه نیست، بلکه به ضرورت داستان کوتاه بودن، اسم نکرهای است که احتیاج به پرداخت دارد تا معرفه شود. و چون نمیتوان از خواننده کتابی که بهعنوان مجموعه درآمده توقع داشت حتما کتاب را از اول بخواند و تا انتها ادامه دهد و او ممکن است داستانها را پراکنده و یکی در میان یا هرطور که دلش میخواهد بخواند، شخصیتها ممکن است تعریف نشده باقی بمانند.
آنچه در مجموعه «آویشن قشنگ نیست» اهمیت ویژه دارد، تأکید بر گذشته است. در تمام داستانها اگر چه راوی را در زمان حال، در حالتی خاص و یا با مشغولیتی خاص میبینیم، اما مدام به گذشتهاش سرمیکشیم و برمیگردیم. در داستان اول (رضا) با این جمله که «از مرگ من هشت سال میگذرد» و بعد با تصویری که از قبر راوی ارایه میدهد به زمان حال میرسیم. اما تنه اصلی روایت را مرور گذشته شکل میدهد. در داستان مهدی هم اگرچه روایت با فلاشبک شروع میشود، اما کمی جلوتر او را در زمان حال میبینیم که اندکی جلوتر از مرز کرواسی، مجروح شده و سعی میکند فرار کند، اما خونریزی شدیدی دارد و میفهمیم که خواهد مرد. داستان بهادر کمترین فلاشبک را دارد و اغلب در زمان حال در جریان است با افعال مضارع اخباری. داستان بعدی اهورا نام دارد که باز با زمان حال شروع میشود، اما از فعل مضارع اخباری خبری نیست، همه افعال ماضی استمراریاند و این حس را منتقل میکنند که اهورا از گذشتهای نزدیک حرف میزند. همهچیز در همین چند ساعت گذشته یا حتی کمتر اتفاق افتاده و با فاصلهای اندک دارد روایت میشود. البته اهورا هم به گذشتههای دورتر گریزهایی میزند. به رابطهاش با نیلوفر و… در داستان نیلوفر مشغولیت زمان حال گفتوگوی نیلوفر (راوی) است با آویشن خواهرش. موضوع گفتوگو اما نقل گذشته است و همین باعث میشود، دائم میان امروز و دیروز در نوسان باشیم. و بالاخره اگر چه در روایت پایانی با نامه نیما سر و کار داریم که با این جمله آغاز میشود: «رضای عزیز، سلام. این دومین نامهای است که برایت مینویسم…» اما فورا میرود سراغ گذشته و احساس غم غربت و نوستالژی و… .
این همه گفتم تا به این نکته اشاره کنم که در واقع در مجموعه «آویشن قشنگ نیست» زمان حال فقط پوسته و بهانهای است تا به مغز و هدف اصلی یعنی واگویی و واکاوی گذشته برسیم.
مطلب دیگری که در این مجال حیفم میآید بدان اشارهای نکنم، حضور قاطع مرگ است. از شش داستان مجموعه در سهتای اولی مرگ حضوری نمایان دارد: رضا، مهدی و بهادر. در دو داستان اهورا و نیلوفر اگر چه با مرگ سر و کار مستقیم نداریم، اما نکبت و بدبختیای که دامنگیر شخصیتهاست و خودشان هم نمیدانند، دستکمی از مرگ ندارد؛ عصبیت و بیقراریای که در داستان اهورا وجود دارد، انزجار او را از همه چیز و همه کس برجستهتر میکند. و در نهایت، لئامت او را به رخ میکشد. در داستان نیلوفر هم باز به مرگ اشارهای گذرا در حد شهادت پدر مهدی میشود. اما در داستان آخری دیگر از مرگ خبری نیست. در روایت نیما مرگ جای خود را اول به نوستالژی و بعد به بیخبری و سپس به زندگی میدهد. چراکه نیما از هیچچیز خبر ندارد، نه مرگ رضا و نه مرگ مهدی؛ نه ازدواج نیلوفر برایش مهم است و نه ماجرایی که رضا را تا آن اندازه دچار عذاب وجدان کرده بود و به قول نیما در تمام نامههایش به آن اشاره کرده بود. در پایان پا را از این هم فراتر گذاشته و نوید زندگی میدهد. وقتی میفهمیم همسرش باردار است و پنج ماه دیگر دختری به دنیا خواهد آورد، با نخستین نشانه زندگی در کتاب مواجه شدهایم! کتاب با این جمله به پایان میرسد: «شاید اصلا در سال آینده برنامه یک سفر به ایران را بریزم. بگذار دخترمان به دنیا بیاید. پنج ماه دیگر. اسماش را میگذاریم آویشن. قشنگ نیست؟» و همین جمله آخر که با کمی جابهجایی در تکیهها و نشانهگذاری میتواند جور دیگری هم خوانده شود، میآید روی جلد کتاب و میشود نام مجموعه: «آویشن قشنگ نیست».
5 نظر
Atoneweiliege
aozmkq Cyber Monday Uggs qzebcz Cyber monday Uggs For sale fswdfn Cyber Monday Uggs phkiiv http://capeannfineartandframing.com yawbgr Uggs Black Friday hmshyl uggs Black friday 213 ikvxsk Uggs black Friday Sale jqdkzv http://www.recreation-media.com lszkir Uggs Cyber Monday Deals cwksai uggs cyber monday pxauud Uggs Cyber Monday Sale alghen http://www.damnnationentertainment.com
Atoneweiliege
wyvmpj ugg australia france hkzxsl ugg pas cher france gkptsn ugg pas cher france kmbyjs http://www.convoyofhopeinternship.org txqehg ugg baratas chbddb comprar ugg baratas xhrlxo comprar ugg baratas pfqkcu http://www.localialanzarote.com edmgqp uggs earmuffs odzlfb ugg earmuff sbzgvv ugg earmuff headphones infdvk http://www.mikeyj.info
Atoneweiliege
ltowdm fake uggs for sale cheap wjqavx Fake Uggs For Sale jjsrwa fake Uggs for sale Uk hrmvrn http://eveningdilemma.com zcjaam Billiga uggs fivevk uggs Rea uwrryn Uggs Rea hwopoj http://thesweetpartyblog.com lcyidu cheap UGG boots dhodne cheap uggs eynvxl Cheap UGGs naeqwa http://laurenhoussin.com
Atoneweiliege
ixpalu canada goose tilbud danmark zztico canada goose danmark sdsvdz canada goose tilbud danmark ywcdyn http://outdoorfamilyroadtrip.com mionpx uggs reduziert fiolkx uggs reduziert rktleo ugg boots reduziert csfiaa http://www.guilhermeoliveirafotografia.com ruooyb discount canada goose ofatbt canada goose discount ksrzys canada goose discount ihbykf http://valorieclarkphotography.com
Atoneweiliege
katero uggs Australia sverige orlfeo Ugg australia Sverige gsuway uggs australia rea fochdx http://dealerserve.biz uhjcve prix ugg haaqok Prix ugg yhldgz Ugg prix kuahvk http://www.truropowercentre.com vczfdb uggs En ligne kopen bqwqgy Goedkope uggs ixuqlb goedkope uggs icktys http://vlott2012.org