این مقاله را به اشتراک بگذارید
از دیرباز رسم بر این بوده که هرگاه جنگی در میگرفته، گروهی را مسئول ثبت و ضبط آن میساختند، ثبتی که اغلب از کیفیتی مکتوب برخوردار بود تا یادگاری باشد برای آیندگان که بدانند در آن جنگ چه گذشته. امروز اما شیوههای آن متفاوت است از عکس و فیلم گرفته تا همان شکل قدیمی مکتوب که خود نیز به اشکال مختلفی تقسیم میشود؛ نمونهاش داستان، گزارش، یادداشت روزانه ، خاطره و…
جنگ تحمیلی که میان ابران و عراق در گرفت، خوشبختانه گروهی به این فکر افتادند که برای ثبت این رویداد تاریخی برای نسلهای بعد به شیوههای مختلف تدارک دیدهشود. در عرصه مکتوب با آینده نگری و خوش ذوقی دفترچههای خاطراتی را به طور وسیع بین رزمندگان توزیع کردند و یا اینکه راویانی را در کنار سرداران بزرگ جبهه بکار گرفتند تا آنها پابهپای این چهرهها به ثبت لحظه به لحظه اتفاقاتی که ایشان از سر گذراندهاند بپردازند. در سالهای پس از جنگ هم نوشتن خاطرات دوران جنگ و همچنین داستانهایی در رابطه با این روزگار مطرح شد و برخی نهادها نیز در زمینههای مختلف به تهیه آثاری در رابطه با دفاع مقدس پرداختند که فرهنگ جبهه و یا نگارش کتابهایی درباره چهرههای شاخص دوران جنگ از این جمله است. اما باوجود حرکتهای درخور اعتنایی که در این زمینه انجام شده، هنوز حجم قابل توجهی از سندهای باز مانده از آن روزگار دست نخورده باقی ماندهاندکه هیچ بعید نیست در صورت بی توجهی و با گذر زمان سند برخی از رشادت های رزمندگان ایرانی در دوران دفاع مقدس هیچگاه مجال ظهور و بروز پیدا نکنند.
خاطره نگاری در هنگام جنگ که در این نوشته مد نظر ماست (چه در قالب یادداشتهای روزانه و چه در ثبت خاطرات به طور کلی و با رویکرد موضوعی) به دو دسته کلی تقسیم میشود: نخست آنها که صرفا به بازگویی و نقل اتفاقات بسنده کرده و در مجموع روی ارائه اطلاعات رخدادها به لحاظ زمانی و مکانی و… متمرکز هستند، اما در آثار دسته دوم به همراه نقل حوادث و خاطرات شاهد برداشتها و تحلیلهای نویسنده نسبت به حوادث نیز هستیم؛ و اغلب نیز از نثری شسته رفتهتر برخوردارند. از این منظر چنین خاطره نگاریهای هر چقدر به سمت دسته نخست پیش برویم بیشتر دارای ابعاد تاریخی و هرچه به سمت دسته دوم نزدیک میشویم دارای بار ادبیست. بنابراین هرگروه از آثار دارای ارزشهای خاص خود هستند، فی المثل دسته اول اگرچه به لحاظ حجم اطلاعات و تمرکز سندیت تاریخی پرمایهتر به نظر میرسند، اما دسته دوم به لحاظ بازتاب فضای جبهه و روح حاکم بر مناسبات و روابط میان رزمندگان دارای اهمیت بسزاییست. در عین حال باید توجه داشت که در هر دو دسته، یکی از مهمترین ویژگیهایی در اهمیت آثار نقش تعیین کننده دارد آن است که این خاطرات توسط چه کسی(به لحاظ رتبه و جایگاه) نوشته شدهاست.
به هرحال آثار مکتوب در عرصه دفاع مقدس را به اشکال مختلف میتوان مورد صورتبندی و تحلیل قرار داد که مجالی دیگر را میطلبد. سررسید ۶۳ (یادداشتهای یک مرد جنگی) کتابیست که براساس همین دفترچههای خاطراتی که در دوران جنگ بین رزمندگان توزیع میشد، تهیه وتنظیم شدهاست. در داخل کتاب نیز تصویر چند صفحه از دستنویس این خاطرات در معرض دید مخاطب قرار داره شده تا بر اصالت متن صحه گذاری کند.
مصطفی محمدی که کار تنظیم و تصیح این دستنوشتهها را برعهده داشته در مقدمه کتاب آورده است: «اینکه چرا تصمیم به نشر واگویههای این مرد گرفتم، از این احساس بود که او دیگر از آن خود نیست؛ او برگی از تاریخ یک مملکت است ؛ او از آن هستی است . نوشتههای او نیز گرچه حالت محرمانه خود را حفظ کرده ، لیکن دیگر به تاریخ تعاق دارد…» مقدمه بسیار کوتاه محمدی بر کتاب اگر چه از انگیزه او در تنظیم این کتاب پرده برمیدارد اما فقط همین و همین و اطلاعاتی بیشتر درباره یادداشتها و نویسندهاش در اختیار خواننده قرار نمیدهد. درست است که محمدی به هر دلیل از آورده نام راوی صرف نظر کرده است اما این تصمیم متنع از آن نیست درباره شخصیت راوی، تحصیلات، پایگاه اجتماعی و…او توضیحاتی داده شود که به کار مخاطب میآید و اصولا در چنین آثاری از اهمیت ویژهای به لحاظ تحلیلی برخوردار، هرچند که خواننده در خلال متن با بخشی از این اطلاعات آشنا میشود خلاءهای زیادی هم برجای میماند.
دومین نکته ای که به عنوان نقص این مقدمه بیاندازه کوتاه محسوب میشودآن است که محمدی به تغییر در نثر کتاب اشاره می کند، اما عملا مشخص نمیشود که تغییرات تاچه اندازه بوده است، این درحالی است که اگرچه تصیح و بازنویسی این متون می تواند به خوتندنی شدن آن بینجامد(چنان که سررسید۶۳ این گونه است) اما باید توجه داشت هرچه میزان این تغییرات افزون میشود اصالت متن مخدوشتر و سندیت آنن نیز برای برسی کمتر میشود و حالا ما باکتابی روبرو هستیم که علیرغم ارزشهای بسیارش نمیتوانیم مطمئن باشییم چه میزان از کمیت وکیفیت متن کنونی به خود نویسنده خاطرات تعلق دارد، چراکه درواقع خود نثر راوی سندی برای شناحت شخصیت راوی محسوب میشود.
علاوه بر این محمدی به چگونگی دستیابی به دست نوشتهها و شیوه تنظیم آن و دیگر مسائلی که در چنین آثاری ضرورت مقدمهای جامع را میطلبد، نپرداخته و از کنار آ نها به راحتی گذشته است.
کتاب سرسید ۶۳ در شکل فعلی از سه بخش تشکیل شده، دفترچه اول، دفترچه دوم و سر رسید ۶۳ دو دفترچه اول دربرگیرنده یادداشتهای روزانه راوی هستند که از تاریخ نگارش دقیق برخوردارند، اما در بخش سوم بسیاری از یاداشتها تاریخ نگارش دقیقی ندارند، اما تنظیم کننده کار به گونهای که توالی ماجرا حفظ شود آنها را در کنار هم قرار داده است. به این ترتیب این یادداشتها در بردارنده خاطرات راوی از روز نوزدهم خرداد ۱۳۶۳ که آغاز حضور او در جبهه به حساب میآید آغاز شده و تا روز بیست و ششم اسفند ماه ۱۳۶۳ که راوی به شهادت میرسد ادامه پیدا میکند و یاداشتها تا اندکی پیش از آنکه راوی در ساحل دجله هنگام وضو به شهادت برسد ادامه یافته است.
متن خاطرات در شکل فعلی با نثری روان حاوی مطالبیست بسیار جذاب و خواندنی درباره راننده کامیونی که همانند بسیاری در آن روزگار پایش به جبهه میرسد و متاثر از رخدادها و فضای حاکم برجبهه متحول شده و شخصیتی تازه می یابد از این منظر شخصیت راوی بسیار نزدیک است به اخراجیهای دهنمکی، اما آنچه به تفاوت آن میانجامد سیر و شکل این تعییر و تحول است که در ان نشانی از سادهانگاری و ابتذال نیست. اگر شخصیت راننده کامیونی که چندان پایبند مذهب نیست و شاید گاه دمی به خمره نیز میزند در جبهه متحول میشود، متاثر از فضایی روحانی و رخدادهایی ملموس است که مخاطب این سیر تکاملی را میپذیرد با آن همراه میشود و بدان دل میدهد.
درست است که میزان دخل و تصرف تصیح کننده متن روشن نیست اما کتاب سررسید ۶۳ در شکل فعلی اثری ست خواندنی و جذاب که خواننده را تا انتها با خود میکشد و گوشههایی از حقایق جبهه و ضای حاکم بر آن را در برابر مخاطب قرار میدهد. این کتاب در ۲۷۸ صفحه و قیمت۵۵۰۰ تومان، به همت مصطفی محمدی توسط نشر علم به بازار آمده است. در حالی که عمده این گونه کتابها توسط ناشران دولتی منتشر میشوند، ارائه سررسید۶۳ توسط ناشر بخش خصوصی نیز اتفاق فرخندهایست که اگرچه کمتر شاهد بودهایم، اما باید امیدوار بود که به مانند مشارکت عمومی اقشار گوناگون در جنگ تحمیلی درحفظ و انتقال واقعیت ها و تاریخهای آن به نسلهای بعد نیز همه مشارکت داشته باشیم و آن را صرفا وظیفهای دولتی فرض نکنیم.